افغانستان و کشمیر؛ منتظر پلان «بیB» نباشید، خود صلح کنید!
مردم افغانستان و کشمیریها باید بدانند که رهبران جهان و قدرتها به خاطر منافع خود میانجیگری میکنند و هیچ «پلان بی» ندارند. زمان آن فرا رسیده که هر دو منطقه، مشکلات را خود از طریق گفتوگو، مشورت و انعطافپذیری در آجندای شان حل و فصل کنند
سالها پیش، اواخر دهه ۹۰ و در روزهای مکتب، تابلویی را در یک خوراکه فروشی محلی در راولپندی پاکستان دیدم که میگفت: «تا آزادی کشمیر هیچکس نمیتواند چیزی نسیه بگیرد». معنای این جمله گیجم کرده بود، اما در مورد استدلال آن سئوال نکردم، زیرا فکر کردم شاید یک گفته هوشیارانه باشد و نمیخواستم خودم را شرمنده کنم. با این وجود، این تابلو آزارم میداد و یک روز از استاد مکتبام در مورد آن پرسیدم. وی به جای این که به من پاسخ بگوید، از من پرسید این تابلو را کجا دیدهام. گفتم، در «خوراکه فروشی» محله.
استادم رفت به آن دکان و به صاحبش گفت: «فقط به خاطر شما مردم است که کشمیریها به آزادی نمیرسند»؛ عمل وی ناراحتم کرد. چند سال بعد، فهمیدم که استادم اهل کشمیر است و بعداً معنای آن تابلو را هم فهمیدم که حدس میزنم اگر آن دکان هنوز وجود داشته باشد، تابلو هم است.
این داستان نمونهای از طرز فکر یک مغازهدار محلی تقریباً ۲۵ سال پیش است و متأسفانه، تغییرات فقط حاکی از بدترین وضعیت است. از زمان لغو وضعیت ویژه کشمیر در ماه اگست سال ۲۰۱۹، تعداد بیشتری از سربازان هندی در دره اشغالی مستقر شدهاند در حالی که اطلاعات جمعیتی جامو و کشمیر در حال تغییر است. از آن زمان، کشمیریها در قرنطین زندگی میکنند و خطوط تیلفون و خدمات انترنت نیز قطع است. اتصال تیلفونهای ساده ماهها طول کشید و ممنوعیت انترنت پرسرعت تا به امروز ادامه دارد. با وجود اعتراضات زیاد در سطح بینالمللی، هیچ تغییری به وجود نیامده است. بسیاری از شخصیتهای برجسته وعدههای دروغین دادند و ادعاهای اغراقآمیز خود را اعلام کردند، اما همه بیفایده بود. رهبران پاکستان و کشمیر از سازمانها و رهبران جهان خواستند یکی از قدیمیترین نزاعهای حل ناشده بینالمللی را که صلح و ثبات منطقه را متأثر میسازد، حل و فصل کنند. در حالی که با وجود تهدید جنگ هستهای بین هند و پاکستان، کل جهان ممکن از آن متأثر شود.
اکنون، یک چیز قطعی این است که هند هرگز حق تعیین سرنوشت را به کشمیریها نخواهد داد، زیرا هند این منطقه را به عنوان بخشی جداییناپذیرش میداند. از سویی دیگر، کشمیریها نیز هرگز از مبارزه برای آزادی دست برنخواهند داشت. سئوال این است که «آیا پلان بی وجود دارد؟»
همین وضعیت را در افغانستان شاهد هستیم. رهبران جهان و تحلیلگران میگویند که بیثباتی افغانستان تهدید به کل منطقه است، اما راهحل چیست. آیا تضمینی وجود دارد که خروج نیروهای غربی از افغانستان میتواند صلح را به این کشور آورد؟
از زمان ۱۱/۹ سپتمبر بدینسو، طالبان با نیروهای غربی مبارزه میکنند و قوانین «اسلامی» خود را در مناطق تحت کنترول شان تطبیق میکنند. انتظار این که طالبان با دولت مدرن کابل کنار بیاید، یک خوشحالی موهوم است. بنابر این، باز هم سئوال این است، «آیا پلان بی وجود دارد؟».
این دو مسئله بینالمللی به تلاشهای واقعی و صادقانه نیاز دارد. باید درک کرد که این موضوع به منافع کشورهای همسایه یا هر کشور دیگر مربوط نمیشود، بلکه در مورد افرادی است که در این مناطق جنگی زندگی میکنند و دهههاست رنج میکشند. نسلها از دست رفت، اما کسی به جز بیگناهان درد را احساس نمیکنند. رویاهای شان از بین رفت. زنان، مردان، کودکان و موسفیدان هر روز برای ادامه زندگی جان میکنند. هیچ اعتمادی به رهبران نیست. آنها نه تنها درمانده، بلکه ناامید نیز هستند. در چنین وضعیتی، ایمان به خدا نیز از دست میرود. مردم به دنبال رهبران و دینی هستند که بتواند آنها را از این بدبختی بیرون کند.
پاکستان، روسیه، ترکیه، عربستان سعودی، ایالات متحده، هند، ناتو و بسیاری کشورهای دیگر و گروهها تلاش کردند تا صلح آورند، اما فایدهای نداشت. طرح صلح رییس جمهور بایدن هیچ تضمینی برای صلح در افغانستان ندارد، همانطور که طرح به اصطلاح صلح هند هیچ تضمینی برای عملی شدن در کشمیر ندارد.
یک شعار است که میگوید «خداوند فقط به کسانی کمک میکند که به خودشان کمک میکنند». اگر این واقعیت داشته باشد، یک چیز قطعی است، کشمیریها و مردم افغانستان اکنون باید به خودشان کمک کنند. رهبران و میانجیگران جهان نباید به دنبال منافع خود باشند، بلکه باید به کشمیریها و افغانستانیها بگویند که صلح در مناطق جنگی برای آینده مردم حیاتی است. مردم افغانستان باید با هم بنشینند و به این جنگ طولانیمدت علیه یکدیگر خاتمه دهند و کشمیریها برای گفتوگو در مورد راهحلهای بالقوه این مشکل باید با دولت هند بنشینند. رهبران کشمیر باید با دیدگاه دیگری به این مسئله بپردازند و مقامات هندی نیز همین کار را انجام دهند.
این تحلیل شاید برخی را عصبانی کند، اما حقیقت همیشه تلخ است. ما باید واقعیت این دو منطقه درگیر را واقعبینانه بپذیریم، فرقی نمیکند چقدر سخت باشد. متأسفانه، اگر این اتفاق نیفتد، کشمیریها و مردم افغانستان مانند مردم فلسطین خواهند شد؛ پرتاب سنگ به طرف نیروهای مجهز با تجهیزات پیشرفته نظامی.
مردم افغانستان و کشمیریها باید بدانند که رهبران جهان و قدرتها به خاطر منافع خود میانجیگری میکنند و هیچ «پلان بی» ندارند. زمان آن فرا رسیده که هر دو منطقه، مشکلات را خود از طریق گفتوگو، مشورت و انعطافپذیری در آجندای شان حل و فصل کنند.