افغانستان؛ نقش سرمایهگذاری خارجی در ایجاد صلحی پایدار
اگر اقتصاد در زمان صلح نتواند از خانوادههای افغانستان پشتیبانی کند، بروز خشونتی دیگر اجتنابناپذیر خواهد بود
تلاشهای گذشته در سرمایهگذاری روی آینده اقتصادی افغانستان نتایج ضعیفی داشته است. اما نقش سرمایهگذاری خارجی در روند صلح افغانستان هرگز این قدر مهم نبوده است. با وجود این که ایالات متحده ۲۴ میلیارد دالر را روی توسعه اقتصادی و ۳۰ میلیارد دالر دیگر را روی برنامههای بازسازی هزینه کرده است، افغانستان از لحاظ توسعه اقتصادی پیشرفت چندانی نداشته است. تقریباً ۹۰ درصد اقتصاد افغانستان در بخشهای غیررسمی صورت میگیرد. در وهله اول به تجارت مواد مخدر وابسته است و بیش از نیمی از جمعیت زیر خط فقر زندگی میکنند.
با این حال، امضای توافقنامه صلح افغانستان باعث ایجاد اقتصاد فعال و پویا میشود که بیش از هر زمانی مهم خواهد شد. رشد اقتصادی فقر را کاهش میدهد که عامل اصلی رشد خشونت یا تجارت مواد مخدر است. اگر اقتصاد افغانستان توسعه یابد، سرمایهگذاری مسئولانه تنها راه پیشرفت است.
سرمایهگذاری قبلی
تلاشهای گذشته برای سرمایهگذاری در افغانستان تا حد زیادی ناموفق بوده است. فساد سیستماتیک کشور، کمبود زیرساختها، شورشهای مداوم، سادهترین مشاغل را نیز به یک چالش مبدل کرده است. معدود شرکتهای امریکایی که مایل به کار در افغانستان هستند، شرکتهایی بودند که از دولت فدرال قراردادهای پردرآمد دریافت کردند. این شرکتها اغلب به جای حل مشکلات، آن را افزون کردند.
آنها به جای این که خود کار کنند، پیمانکاران فرعی ارزانتر را در این کشور استخدام میکردند. آنها برای دستیابی به جادهها و تأمین امنیت شان در برابر حملات، به طالبان پول پرداخت کردند و چنان کارهای بیکیفیت را از خود به جا گذاشتند که طی چند سال دوباره تخریب شدند. چند پروژه نمادین تکمیل شد – محله مجلل عینو مینه در قندهار و نخستین نمایندگی تویوتا در افغانستان – اینها پروژههای برجسته نخبگان افغانستان هستند، نه ظهور اقتصادی واقعی.
چه باید کرد؟
در حالی که پایان شورش طالبان، محیط باثباتتری را برای توسعه اقتصادی فراهم خواهد کرد، اما افغانستان باز هم چالشهای قبلی خود را خواهد داشت. برای جلوگیری از هدر رفتن مصارف و ناکامیهای گذشته، بازیگرانی که قصد سرمایهگذاری دارند باید نسبت به محدودیتهای سیاسی و اقتصادی ناشی از تجارت در این کشور بسیار حساس باشند.
موفقترین پروژههای انکشافی، پروژههایی هستند که بتوانند وابستگی خود را به پیمانکاران فرعی و واسطهها کاهش دهند و باید آموزش و دستمزد کافی برای کارگران افغانستان فراهم کنند. آنها همچنین باید محیط کاری را به وجود آورند که باعث تقویت حس تعلق اجتماعی و مسئولیت مدنی شود. پروژهها باید در مقیاس کوچک آغاز شود و همکاری ولسوالها و والیان را با خود داشته باشد. این موارد گزینههای اقتصادی امکانپذیر به جای شورش و تجارت مواد مخدر است.
اگرچه برآوردهسازی همزمان همه این خواستهها، چالش برانگیز است، اما هیچ گزینه دیگری وجود ندارد. اقتصاد افغانستان پتانسیل باورنکردنی برای رشد دارد. اگر همه عناصر جامعه بتوانند در این رشد سهیم باشند، یک صلح پایدار دستیافتنی است. به همین منوال، اگر اقتصاد در زمان صلح نتواند از خانوادههای افغانستان پشتیبانی کند، بروز خشونت دیگر اجتنابناپذیر خواهد بود. ما باید در آینده افغانستان سرمایهگذاری کنیم، اما این کار را باید مسئولانه انجام داد.