افغانستان شمالی، افغانستان جنوبی
چند قسمت کردن کشورها برای این مردم به سادگی تقسیم کردن کیک سالگره است، کافی است به جغرافیای تاریخی اطرافمان نظری بیندازیم و از عسرت بخارایشریف تا دوپارگی بدخشان و پنجاب و سیستان و کردستان وغیره، عبرت کنیم.
این روزها بحث درج کلمه افغان در شناسنامههای برقی داغ است به همان موازات که جنجال بین حکومت مرکزی و والی قدرتمند بلخ به داغترین حد ممکن رسیده است. در عین حال، مدتهای نه چندان دوری است در محافل انگلیسی، بحث دو تقسیم شدن افغانستان مطرح است. اولین بار در کاخ «لرد آدام در لودبری»، این اصطلاح را شنیدم . «لرد آدام» کسی است که به قول خودش، دهها مکتب و کلینیک در جنوب ساخته که بعدها همهشان تخریب یا حریق شده است. او، با نومیدی از دو افغانستان نام گرفت. افغانستان شمالی و جنوبی. حالا اما، این ترمی رایج در محافل بسته سیاسی انگلیس است. اینکه به جای جنگی تمام نشدنی بین قدرتهای جهانی، چرا نباید افغانستان دو تقسیم شود. چند قسمت کردن کشورها برای این مردم به سادگی تقسیم کردن کیک سالگره است، کافی است به جغرافیای تاریخی اطرافمان نظری بیندازیم و از عسرت بخارایشریف تا دوپارگی بدخشان و پنجاب و سیستان و کردستان وغیره، عبرت کنیم. بخارایشریف که مادرشهر قدسی ماست، امروز در ترکستان شمالی یا اوزبیکستان واقع است. خوارزم که مولانا گفته بود، آدمی باید بر همه خوارزم عاشق شود و جدایی آن مثل مرو و سمرقند و خجند و شروان از باقی خواهرانش غیرممکن بود، امروز پاره پاره دور افتاده هرکدام و خلاصه اینکه این محال، در بازی شطرنج سیاست محال نیست. شطرنجی که اربابان ما(دولتمردان کشور) همواره در آن مهرههای بازی بودهاند نه بازیگر.
رضا محمدی- انستیتوت مطالعات آسیا، لندن