اقدام بایدن در مصادره ذخایر ارزی کشور؛ وقتی اخلاق امریکایی وحشی میشود!
این تصمیم بایدن در خوش بینانهترین حالت، در واقع انتقامی است که از ملت افغانستان میگیرد و در حالتی شبیه کینه شتری، دق دلی خود را از شکست کذایی در افغانستان، بر سر ذخایر ارزی ناچیزی که این ملت در بانکهای امریکا دارد، خالی میکند
روز جمعه جو بایدن رییس جمهور امریکا فرمان اجراییی را امضا کرد که بر اساس آن مبلغ ۷ میلیارد دالر از ذخایر ارزی ۹٫۵ میلیارد دالری افغانستان که در ایالات متحده امریکا بلوکه شده بود، به قربانیان حملات تروریستی ۱۱ سپتمبر اختصاص مییابد. کاخ سفید در این خصوص گفته است که مبلغ ۳ و نیم میلیارد دالر این وجه مستقیما به خانوادههای قربانیان آن حملات و ۵۰ درصد دیگر به دعاوی حقوقی و قضایی آنان اختصاص یابد.
دستگاه دیپلماسی امریکا نیز پس از صدور این فرمان به کار افتاده و در پی توجیه آن شد. آنتونی بلینکن وزیر خارجه ایالات متحده و توماس ویست نماینده ویژه ایالات متحده برای روند صلح افغانستان، اقدام بایدن را به سود مردم افغانستان خواندند. اینجا یک ابهام کلان وجود دارد: چطور زمانی که دارایی ما که به یک یک پول آن نیاز داریم، به کسانی دیگر داده میشود، ولی به سود ما است؟
گذشته از این، نهادهای بینالمللی مانند دیده بان حقوق بشر بایدن را متهم کردند که در پی مصادره داراییهای ارزی افغانستان است؛ یعنی رییس جمهور بزرگترین اقتصاد جهان چشم به چندرغاز پول ملتی دوخته که خود به شدت گرسنه، بیکار، فقیر و درمانده است. ملتی که به یک یک سنت آن نیاز داشته و برای گذر از بحران کنونی چشم امید به آن دوخته است.
ظاهراً به نظر میرسد بایدن این اقدام را در راستای اطمینان از عدم دسترسی طا-لبان به این مبلغ انجام داده باشد؛ زیرا در هفتههای اخیر فشارهای داخلی و بینالمللی بر کاخ سفید در جهت رها سازی مبلغ مذکور افزایش یافته بود. هرچند واشنگتن به تجربه ثابت شده که کمتر به فشارهای جهانی گردن مینهد، ولی احتمال عقب نشینی در برابر خواسته کانگرس و سناتوران دور از ذهن نبود.
اما اگر به کنه موضوع توجه داشته باشیم، اقدام بایدن نه بر طا-لبان اثر میگذارد و نه آنان را وادار به عقب نشینی از سیاستهای شان میکند، همانگونه که در جاهای دیگر نیز نسبت تحریمهای امریکا با وادار شدن کشورها به عقب نشینی اثر معکوس داشته است.
بنا بر این، از بازی کاخ سفید با ذخایر ارزی کشوری فقیر، جنگ زده، بحرانی، گرسنه و در لبه پرتگاه به این نتیجه محتوم میرسیم که در واقع مصادره داراییهای این ملت نه مجازاتی برای طا-لبان که قتل عام ملت است؛ زیرا این ذخایر ارزی اولاً متعلق به مردم افغانستان بوده و ربطی به طا-لبان ندارد و ثانیاً نشان دهنده عمق کینه و نفرتی است که بایدن به شخصه از ملت افغانستان داشته/دارد و حتا زحمت پنهان کردن آن را هم به خود نداده است.
باور و اعتقاد بایدن بر این است که افغانستان هرگز متحد نبوده و در روند ملت شدن ناکام مانده است. او بارها این مسئله را ابراز کرده و حتی یک بار شرط گذاشت که هرکس فکر میکند میتواند مردم افغانستان را متحد کند، دست خود را بلند کند. او مسبب اصلی شکست امریکا را در افغانستان نه شورش ۲۰ ساله طا-لبان که عدم اتحاد و ملت بودن مردم افغانستان میداند. او فکر میکند که به دلیل متحد نبودن مردم افغانستان ایالات متحده امریکا در اشغال افغانستان ناکام ماند و سرانجام با شکستی افتضاح این کشور را ترک کرد، در حالی که میلیاردها دالر هزینه کرده است. بایدن بارها موضوع هزینههای هنگفت امریکا را در افغانستان بیان کرده و گفته است که چنین مبالغی به هدر رفته است.
این تصمیم بایدن در خوش بینانهترین حالت، در واقع انتقامی است که از ملت افغانستان میگیرد و در حالتی شبیه کینه شتری، دق دلی خود را از شکست کذایی در افغانستان، بر سر ذخایر ارزی ناچیزی که این ملت در بانکهای امریکا دارد، خالی میکند. بایدن در این وضعیت، به کودکی بهانه جوی میماند که به هدف خود نرسیده و از عام و آدم طلبکار است.