افطار خون در برچی
در درخشانترین فصل عبودیت و در آستانۀ نورانیترین و روحانیترین شب سال، در ماه رمضان و در شب قدر، ابن ملجموار کودکانی را بر دار خونین تفنگهای شان آونگ کردند که با عشق علی به دنیا آمده بودند و از پستان حب اهل بیت پیامبر شیر میمکیدند.
در جولانی آمیخته با جنون و جنایت، جایی را آماج حملهای مرگبار قرار دادند که دو طیف زندگیبخش، دست در کار تولید «زندگی» بودند: زنان و کودکان!
شفاخانۀ ۱۰۰ بستر برچی، زایشگاه است؛ جایی که در آن مادرانی از جنس مهر خدا با تولد تکههای تن و پارههای روح شان، چرخۀ زندگی را میچرخانند. آنان با به دنیا آوردن بیگناهترین آفریدههای خدا، چرخ زندگی را به حرکت درمیآورند تا نسل انسان از زمین برچیده نشود و زندگی در جوشش و جریانی مداوم از حرکت بازنایستد، اما مردارهای متعفن بازمانده از دودمان تاریک و تباهیآور شمر و شیطان و ابن ملجم، با دُژخیمی و درندهخویی و ددمنشیِ که تنها در مواریث مجعول یهودیت منسوخ میتوان نمونههای آن را یافت، در ماه مهمانی خدا، مادران و نوزادان بیگناه شان را مهمان سفرۀ خونین مرگی کردند که خود از قساوت و وحشت و دهشت و سبُعیت خویش پهن کردهاند.
رابیند رانات تاگور، شاعر و عارف هندی گفته بود: «هر کودک با این پیام به دنیا میآید که هنوز خدا از انسان ناامید نیست.» اما وحوش انساننمای مرگآفرین تروریست درندهسرشت سرسپرده به دجالان دلال خون و مرگ، با ذائقههای زندگیستیز آلوده به خون انسان، مادران و نوزادان در زایشگاه ۱۰۰ بستر برچی را بیرحمانه و بزدلانه به رگبار بستند تا نهتنها انتظار نُهماهۀ دهها خانوادۀ چشم بهراه چیدن میوههای دل خود را ناامید کنند، بلکه قلب امید خدا به انسان را نیز به گلوله ببندند.
آنان در درخشانترین فصل عبودیت و در آستانۀ نورانیترین و روحانیترین شب سال، در ماه رمضان و در شب قدر، ابن ملجموار، کودکانی را بر دار خونین تفنگهای شان آونگ کردند که با عشق علی به دنیا آمده بودند و از پستان حب اهل بیت پیامبر شیر میمکیدند.
خدایا! تو شاهد باش که ما راه علی اصغر ششماهۀ عاشورای حسین را با سلاخی نوزادان یکساعتۀ مان به دست سیاهجانترین و سنگدلترین موجودات آخرالزمان، ادامه میدهیم؛ راه روشنی که به تو میانجامد و برای پویندگانش، سرخرویی و سربلندی پایانناپذیر در دنیا و آخرت به ارمغان میآورد.
اگر جنایت امروز در کابل و جنایت مشابه دیروز در ننگرهار که در آن نوزادی را از وسط دوشقه کردند، بخشی از نتایج ناگوار آزادی زندانیان هراسافکن باشد، بر رییس جمهور غنی است که بار سنگین این مسئولیت را بر دوش کشد و در اراده خود برای رهایی زندانیان این دودمان ددمنش حیوانصفت، تجدید نظر کند.