آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

افغانستان و مأموریت رو به پایان طالبان

سید احمد موسوی مبلغ
  • چشم انداز ایجاد صلح در افغانستان چندان روشن نیست چون تداوم جنگ در افغانستان، به صورت کاملاً ویژه، تنها راه تامین منافع امریکا و غرب در این منطقه است و حتی اگر طالبان نیز دست از جنگ بکشند و در حکومت حضور پیدا کنند، گروه‌های دیگری، مسئولیت گسترش جنگ در این کشور را به عهده خواهند گرفت.

از ابتدای هفته وحدت تاکنون، سه انفجار و ترور هدفمند در افغانستان رخ داده که به طور مشخص، افراد طرفدار فعالیت‌های تقریبی و مراکز معتدل اهل سنت هدف حملات بوده اند.
همزمانی این رویدادها با پیشرفت مذاکرات صلح امریکا و طالبان و نگرانی دولت افغانستان از این مذاکرات، می‌تواند افق جدیدی از آینده افغانستان را فراروی ما قابل تصور سازد. دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا حدود دو هفته قبل به زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا در گفت‌وگوهای صلح با طالبان فقط شش ماه فرصت داد تا این گفت‌وگوها را به نتیجه برساند. شاید به همین دلیل، ترافیک دیدارها و ملاقات‌های خلیلزاد و محمد اشرف غنی رییس جمهور در هفته گذشته به شدت زیاد بود.
خلیلزاد و رییس جمهور هریک به صورت مستقل، با فهرست بلند بالایی از افراد تاثیر گذار در تحولات افغانستان ملاقات داشتند و با این که موضوع کلی این ملاقات‌ها، مسئله صلح در افغانستان بود، اما هر یک از آن‌ها از زاویه‌ای خاص به آن می‌نگریستند و طرف‌های ملاقات شان را نیز بر اساس زوایای مد نظر خود انتخاب کرده بودند. از سوی دیگر، رییس جمهور، در حالی که محمد کریم خلیلی رییس شورای عالی صلح و متولی رسمی پیگیری فعالیت‌های مرتبط با این موضوع، در یک سفر رسمی به تهران آمده بود، یک کارگروه مشورتی برای پیگیری گفت‌وگوهای صلح تشکیل داد که بسیاری از تحلیل گران، این کارگروه را یک تشکیلات موازی با شورای عالی صلح تلقی کردند. کارگروه مشورتی رییس جمهور برای صلح، چه یک تشکیلات موازی با شورای عالی صلح باشد و چه نباشد، نشانگر سراسیمگی رییس جمهور در مسئله صلح با طالبان و نا امیدی او از شورای عالی صلح در به دست گرفتن ابتکار عمل است.
بر اساس آن چه از برخی منابع به بیرون درز کرده، اشرف غنی از این که امریکا به طور مطلق دولت افغانستان را از مذاکرات صلح کنار گذاشته و ابتکار عمل در مذاکرات صلح با طالبان را در اختیار خود گرفته، سخت خشمگین و بیش از آن، بیمناک است. بیم و وحشت رییس جمهور از مذاکرات مستقیم امریکا با طالبان، چندان هم بی دلیل نیست.


با تغییر راهبرد امریکا در افغانستان و نگاه ویژه منفعت گرایانه‌ای که ترامپ به جهان دارد، حفظ دستاوردهای ظاهری همچون حقوق زنان و دمکراسی، اهمیتی برای این کشور ندارد. امریکا از مدل حکومت‌هایی همچون حکومت آل سعود که ظاهری خشک از دین داشته باشند، اما روابط مستحکمی با امریکا برقرار کنند بسیار استقبال می‌کند و هیچ بعید نیست که ترامپ، برای آینده افغانستان، خواب حکومت مشابهی را دیده باشد که اگر چنین باشد، به صورت طبیعی، دولت فعلی افغانستان به حاشیه خواهد رفت.
طالبان بارها به صورت رسمی اعلام کرده اند که خواهان خروج نیروهای خارجی از افغانستان هستند و به همین دلیل، اگر مذاکره‌ای انجام دهند، ترجیح می‌دهند به صورت مستقیم با خارجی ها باشد.
اکنون و با طی شدن چند مرحله از این مذاکرات، طالبان فشار بیشتری برای تصرف مناطق مختلف و در اختیار داشتن جغرافیا به دولت افغانستان وارد کرده‌اند و این فشارها، با سکوت مطلق و معنا دار خارجی‌ها همراه شده است که به منزله موافقت با این اتفاق است. زلمی خلیل‌زاد، در ملاقات‌های هفته گذشته خود، بیشتر به سراغ کسانی رفت که می‌توانند بر روند گفت‌وگوهای امریکا با طالبان تاثیر بگذارند و اشرف غنی هم بیشتر با کسانی ملاقات کرد که با آن‌ها، چالش‌های سیاسی زیادی در دو سال گذشته داشته است. این تفاوت در هدف گذاری ملاقات‌ها، نشانگر این است که رییس جمهور، در یک سراسیمگی مطلق، از عملکرد خلیل‌زاد برای آینده حکومت خود بیمناک شده است و به همین دلیل، با تاکید بر مذاکرات بین‌الافغانی، تلاش دارد در گفت‌وگو های صلح، برای خود و حکومت افغانستان، نقشی شایان توجه بیافریند.
گویا رییس جمهور این مطلب را که ممکن است به زودی با اعضای برجسته طالبان در یک حکومت مشترک مشغول به کار شود پذیرفته و از این بیمناک است که مبادا کل حکومت به طالبان واگذار شود و همه کسانی که هم اکنون در افغانستان سیاست می‌کنند، کنار گذاشته شوند.
این نگرانی غنی زمانی برای تحلیل گران به صورت جدی تر قابل درک شد که شایعه‌هایی مبنی بر تعویق انتخابات ریاست جمهوری که قرار است در بهار سال آینده برگزار شود، بر سرزبان‌ها افتاد. بر اساس این شایعات، شکل‌گیری حکومت موقت، محتمل تر از برگزاری انتخابات به نظر می‌رسید و حکومت موقت نیز می‌تواند مقدمه حضور طالبان به عنوان قدرت مطلق در افغانستان تلقی شود. این سخن بدین معناست که امریکا برای تامین منافع خود، پذیرفته باشد که حکومت افغانستان رابه طالبان واگذار کند و حتی، برای تامین خواست طالبان، نحوه حضور خود را در این کشور تغییر دهد و از شکل نظامی به اشکال دیگری در آورد.

اعتراف هفته قبل جنرال دانفورد رییس ستاد مشترک ارتش امریکا که به صراحت اعلام کرد شکست دادن طالبان در جنگی نظامی غیرممکن است به خوبی این سیاست را آشکار کرد.
بنابراین، نگرانی اشرف غنی از نحوه پیشرفت مذاکرات امریکا و طالبان قابل درک است و این نگرانی مختص رییس جمهور نیست بلکه در ذهن همه مردم افغانستان به صورت گسترده‌ای موج می‌زند. این نگرانی‌ها در حالی افزایش می‌یابد که بر اساس شواهد، حتی اگر طالبان نیز در تعامل با امریکا وارد حکومت شوند، باز هم چشم انداز ایجاد صلح در افغانستان چندان روشن نیست چون تداوم جنگ در افغانستان، به صورت کاملاً ویژه، تنها راه تامین منافع امریکا و غرب در این منطقه است و حتی اگر طالبان نیز دست از جنگ بکشند و در حکومت حضور پیدا کنند، گروه‌های دیگری، مسئولیت گسترش جنگ در این کشور را به عهده خواهند گرفت. در این صورت، فقط نام گروه‌های تروریستی تغییر خواهد کرد، اما در ماهیت آن‌ها، تغییری ایجاد نخواهد شد.
آن چه در هفته گذشته رخ داد، مشخصاً هدف قرار دادن آن دسته از علمای اهل سنت بود که به داشتن مواضع تقریبی و مخالفت با افراط گرایی اشتهار داشتند و اتفاقاً در میان کشته شدگان، نام برخی از سران برجسته طالبان نیز دیده می‌شود و بدین معناست که ماموریت طالبان به عنوان یک گروه دهشت‌افکن و تروریست به پایان خود نزدیک شده و به زودی باید جای خود را به گروه های خطرناک دیگری بدهند.
نویسنده: سید احمد موسوی مبلغ
منبع: روزنامه خراسان

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا