افغانستان طا-لبان؛ بهشت بحران و تروریزم بینالملل
با تسلط طا-لبان بر افغانستان، اقتصادی بیمار و بیرونق کشور آخرین نفسهای خود را کشید و در یک سال گذشته عملا با مرگ و فروپاشی مطلق مواجه شد
از سلطه دوباره طا-لبان بر افغانستان، دقیقاً یک سال میگذرد. در این یک سال، تمام آنچه مردم افغانستان و جامعه جهانی برای کشور رشته بودند، در چشم به هم زدنی پنبه شد و این خطه خونین، در باورناپذیرترین شکل ممکن، دهها سال به عقب برگشت.
در یادداشت کوتاه زیر، به مناسبت یک سالگی حاکمیت طا-لبان، محورها و موارد مهم بحرانآفرینی حکومت یک ساله این گروه، بررسی میشود:
- امنیت
اولین اعلامیهای که پس از تسلط طالبان بر کابل از سوی این گروه منتشر شد، بر پایان یافتن جنگ و ناامنی تأکید داشت، اما برخلاف آن که طا-لبان با تبختر و افتخار از برقراری امنیت سراسری دم میزدند، حکومت این گروه در یک سال گذشته، با چالشهای بسیار جدی امنیتی مواجه بود. تنها در ۱۰ روز اخیر، دستکم پنج انفجار در کابل صورت گرفته که هرکدام به سهم خود مرگبار بوده است.
اگرچه در این مدت آنچنان که حامد کرزی رییس جمهور پیشین نیز گفته، افغانستان با کاهش تلفات مواجه بوده است، اما این به معنای برقراری امنیت نیست. طا-لبان حتی قادر به تأمین امنیت مهمترین اجلاس شبه لویه جرگه خود نشدند و جز آن بمبگذاریها و انفجارهای مهیبی در کندز و قندهار و بلخ و کابل صورت گرفت که منجر به کشتار بیرحمانه صدها هموطن ما گردید.
جالب این که مسئولیت اغلب این حملات تروریستی را گروه تروریستی داعش خراسان بر عهده گرفت و این در حالی بود که مقامات طا-لبان همواره مدعی نابودی داعش در افغانستان شده و با افتخار گفتند که این جریان هراسافکن را ریشهکن کردهاند، اما ۱۱ روز پس از تصرف کابل و آغاز حکومت طا-لبان، شاخه خراسان داعش حملهای انتحاری در میدان هوایی مملو از جمعیت کابل انجام داد که بیش از ۱۰۰ نفر و از جمله ۱۳ عضو ارتش امریکا را به کام مرگ کشید.
از نظر کارشناسان، افزون بر آزادی بیش از ۱۸۰۰ نیروی داعشی از زندانهای افغانستان در جریان حمله طا-لبان بر زندانها که به صورت طبیعی زمینهساز پیوستن آنان به هستههای مرکزی خود در شرق و شمال کشور گردید، بخشی از دلایل ناتوانی طا-لبان در برابر داعش، همدلی مجموعههای درونی این گروه با داعش است.
همچنین نیروهای ناراضی طا-لبان که تعدادشان کم هم نیست، موقعیت مناسبی برای جذب نیروهای بیشتر در صفوف داعش را فراهم میسازند که هم موجب ریزش در میان اعضای طا-لبان و هم مایه تقویت سنگر داعش علیه طا-لبان میشود.
اکنون خطر داعش برای طا-لبان به اندازهای جدی است که حتی مقامات بلندپایه حکومت این گروه، از تیررس ترور این جریان تکفیری ـ تروریستی در امان نیستند. جدیدترین بحرانی که داعش برای طا-لبان بهوجود آورد، ترور رحیمالله حقانی روحانی برجسته و مشهور طا-لبان بود که به موضعگیریهای تند و عریان علیه داعش مشهور بود. داعش روز پنجشنبه ۲۰ اسد، مسئولیت انفجار انتحاری که منجر به مرگ حقانی شد را بر عهده گرفت. - اقتصاد
با تسط طا-لبان بر افغانستان، اقتصادی بیمار و بیرونق کشور آخرین نفسهای خود را کشید و در یک سال گذشته عملا با مرگ و فروپاشی مطلق مواجه شد.
خشکسالیهای شدید و پی در پی، تبعات همهگیری کرونا، فساد بیمرز و مهار مالی و اداری، بیاعتمادی گسترده مردم به دولت، فرار سرمایههای انسانی و تشدید درگیریهای خونین و دیرپای، از عوامل زوال اقتصادی افغانستان، پیش از سقوط آن به کام طا-لبان بود، اما بلافاصبه پس از تسلط دوباره این گروه بر کشور، کمکهای جهانی که بالغ بر بیش از ۸ میلیارد دالر در سال و برابر با ۴۰ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور میشد، قطع و داراییهای نه میلیارد دالری بانک مرکزی، توسط امریکا مسدود شد، تحریمهای گسترده و همهجانبه بر افغانستان وضع گردید، رکود بیسابقه بر بازار مستولی گشت و افغانستان به تمام معنا در باتلاق بحران اقتصادی فرورفت. در این مدت، حکومت سرپرست طا-لبان نهتنها هیچ راهکاری برای برونرفت از این مخمصه ارائه نکرد، بلکه با وضع مالیاتهای سنگین و ایجاد محدودیتهای کمرشکن برای فعالان اقتصادی، افغانستان را با بحران حلناپذیر اقتصادی مواجه کرد؛ به گونهای که اکنون اقتصاد کشور ۲۰ تا ۳۰ درصد کوچکتر شده و بر اساس آمارهای جهانی، ۹۰ درصد جمعیت کشور از گرسنگی رنج میبرد. - حقوق بشر
همچنان که قابل پیشبینی بود، با تسلط طا-لبان بر افغانستان، پرونده حقوق بشر نیز در کشور بسته شد و این ارزش مهم انسانی ـ بینالمللی، در بدترین وضعیت خود قرار گرفت.
دیدهبان حقوق بشر در گزارش جدید خود تحت عنوان «سال فاجعهبار حکومت طا-لبان» کارنامه طالبان در زمینه حقوق بشر را وحشتناک خوانده است.
این نهاد حقوق بشری، پنجشنبه ۲۰ اسد در گزارش خود نوشت، طا-لبان پس از تسلط بر کشور به تعهدات خود در زمینه احترام به حقوق بشر پایبند نبوده و شهروندان قربانی ظلم این گروه و بیتفاوتی جامعه بینالمللی هستند.
وضع محددویتهای شدید علیه زنان در زمینه آموزش، کار و گشت و گذار، پایمال کردن حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی، اجرای سیاست سانسور شدید علیه رسانههای همگانی، سرکوب مخالفان فکری ـ سیاسی، سلب آزادی بیان از شهروندان و رسانهها، شکنجه و اعدام خودسرانه مقامات و نیروهای امنیتی دولت پیشین، از بارزترین نمونههای نقض سیستماتیک حقوق بشر توسط طا-لبان در یک سال گذشته بوده است.
دیدبان حقوق بشر افزوده است که بیش از ۹۰ درصد شهروندان افغانستان بیش از یک سال است که از ناامنی غذایی رنج میبرند و میلیونها کودک به سوء تغذیه مبتلا شدهاند.
بر پایه یافتههای این نهاد مدافع حقوق بشر، «آینده افغانستان تاریک خواهد ماند، مگر این که دولتهای خارجی فعالتر با مقامهای طا-لبان در تعامل شوند و آنها را در زمینه اقدامات حقوق بشری به شدت تحت فشار قرار دهند.»
پیشینه وحشتناک حقوق بشری طا-لبان و نیز بیمیلی آنان برای تعامل با نهادهای بینالمللی، افغانستان را در بدترین وضعیت از نظر حضور در نظام بینالملل قرار داده و سبب انزوای دیپلماتیک خود این گروه نیز شده است.
- قطع ارتباط با جهان، حفظ ارتباط با تروریزم
در یک سال گذشته، هیچ کشوری حکومت طا-لبان را به رسمیت نشناخت. حتی کشورهای حامی لوجستیک و ایدئولوژیک این گروه مثل پاکستان هم جرئت نکرد در شناسایی این حکومت، پای پیش بگذارد. از این جهت، حکومت طا-لبان شکستخوردهترین حکومت در سطح جهان است. به رغم آن که در این مدت چندین نشست منطقهای و بینالمللی مهم با موضوع افغانستان برگزار شد و نمایندگانی از حکومت طا-لبان نیز در آنها شرکت کردند، اما نقض عهد طا-لبان در خصوص حقوق بشر و زیر پای کردن تعهد خود مبنی بر بازگشایی مکاتب دخترانه و تداوم رویکرد انحصارگرایانه نسبت به قدرت سیاسی و خودداری از تشکیل حکومتی فراگیر و همهشمول، موجب انسداد روزنههای رسمیت و مشروعیت بینالمللی حکومت این گروه در افغانستان شده است.
از سوی دیگر، این گروه بر خلاف تعهد خود در توافقنامه ننگین دوحه، ارتباط خود را با گروههای تروریستی همگن از جمله القاعده حفظ کرده است. هدف قرار گرفتن ایمن الظواهری رهبر القاعده توسط هواپیمای بیسرنشین امریکایی به دستور جو بایدن در کابل که در روز یکشنبه ۹ اسد صورت گرفت، آشکارترین دلیل برای ادامه ارتباط و همکاری طالبان با گروههای تروریستی مشابه و مخصوصا القاعده است. جالب آن که برخی روایتها حاکی از کشته شدن الظواهری در منزل سراج الدین حقانی، سرپرست وزارت داخله طالبان و خلیفه شبکه حقانی است؛ اگرچه غالباً گفته میشود او در نزدیکی منزل سراج الدین حقانی ساکن بوده است. در هر صورت، نفس حضور او در پایتخت افغانستان و در مرکز قلمرو حکومت طالبان، نشانه آشکار و انکارناپذیر ارتباط و تعامل این حکومت با گروه تروریستی القاعده است و این پیامدهای بسیار زیانباری برای آینده افغانستان دارد؛ زیرا با استناد به این موارد است که میتوان گفت حاکمیت طا-لبان بر افغانستان، زمینهساز گسیل نیروها و جریانهای تروریستی از سراسر جهان به افغانستان و تبدیل شدن کشور به بهشت امن و آرام تروریزم بینالمللی است.