افغانستان و روسیه؛ بیم و امیدهای یک رابطه
حنیف اتمر، مشاور امنیت ملی رییسجمهور در مسکو با مقامهای بلندرتبه روسی ملاقات میکند.
به گفته سخنگوی شورای امنیت ملی، آقای اتمر با مقامات روسی در باره همکاریها میان کابل و مسکو در بخش مبارزه با تروریزم و مواد مخدر صحبت خواهد کرد.
تواب غورزنگ گفت که آقای اتمر با نیکولای پتروشیف، همتای روسیاش و سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه دیدار میکند.
مسکو در گذشته میزبان نشست شش جانبه میان نمایندههای افغانستان، پاکستان، چین، ایران و هند بود؛ نشستی که در آن در باره صلح افغانستان صحبت شد.
پیش از این مسکو تایید کرده که به هدف مبارزه با داعش، با طالبان در تماس است.
سخنگوی شورای امنیت ملی میگوید، روسیه از طالبان خواستهای مشخصی را مطرح کرده که کابل از آن استقبال میکند.
همزمان با سفر حنیف اتمر به مسکو، ولادیمیر پوتین؛ رییسجمهور روسیه گفتهاست که کشورش آماده کمک با افغانستان است.
پوتین گفت، روسیه حاضر است برای محو تروریزم و مواد مخدر کمکهایش به افغانستان را ادامه دهد.
رابطه افغانستان با روسیه در طول ۱۶ سال گذشته، سرد، ولی عادی بوده است. دو طرف سعی کردهاند از اقدامات تحریکآمیز پرهیز کنند، کینههای دیرینه را زنده نکنند و از تقابل و رویارویی اجتناب نمایند؛ اما در عین حال، شاید تحت تاثیر تجربه تلخ دو طرف از جریان اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ شوروی پیشین و نیز حضور گسترده و همهجانبه ائتلافی از کشورهای همسو با بلوک غربی جهان به رهبری ایالات متحده در افغانستان، سطح روابط دو کشور هرگز به اندازهای گرم نبوده است که دو طرف روی همکاریهای بلندمدت و راهبردی، حساب ویژهای باز کنند.
به نظر میرسد هم مسکو و هم کابل، روابط مستعد تنش دو کشور را طی این سالها به خوبی و با هوشمندی مدیریت کردند.
حمایت مسئولانه مسکو از ماموریت نظامی ناتو به رهبری امریکا در افغانستان، بیتردید یکی از عوامل مهم کاهش تنش و آبشدن آرام یخهای رابطه میان دو کشور بوده است.
در این میان، اما مدتی است که مسکو سعی میکند بر رویکرد پیشین خود در زمینه افغانستان تجدید نظر کند. تصور میشود برای روسیه دیگر پذیرفتنی نیست که همچنان حاشیهنشین و نظارهگر باقی بماند و وارد معادلات سیاسی و امنیتی افغانستان نشود.
این مهم، تحت تاثیر عوامل متعددی صورت میگیرد. یکی از مهمترین پارامترهای اثرگذار، تغییر رویکرد مسکو در خصوص مسایل کلان بینالمللی و منطقهای است.
روسیه به رهبری پوتین از چندی به اینسو تلاش میکند تا قدرت و نفوذ روسیه شوروی را در عرصه بینالمللی احیا کند؛ تلاشی که لازمه ناگزیر آن، تقابل با امریکا و بلوک غرب و به چالشکشیدن ماموریتهای نظامی و سیاسی آن در حوزههای سلطه و نفوذ هریک از قطبهای قدرت است.
انتقاد از نتایج و پیامدهای حمله و حضور نظامی امریکا و متحدانش در افغانستان نیز اخیراً به پایه ثابت سیاست خارجی و امنیتی مسکو در منطقه قرار گرفته است.
افزون بر این، موضوع دیگری نیز وجود دارد که روسیه را نسبت به قضایای افغانستان به موضعگیری و تحرک وامی دارد و آن، ظهور داعش است.
روسیه، داعش را خطری بالفعل و مستقیم علیه امنیت ملی و مناطق نفوذ خود در آسیای مرکزی میداند و به همین دلیل، یکی از راههای مقابله با این نیروی تروریستی را نزدیکشدن به طالبان میداند؛ رویکردی که حساسیت و واکنش افغانستان را برانگیخته است.
با این حال، مشارکتدادن افغانستان در نشست شش جانبه به ابتکار مسکو، تا حدودی از این حساسیتها کاسته است؛ ضمن آنکه مسکو به دنبال واکنش تند و صریح کابل، مجبور شد موضع خود نسبت به طالبان را تعدیل کند و با رویکردها و سیاستهای اصولی دولت افغانستان در قبال جنگ و صلح با طالبان، همسویی نشان دهد؛ موضعی که در اظهارات اخیر ولادیمیر پوتین هم بازتاب داشت و با استقبال کابل، مواجه شد.
با این وجود، هنوز اعتماد لازم میان دو کشور به وجود نیامده است تا در پرتو آن بتوان به آینده این رابطه، امیدوار بود و از بیمهای آن، چشمپوشی کرد.
دستکم یکی از نگرانیها این است که تماس روسیه با طالبان، به روابط خارج از عرف دیپلماتیک دولتها با گروههای مسلح غیرقانونی، منجر شده و به این گروه، مشروعیتی فراتر از یک گروه ممنوعه تروریستی بدهد.
نگرانی دوم، هراس از تلاش روسیه به تبدیل افغانستان به حوزه نفوذ و هژمونی خود است که نتیجه آن، تقابل ویرانگر دو قطب قدرت جهانی در زمین افغانستان خواهد بود.
با این وجود، انتظار میرود دولت افغانستان، با مدیریت دقیق و حسابشده روند توسعه رابطه با روسیه، از خطرات و آسیبهای جانبی آن بکاهد و منافع، حاکمیت و امنیت ملی افغانستان را در اولویت قرار دهد.