اجازه ندهیم که طالبان از افغانستان، قبرستان و از نظام سیاسیاش امارت گورستان و از ما جنازههای متحرک بسازند. پشت صف جمهوریت بسیج شویم اگر آزادی را دوست داریم. «اطاعت پیش از پیش» ممنوع!
من هر چه فکر میکنم نام بهتر و مناسبتر از «امارت گورستان» برای نظام ایدهآل طالبان نمیتوانم بیابم. باری، استاد برهانالدین ربانی شهید، رییس جمهور اسبق کشور نیز امنیتی را که طالبان در دوره حاکمیتشان در مناطق تحت سلطه رژیم طالبانی تامین کرده بودند، «آرامشی در گورستان» خوانده بود.
علت این که نظام طالبانی را «امارت گورستان» مینامم، این است که آنها با سرکوب و اختناق و شلاق، در نخست تمام آزادیهای مدنی و سیاسی شهروندان را سلب شده اعلام میکنند و سپس هر کسی را که کوچکترین اعتراضی کرد به زندان میفرستند. نیت و اراده طالبان برای تحکیم چنین نظامی، از همین اکنون در مبحث عدم به رسمیتشناسی «فقه جعفری» نمایان است.
شهر «اسنکدریه» پیش از آن که مسیحیت تبدیل به آیین رسمی امپراتوری روم شود، شهر تکثرگرایی بود و در آن یهودیان، مسیحیان و پاگان در کنارهم زندگی مسالمت آمیز داشتند. وقتی بنیادگرایی مسیحی در این شهر رشد کرد و سایر فِرق مورد آزار و اذیت مذهبی قرار گرفتند، شاعری به نام «پالاس» حال خراب خود و شهرش را چنین توصیف کرد: آیا این حقیقت ندارد که ما مردهایم و تنها در ظاهر زندگی میکنیم، و ما یونانیان، افتاده در دامان بلا، زندگی را به رویایی مانند میکنیم؛ چون زنده ماندهایم، حال آن که شیوه زندگی مان مرده است و برباد رفته است؟
در زیر چتر حاکمیت طالبانی نیز چنین اتفاقی میافتد و شما با از دست دادن شیوه زندگی، حق انتخاب فردی و آزادیهای مدنیتان تبدیل به جنازههای متحرک میشوید. یا به تعبیر دیگر: میمیرید، پیش از آن که بمیرید. در آن زمان، افغانستان به یک گورستان بزرگ تبدیل میشود و آنها در این گورستان، «امارت» خواهند کرد. من گاهی میشنوم که برخیها ساده لوحانه میگویند نتیجه مذاکرات صلح هر چه باشد، مهم اما این است که جنگ و خونریزی پایان یابد. نه، برادر! آمر صاحب گفته بود: «برای من زیستن در زیر چتر بردگی، پستترین نوع زندگی است» و این باید امروزه شعار همه ما جمهوریت خواهان باشد. اجازه ندهیم که طالبان از افغانستان، قبرستان و از نظام سیاسیاش امارت گورستان و از ما جنازههای متحرک بسازند. پشت صف جمهوریت بسیج شویم اگر آزادی را دوست داریم. «اطاعت پیش از پیش» ممنوع!
توافق ایالات متحده امریکا با طالبان و آغاز مذاکرات صلح در دوحه، وضعیت روانی را در افغانستان خلق کرده که برخیها از همین اکنون به انطباق با نظام طالبانی میاندیشند. چندی پیش کسی به نویسندهای توصیه میکرد، آثارت را منتشر کن و الا با آمدن طالبان نمیتوانی نشر کنی. به این وضعیت میگویند «اطاعت پیش از پیش». تجربه ظهور رژیمهای توتالیتر در جهان نشان میدهد که آنچه به سلطه آنها کمک میکند، چنین ذهنیتهایی است. تیموتی اسنایدر متخصص تاریخ اروپای شرقی، در اثری که زیر نام «خودکامگی» نوشته است، از اطاعت پیش از پیش هشدار میدهد. به جای انطباق، به مقاومت بیندیشید. بدترین شکست، شکست ذهنی است و هیچ گاه در ذهنتان شکست را راه ندهید.