آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاستگزارش

افغانستان در سال ۱۴۰۰-۱

بعد از نزدیک به بیست سال، پایگاه هوایی بگرام، بزرگترین پایگاه امریکایی‌ها در افغانستان از وجود سربازان ایالات متحده، تخلیه شد و این پایگاه، روز جمعه یازدهم سرطان به وزارت دفاع ملی واگذار گردید

افغانستان در سال ۱۴۰۰، عنوان سلسله‌مطالبی است که به بازخوانی مهم‌ترین تحولات افغانستان در عرصه‌های سیاست و امنیت می‌پردازد.
این رویدادها به ترتیب وقوع از نظر زمانی و با شماره‌گذاری در تعداد بر اساس ماه‌های سال، بازخوانی می‌شوند.
قسمت اول این نوشتار را باهم می‌خوانیم.
حمل
۱
طبق معمول، نوروز ۱۴۰۰ نیز در افغانستان، با کشتار و خشونت آغاز شد. برخورد تانک حامل سربازان پولیس سرحدی با ماین کنار جاده در ولایت هرات، به قربانی شدن ۶ سرباز انجامید، چهار انفجار پیوسته در جلال‌آباد نیز جان یک نفر را گرفت و حمله مخالفان به ولسوالی دشت قله تخار هم جان دو غیر نظامی را گرفت.
سید عبدالوحید قتالی والی پیشین هرات گفت که «تانک هاموی نیروی کندک پنج سرحدی در منطقه «چهل دختر» ولسوالی رباط سنگی هرات با ماین کنار جاده برخورد کرده است.
ضیاخان، فرمانده پیشین کندک پنج سرحدی نیز شامل افراد کشته شده در این رویداد بود.
در شهر جلال‌آباد هم چهار انفجار پی‌هم در نخستین روز سال نو، یک نفر کشته و دو نفر زخمی بر جای گذاشت.
در آن سو، در شمال کشور نیز مخالفان از سه جهت بر مرکز ولسوالی دشت قلعه ولایت تخار حمله کردند که در نتیجه، ۲ غیرنظامی جان باختند و ۵ غیرنظامی دیگر زخمی شدند.
۲
لشکرکشی نیروهای غنی فراری به سمت بهسود برای سرکوب نیروهای وابسته به علیپور، از رویدادهای عجیبی بود که سال ۱۴۰۰ با آن آغاز شد.
یک هزار و یکصد نیروی دولتی با توپ و تانک، ولسوالی بهسود ولایت میدان وردک را مورد حمله مستقیم و همه‌جانبه قرار دادند تا نیروهای مقاومت مردمی به رهبری عبدالغنی علیپور را سرکوب کنند. این حمله پس از سقوط یک چرخبال ارتش در بهسود صورت گرفت؛ رویدادی که در آن چهار خلبان و ۸ سرباز جان باختند.
نیروهای دولتی پایگاه اصلی عبدالغنی علیپور را بدون مقاومت جدی از سوی آنان، اشغال کردند و با نمایش پرچم آن گروه به سبک پیروزی‌هایی که در برابر داعش و دیگر گروه‌های تروریستی به دست می‌آورند، عکس یادگاری گرفتند.
پیشتر نیز حمدا… محب، مشاور امنیت ملی اشرف غنی فراری برکناری مسعود اندرابی وزیر داخله پیشین را با رویداد بهسود مرتبط دانسته بود.
۳
طرح شورای عالی مصالحه ملی پیشین برای صلح، روز یکشنبه ۲۲ حمل منتشر شد. حکومت انتقالی و تغییر نظام سیاسی، بخشی از طرح صلح شورای مصالحه ملی بود که تحت عنوان «توافقنامه صلح افغانستان» منتشر شد.
شاخصه اصلی طرح صلح شورای عالی مصالحه، آن بود که تنها بخشی از طرح اشرف غنی را در خود جای داده بود و نه همه آن را. به همین جهت سرور دانش، معاون دوم ریاست جمهوری شدیداً نسبت به آن واکنش نشان داد و گفت طرح صلح گروه توحید شورای عالی مصالحه، به هیچ صورت قابل ارائه به نشست استانبول یا نشست دیگری نیست و باید از نو و با دقت بیشتری، طرح جامع و مورد توافق همه تدوین گردد.
۴
در ماه حمل، تجمعات گسترده‌ای برای حمایت از جمهوریت در نقاطی از کشور برگزار شد. روز شنبه ۲۱ حمل کابل، پایتخت، روز یکشنبه ۲۲ حمل ولسوالی کوهدامن کابل و روز دوشنبه ۲۳ حمل ولایت ننگرهار، شاهد برگزاری گردهمایی‌های بزرگ مردمی برای حمایت از جمهوریت بود.
شرکت‌‌کنندگان که همه شهروندان عادی بودند، یک صدا نظام جمهوریت را نظام برخاسته از اراده مردم افغانستان می‌دانستد و تأکید داشتند که در مذاکرات صلح نباید بر سر ماهیت نظام جمهوریت که خواست و اراده اکثریت مطلق مردم است، معامله‌ای صورت گیرد و نظامی به وجود آورده شود که مخالف خواست مردم است و افغانستان را بار دیگر به جانب جنگ‌های داخلی سوق می‌دهد.
آنان می‌گفتند که مردم افغانستان با مشکلات و قربانی‌های بی‌شماری که داده‌اند، نظام جمهوریت را ایجاد و تحکیم کرده‌اند و اکنون نباید چند فرد که معلوم نیست از کجا تأمین می‌‌شوند و زندگی‌شان در کجا است، خود را نماینده ملت افغانستان بدانند و برای سرنوشت مردم تصمیم بگیرند.
این گردهمایی‌ها و ابراز دیدگاه‌های مردم در پیوند با ساختار نظام آینده افغانستان در حالی در گوشه و کنار کشور آغاز شده بود که پیش از آن زمزمه‌هایی مبنی بر لغو نظام جمهوریت مطرح شده بود.
ثور
۱
در ماه ثور، با تشدید جنگ در غزنی، دامنه درگیری‌ها به مناطق اطراف شهر کشیده شد و انتشار آمارهای هولناک درباره تلفات، زخمی‌ها و آوارگان، نگرانی‌ها از آینده افغانستان را چند برابر کرد.
تشدید جنگ در غزنی، حمدالله محب مشاور پیشین امنیت ملی را در رأس یک هیئت امنیتی برای بررسی وضعیت جنگ در غزنی به این ولایت کشاند.
این در حالی بود که منابع محلی در غزنی گفتند شماری از ولسوالی‌ها و برخی از مناطق مرکز این ولایت شاهد ناامنی‌های شدید بوده ‌است.

در آن زمان غزنی از کانون‌های اصلی ناامنی در جنوب افغانستان محسوب می‌شد. طا-لبان تقریباً تمامی ۱۸ ولسوالی این ولایت را کنترول می‌کردند و دولت تنها بر مراکز چند ولسوالی، تسلط داشت. شاهراه‌های مهم و استراتژیک نیز عمدتاً در اختیار طا-لبان بود.
این‌همه در حالی بود که شورای سراسری علمای دینی افغانستان، روز شنبه ۱۱ ثور، جنگ جاری در کشور را حرام خوانده و تأکید کرد این جنگ، جهاد نیست و باید پایان یابد.
۲
هجدهم ثور برابر با ۲۵ رمضان المبارک، خونین‌ترین روز افغانستان در سال ۱۴۰۰ بود. در در ساعت ۴:۳۰ عصر این روز و در حالی که دانش‌آموزان مشغول بیرون رفتن از مکتب دخترانه سیدالشهدا در غرب کابل بودند، در مقابل دروازه اصلی آن انفجاری رخ داد که در اثر آن صدها نفر و عمدتاً دختران دانش‌آموز به خاک و خون غلتیدند.
بر اساس آمار رسمی، دست کم ۹۰ نفر در این انفجار کشته شدند و بییش از ۲۵ نفر زخمی شدند. اما شاهدان عینی آمار کشتگان این فاجعه را بیش از ۱۰۰ نفر اعلام کردند.
در آن حمله تروریستی ابتدا یک موتر بمب‌گذاری شده منفجر شد و در ادامه آن دو انفجار پی هم دیگر اتفاق افتاد.
بیشتر قربانیان این حمله دانش‌آموزان دختری بودند که غالباً ۱۳ و ۱۸ ساله بودند.
دولت اشرف غنی فراری طا-لبان را عامل این حمله تروریستی اعلام کرد، اما ذبیح‌ا… مجاهد این ادعا را رد کرد و خود دولت را در آن دخیل دانست.
۳
روز جمعه ۲۴ ثور، مصادف با روز دوم عید فطر در اثر انفجاری در یک مسجد در شمال کابل، دست کم ۱۲ نمازگزار به شمول امام مسجد کشته شد. این انفجار در ولسوالی شکردره ولایت کابل در مسجدی به نام «حاجی بخشی» رخ داد و افزون بر کشته شدگان، ۱۵ تن دیگر را زخمی کرد.
این انفجار در حالی رخ داد که میان دولت اشرف غنی فراری و گروه طا-لبان، به مناسبت عید فطر، آتش‌بس سه روزه اعلام شده بود.
۴
عبدالمنان نیازی از فرماندهان مشهور طا-لبان در ۲۵ ثور درگذشت. او در ۲۱ همین ماه در یک کمین مسلحانه در هرات زخمی شده بود و جنازه او در زیارت خواجه عبدالله انصاری در شهر هرات دفن شد.
ملا عبدالمنان نیازی، معاون شاخه انشعابی طا-لبان به رهبری ملا محمد رسول و از مخالفان شاخه تحریک طا-لبان به رهبری هبت ا… آخوندزاه بود. این دو شاخه در گذشته نیز بارها در مقابل یکدیگر قرار گرفته بودند.
جوزا
۱
در ماه جوزا دومینوی سقوط سرعت بیشتری یافت. ولسوالی‌های برکه و شهر کهنه بغلان مرکزی، ولسوالی نرخ میدان وردک و ولسوالی المار فاریاب، از مناطقی بودند که در اوایل جوزا به دست نیروهای حکومت مستقر افتادند.
دولت اشرف غنی فراری ادعا می‌کرد که «عقب‌نشینی تاکتیکی» کرده و ادعای «سقوط» کامل و دایمی این مناطق را نمی‌پذیرفت، اما سرانجام روشن شد که آنچه در حال اتفاق افتادن است، سقوط کامل و دایمی افغانستان است.
از سوی دیگر به دنبال اعتراضات گسترده مردم فاریاب نسبت به معرفی محمدداوود لغمانی به عنوان والی این ولایت، سرانجام عبدالمقیم راسخ به عنوان سرپرست در ولایت فاریاب گماشته و آقای لغمانی نیز شهر میمنه را به مقصد کابل ترک کرد.
۲
همزمان با ادامه خروج نظامیان خارجی از کشور و تحرکات جدید گروه طالبان در سراسر کشور، جو بایدن رییس جمهور ایالات متحده، روز جمعه ۴ سرطان در کاخ سفید میزبان اشرف غنی بود.
غنی و هیئت همراه، روز پنجشنبه سوم سرطان، وارد واشنگتن شدند. امرا… صالح، معاون اول ریاست جمهوری و عبدا… رییس شورای مصالحه ملی، از جمله مقام هایی بودند که اشرف غنی را در این سفر دو روزه، همراهی می کردند.
استقبالی که از غنی و همراهانش در امریکا صورت گرفت، دون شأن بلندپایه‌ترین نمایندگان سیاسی یک کشور و خارج از عرف و اخلاق دیپلماتیک بود.
بایدن در هنگام خوشامدگویی به غنی و عبدالله گفت که «افغان‌ها خود در مورد آینده شان تصمیم می‌گیرند، که چه می‌خواهند» او افزود که «خشونت بی‌معنا» در افغانستان باید متوقف شود.


۳
به موازات سرعت و شدت سقوط ولسوالی‌ها مخصوصاً در ولایات شمالی کشور، هزاران نفر از مردم تحت عنوان خیزش مردمی علیه طا-لبان مسلح شدند. این امر نگرانی‌هایی را به وجود آورده بود؛ از جمله میررحمان رحمانی رییس پیشین مجلس نمایندگان از حکومت خواست که نیروهای مردمی بسیج‌شده در برابر طا-لبان را در چارچوب ارتش محلی مورد استفاده و حمایت همه‌جانبه قرار دهد.
این در حالی بود که برخی اعضای مجلس، مسلح شدن جنگ‌سالاران را به نام خیزش مردمی، به زیان کشور می‌دانستند.
در این میان، اگرچه دولت اعلام کرد که این نیروها را در قالب ارتش محلی سازمان‌دهی می‌کند، اما سرانجام نه ارتش رسمی و نه ارتش غیر رسمی دولت اشرف غنی فراری نتوانستند مانع فروپاشی نظام جمهوریت امریکایی شوند.
۴

نیروهای طا-لبان در اواسط بهار به پیشرفت‌های گسترده‌ای در میدان جنگ دست یافته و تعدادی از ولسوالی‌های شمال کشور، در ولایات فاریاب، جوزجان، سر پل، تخار، بغلان، کندز و بلخ با حمله‌های گسترده این گروه، سقوط کردند.
سرطان
۱
بعد از نزدیک به بیست سال، پایگاه هوایی بگرام، بزرگترین پایگاه امریکایی‌ها در افغانستان از وجود سربازان ایالات متحده، تخلیه شد و این پایگاه، روز جمعه یازدهم سرطان به وزارت دفاع ملی واگذار گردید.
امریکایی‌ها این پایگاه را شبانه و بدون اطلاع دادن به دولت افغانستان ترک کردند.
پایگاه هوایی بگرام به عنوان نماد اشغال امریکایی‌ها در افغانستان شناخته می‌شد. به همین جهت تخلیه و واگذاری این پایگاه به وزارت دفاع ملی، امتیازی مهم و چشمگیر برای افغانستان بود، اما مهم‎‌تر از آن حفاظت از این پایگاه استراتژیک بود که انجام نشد.


۲
سریال سقوط ولسوالی‌ها در اواسط ماه سرطان نیز به ویژه در ولایات شمال و شمال شرقی با همان شدت و حدت ادامه یافت.
در پار‌ه‌ای موارد، نیروهای امنیتی به طور پرسش‌برانگیزی بدون هیچ گونه مقاومت، ولسوالی‌ها و پایگاه‌های نظامی را با تجهیزات کامل در اختیار طا-لبان قرار می‌دهند.
امرالله صالح معاون اول ریاست جمهوری پیشین با استفاده از دانش نظامی و شم امنیتی‌‌اش دریافته بود که پیش‌روی‌‌های طا-لبان یک «خط باریک» است، عمق و دامنه ندارد و این روند به مرگ طا-لبان منجر خواهد شد.
اما در میمنه، درگیری به بخش‌‌هایی از مرکز شهر کشیده شد. در تخار و بدخشان و کندز نیز وضعیت مشابهی رخ داد و در غزنی حتی شایعه سقوط قریب ‌الوقوع، به کوچ دسته ‌جمعی مردم انجامید و حکومت محلی مجبور شد اطلاعیه رسمی صادر کند و از آمادگی نیروهای امنیتی برای مقابله با طا-لبان اطمینان دهد و در پی آن، دولت مرکزی هم فرمانده قوای کماندو را با شماری از این نیروها به غزنی گسیل بدارد، اما در نهایت هیچ‌کدام از این اقدامات، راه به جایی نبرد.
۳
در حالی که پیش‌روی‌های طا-لبان به سرعت ادامه داشت و ولسوالی‌های سیغان و کهمرد در بامیان، مالستان در غزنی و پرچمن در فراه به تازگی به تصرف طا-لبان درآمده بود، اشرف غنی فراری روز شنبه، ۱۹ سرطان در رأس یک هیئت دولتی به ولایت خوست در شرق کشور رفت تا ضمن افتتاح میدان هوایی این ولایت، وضعیت عمومی آن را نیز بررسی کند.
او در این سفر خطاب به طا-لبان گفت: اگر افغانستان را دوست دارند، تعهد بسپارند که خط دیورند را قبول ندارند، آب افغانستان را به دیگران نخواهند فروخت و نوکری دیگران را نمی‌پذیرند.
آقای غنی تلاش کرد روی مسائلی انگشت بگذارد که از نظر ملی، حساسیت‌برانگیز است، اما از نظر کارشناسان، توسل به محرک‌های ملی در صورتی خوب است که گوینده خود خاستگاه و باور ملی داشته باشد.

Related Articles

Back to top button