آخرین اخبارتحلیلجهانسیاست

افغانستان و نظم جدید جهانی؛ بازی بزرگ و منطقه نامطمئن

ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
در ۱۵ اگست ۲۰۲۱، جهان با نگرانی شاهد بازگشت طا-لبان به قدرت در افغانستان و هدر رفتن دو تریلیون دالر بود. طا-لبان در سال ۱۹۹۶ با حمایت پاکستان به قدرت رسیده بودند.

ایالات متحده به تلافی حملات ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱، طا-لبان را در افغانستان سرنگون کرد، اما در عدم یک استراتژی منسجم، ایالات متحده و متحدانش به مدت ۲۰ سال وقت خود را در افغانستان هدر دادند. در اصل، هدف از بین بردن القاعده و اسامه بن لادن بود، سپس به شکست طا-لبان تبدیل شد. تا سال ۲۰۰۲ هدف از بین بردن اکوسیستم افراطی از طریق دموکراسی بود. بنابراین ناتو و متحدانش بازسازی نیروهای مسلح و نهادهای غیرنظامی و نظامی را آغاز کردند. در سال ۲۰۰۹، اولویت ایالات متحده دوباره به افزایش نیرو و کمک و انجام حملات هوایی در پاکستان تغییر کرد. در نهایت، ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ با بیان این‌که به هدف خود در برچیدن القاعده و کشتن بن لادن دست یافته است، عقب نشینی کرد.
بازگشت طا-لبان به قدرت نیز همزمان با تغییر ساختاری و جئوپولیتیکی است. در طول ۲۰ سال، ساختار بین‌المللی به سمت دنیای چندقطبی متمایل شد، جایی که رقابت ایالات متحده و چین همچنان جایگاه بالایی را به خود اختصاص داده است. غرب و دیگر متحدان منطقه‌ای که نمی‌توانستند از ارزش‌های دموکراسی دفاع کنند، اکنون در تنگنا قرار گرفته‌اند، زیرا نفوذ و نظم جهانی مبتنی بر قوانین آن‌ها همچنان توسط سه تجدیدنظرطلب مانند چین، روسیه و ایران زیر سوال می‌رود. در این زمینه، موقعیت جئوپولیتیکی و اقتصادی افغانستان برای تمام قدرت‌های منطقه‌ای و بزرگ اهمیت قابل توجهی دارد. بنابراین، زمینه‌ برای بازی بزرگ جدید مساعد می‌شود.
به نظر می‌رسد که با تغییر حکومت در افغانستان، نظم بین‌المللی در خطر است. این مطلب به بررسی این موضوع می‌پردازد که چگونه تسلط طا-لبان بر نظم رایج جهانی تأثیر خواهد گذاشت. مقالات این مجموعه که از ۱ نوامبر ۲۰۲۱ به روز شده است، به چهار بخش کلی تقسیم می‌شود.
بخش اول، «بازی بزرگ در حال گسترش» بازی بزرگ جدید را در افغانستان مورد بحث قرار می‌دهد. خروج عجولانه غرب از افغانستان و ناتوانی در دفاع از حقوق بشر و دموکراسی نشان‌دهنده زوال نظم جهانی غرب است. از سوی دیگر، چین هیچ فرصتی را برای ایجاد حوزه‌های نفوذ و نظم خود از دست نمی‌دهد. بنابراین، سیاست‌های خود را بر اساس سیاست واقعی و رویکرد خود نسبت به هنجارهای حقوق بین‌المللی تدوین خواهد کرد. خروج ایالات متحده همچنین به روسیه کمک کرده تا غرب را تحقیر کند و تعهد خود را به امنیت کشورهای آسیای میانه نشان دهد. از همین رو، نقش و مشارکت روسیه در افغانستان افزایش خواهد یافت. عقب‌نشینی عجولانۀ ایالات متحده همچنین نشان داد که این کشور تا چه اندازه منافع متحدان منطقه‌ای مانند هند را درک نمی‌کند و در نتیجه ضعف و چالش‌های استراتژی بزرگ هندو-اقیانوس آرام را برجسته می‌سازد.
بخش دوم، «آینده سازمان‌های منطقه‌ای»، چگونگی تأثیر بحران افغانستان بر سازمان‌های منطقه‌ای را مورد بحث قرار می‌دهد. اتحادیه اروپا فاقد استراتژی منسجم برای مقابله با قاچاق غیرقانونی، تروریزم و بحران پناهجویان از افغانستان است. کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای همچنین نتوانسته‌ یک استراتژی منسجم ایجاد کند، زیرا آن‌ها منافع فردی را بر منافع جمعی ترجیح می‌دهند. تغییر حکومت همچنین شروع اختلال در عملکرد انجمن همکاری‌های منطقه‌ای جنوب آسیا است. بنابراین، این سازمان‌های منطقه‌ای باید در مورد بحران افغانستان اقدامی انجام دهند تا همچنان حضور داشته باشد و از آسیب بیشتر به عملکرد و انسجام خود جلوگیری کند.
بخش سوم «بیم همسایگی»، توضیح می‌دهد که چرا احیای مجدد طا-لبان کشورهای آسیای جنوبی و مرکزی را نگران کرده است. در جنوب آسیا همۀ کشورهای کوچک از جمله آسیب‌پذیرترین کشورها مانند بنگلادیش به رویکرد انتظار و احتیاط نسبت به رژیم طالبان متوسل شده‌اند. سیاست‌های آن‌ها محصول نگرانی‌هایی مانند امنیت داخلی، سیاست داخلی، عوامل خارجی، پناهندگان و پیامدهای اقتصادی است. خروج ایالات متحده همچنین اقتصاد و امنیت اقتصادی کشورهای محصور در خشکی مانند نپال را به خطر انداخته است. به همین ترتیب، افراط‌گرایی، قاچاق مواد مخدر، بحران پناهجویان، حملات تروریستی فرامرزی، همکاری اقتصادی و وضعیت اسفبار جوامع اقلیت همچنان سیاست‌های طا-لبان را نسبت به کشورهای آسیای میانه، از جمله ایران دیکته می‌کند.

بخش آخر «نیابتی‌ها» ترور و یک همسایه نامطمئن چشم‌انداز جدید، قدیمی و پر رونق تروریزم را در افغانستان ارزیابی می‌کند. افغانستان همچنان شاهد حضور عمق استراتژیک پاکستان و همکاری و رقابت در میان گروه‌های مختلف تروریستی است. این احتمالاً بر امنیت همه همسایگان از جمله درگیری طولانی‌مدت در کشمیر تأثیر می‌گذارد. بنابراین، حتی پس از دو دهه جنگ علیه تروریزم، تهدیدات ترور فراملی همچنان پابرجا باقی می‌ماند و این امر باعث می‌شود که جهان از جنگ نافرجام خود علیه تروریزم درس‌های استراتژیک، تاکتیکی و سیاسی بیاموزد و به آن ارزش قایل شود.
بنابراین، این مطلب تلاش کرده تا با برجسته‌کردن بازی بزرگ جدید، ارتباط سازمان منطقه‌ای و هراس کشورهای آسیای میانه و جنوبی، چشم‌انداز وحشت منطقه را توضیح دهد که چگونه تسلط طا-لبان بر نظم جهانی رایج تأثیر می‌گذارد.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا