افغانستان و شکست امپراتوریها؛ رؤیای امریکایی(۴۸)
این بیست و پنج نفر، در واقع اداره کنندگان و استراتژیستهای نظامی، امنیتی و سیاسی امریکا در دوران حاکمیت نئوکانها در کابینه ریگان و جورج بوش اول و دوم بودهاند
۱۸-دن کوئل ( ۱۹۴۷-) معاون سابق رییس جمهور امریکا از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۳، معاون جورج بوش اول بود.
۱۹- پیتر وارن ردمن (۱۹۴۳- ۲۰۰۸)، از سال ۱۹۶۹ تا ۱۹۷۱ دستیار ویژه هنری کی سینجر به عنوان معاون امنیت ملی و نیز برنت اسکوکرافت بود. در مصاحبه مفصلی با «مرکز آموزش اسراییل»، به نقش خود به عنوان دستیار ویژه هنری کی سینجر و جنگ اعراب و اسراییل در سال ۱۹۷۳ اشاره کرده است. نکات با اهمیتی در این مصاحبه وجود دارد. (۲۳) از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۷، در دولت جورج بوش دوم، دستیار وزیر دفاع در امور امنیت بینالمللی بود. در زمان ریگان نیز از سال ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۸، مشاور معاون امنیت ملی بود. از سال ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۹ سردبیر ارشد نشریه «نشنال رویو» بوده است. افزون بر مقالات، کتابهای او نیز در جهت ترویج نئوکانیزم بوده است. بعد از مرگش، شموئل روزنر نماینده روزنامه «ها آرتص» در واشنگتن مقالهای در «ماهنامه کامنتری» در تجلیل از پیتر ردمن نوشت. در آن مقاله به سابقه دوستی ردمن با کی سینجر و ویلیام کریستول اشاره کرده است. ردمن به روایت شموئل روزنر، برای جدا کردن سوریه از ایران، در صدد انجام طرح یا پروژه نزدیکی امریکا به سوریه بوده است.(۲۴)
۲۰- استیون پیتر روزن، استاد امنیت ملی و امور نظامی در دانشگاه هاروارد و نیز از سال ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۹ رییس کالج «وینتروپ هاوس» بوده است. همکلاسی ویلیام کریستول و آلن کییز و هر سه از شاگردان ساموئل هانتیگتون بودهاند. ویلیام( بیل) کریستول، مؤسّس نشریه ویکلی استاندارد است که به عنوان ارگان غیر رسمی نئوکان ها به شمار میرفت. البته لازم به ذکر است که همه نئوکانها صهیونیستاند. برخی صهیونیست اصیل یعنی مثل بیل کریستول و ویلیام ابرامز و نورمان پادهورتس و پل ولفوویتس که یهودیالاصل اند و برخی صهیونیست- مسیحی، مثل جورج بوش دوم و برادرش جب بوش و دونالد رامسفلد و دیک چنی و همگی در دشمنی با ایران و مسلمانان و اسلام، هم جهت و دارای رویکردی مشابهاند. دیدگاه استیون روزن را میتوان از مقالات او و نیز کتابهایی که در باره جنگ نوشته است، شناخت. به نظرم کتاب: «پیروزی در جنگ بعدی، تعاون و ارتش مدرن» که در سال ۱۹۹۱، منتشر شده است؛ شایسته تأمل است.
۲۱- هنری استنیسلاوس رون ( ۱۹۲۵- ۲۰۱۵)
متخصص امور امنیت ملی و اقتصاددان بود. دستیار وزیر دفاع امریکا از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۱ در دولت جورج بوش اول بود. در دولت رونالد ریگان از سال ۱۹۸۱ تا ۱۹۸۳رییس شورای امنیت ملی بود. فارغ التحصیل ام آی تی بوده است.
۲۲- دونالد رامسفلد ( ۱۹۳۲- ۲۰۲۱)
رامسفلد دو بار، از سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۷ در کابینه جرالد فورد و بار دوم از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۶ در کابینه جورج بوش دوم، وزیر دفاع امریکا بوده است. در دولت فورد جوانترین وزیر دفاع و در دولت بوش پیرترین وزیر دفاع بود. او بدون شک در اشغال عراق و افغانستان، در کنار دیک چنی و دیگر نئوکانها نقش تعیین کننده داشته است. در سازماندهی رابطه امریکا با صدام حسین در جنگ علیه ایران نیز نقش کلیدی داشت. در واقع با سفر او در بیستم ماه دسمبر سال ۱۹۸۳به عراق، رابطه امریکا با صدام حسین و بعد مداخله امریکا در جنگ به سود صدام حسین اتفاق افتاد. تقریباً تمامی نئوکان ها که متخصص امور امنیتی و نظامی و سیاسی بودند، به عنوان معاونان یا مشاوران او در پنتاگون به کار دعوت شده بودند. پنتاگون در حقیقت موتور محرکه نئوکانها و کانون تصمیم گیری در اشغال افغانستان و عراق بود.
۲۳- وین وبر (۱۹۵۲-) نماینده کنگره و از شخصیت های کلیدی و تأثیر گذار حزب جمهوری و نئوکانهاست.
۲۴-جورج ویگل (۱۹۵۱-) نویسنده و فعال اجتمعی و دینی
۲۵-پل ولفوویتس (۱۹۴۳-) از شخصیتهای کلیدی نئوکان هاست. فرزند یک خانواده یهودی مهاجر لهستانی است. دهمین رییس بانک جهانی، معاون وزیردفاع ( رامسفلد) از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۵، بوده است. در حقیقت معمار اشغال افغانستان و عراق است. به نظر میرسد بیانیه نئوکان ها که او و ۲۴ نفر دیگر امضاء کردهاند، به ابتکار او فراهم شده است. آخرین امضای بیانیهها معمولا چنین پیامی را داراست.
این بیست و پنج نفر، در واقع اداره کنندکان و استراتژیستهای نظامی، امنیتی و سیاسی امریکا در دوران حاکمیت نئوکانها در کابینه ریگان و جورج بوش اول و دوم بودهاند. با تأمل در سوابق تحصیلی و تجربههای شغلی آنان، به روشنی میبینیم که اکثریت آنان فارغ التحصیلان هاروارد و یا ام آی تی، یعنی بهترین دانشگاههای امریکا و بلکه دنیا بودهاند. تجربه کاری شان در حوزه نظامی، امنیتی و سیاسی بوده است. تعداد قابل توجهی از جمع بیست و پنج نفره یهودی الاصل و صهیونیست اند. یکی از اهداف اشغال افغانستان و عراق این بوده است که مسئله اسراییل و فلسطینیها به مسئلهای فراموش شده و یا کم اهمیت تبدیل شود. بیانیهای که این جمع در سال ۱۹۹۷ منتشر کردند، با دقت در مضمون و نیز بین سطور آن، میتوان چهره حقیقی امریکا از زاویه دید نئوکان ها را شناسایی کرد.