امریکا؛ از آرمان حقوق بشر تا استفاده ابزاری
امریکا بر خلاف ادعای خود مبنی بر تامین حقوق بشر از کشورهایی حمایت میکند که بویی از حقوق بشر نبردهاند. حمایت از کشورهایی چون عربستان، امارات، کویت، قطر، اردن و بحرین که بیشترین نقض حقوق بشر در آنها صورت میگیرد، از جمع است.
امریکا به عنوان بزرگترین مدافع حقوق بشر که مدعی پیشبرد اهداف سازمان ملل متحد و رعایت حقوق انسانی است، هنوز به مهمترین کنوانسیونهای مرتبط با حقوق بشر نپیوسته و به بهانههای متعدد از الحاق به معاهدات حقوق بشری خودداری کرده است که از جمله مهمترین آنها دیوان کیفری بینالمللی (لاهه) است؛ دیوانی که جرایم جنگی را بررسی میکند.
امریکا بر اساس مداخله در بسیاری از کشورهای جهان، بیشترین جنایات جنگی را مرتکب شده است و برای همین نمیخواهد عضویت دیوان کیفری لاهه را بگیرد.
برخورد پولیس این کشور با سیاهپوستان و پناهجویان که از زیر سلطه تروریستان فرار کردهاند از دیگر موارد نقض حقوق بشر از سوی این کشور است. حقوق بشر به مثابه ابزاری سیاسی برای امریکا محسوب میشود که همواره با آن برخورد گزینشی داشته است و به عنوان یک نرمافزار قدرتمند در سیاست خارجی از آن استفاده میکند.
این نوع سیاست خارجی بعد از فروپاشی شوروی سابق در دستور کار امریکا قرار گرفت، بر اساس حقوق بینالملل هیچ کشوری حق مداخله در کشورهای دیگر را ندارد. اما امریکا به بهانه حقوق بشر بارها این قانون بینالمللی را دور زده است و هر از گاهی در یک بازه زمانی، وقتی منفعت خود را مطلوب نمیبیند اقدامات ضد حقوق بشری را نه فقط به منزله تهدید علیه امنیت ملی امریکا، بلکه تهدیدی علیه امنیت بینالملل و جامعه جهانی معرفی میکند، تا با همراهی و اقناع وجدانی آنان و به نمایندگی از آنها جهت تحریم و تهدید و حتی مداخله نظامی در کشور مورد نظر، اقداماتش را توجیه کند. امریکا به عنوان ابر قدرت جهان میبایست نفوذ و دخالت خود را در تمام کشورهای جهان حفظ میکرد و حقوق بشر بهترین بهانه برای دخالت و نفوذ در کشورهایی است که بر اساس منافع امریکا، حرکت نمیکنند. امریکا بر خلاف ادعای خود مبنی بر تامین حقوق بشر از کشورهایی حمایت میکند که بویی از حقوق بشر نبردهاند. حمایت از کشورهایی چون عربستان، امارات، کویت، قطر، اردن و بحرین که بیشترین نقض حقوق بشر در آنها صورت میگیرد، از جمع است.
اما امریکا به بهانه قرار گرفتن «در مسیر اصلاحات حقوق بشر» از آنها حمایت میکند. این حمایت چنان که گفته شد صرف به این دلیل است که این کشورها مطابق منافع ملی امریکا حرکت میکنند و هرگاه کوچکترین تخطی از آنها صورت بگیرد؛ به سرنوشت صدام حسین دچار خواهند شد. صدام حسین با کمک امریکاییها به قدرت رسید، در تمام سالهای حکومتاش، ظلم گسترده او بر اقلیتها در عراق و شروع جنگ با ایران، همواره مورد حمایت امریکا بود اما همین که برای امریکا حکم یاغی را پیدا کرد و مخل سیاستهای امریکا در منطقه ظاهر شد، به بهانه داشتن سلاحهای شمیایی، او و قدرتاش را از صفحه روزگار حذف کرد. نگاه امریکا به مسئله حقوق بشر همواره ابزاری و گزینشی بوده است. کاخ سفید مانند دیگر عرصههای تاثیرگذاری و مداخلهگری، وزنهای حقوق بشر را به مثابه ابزار فشاری علیه دیگر کشورها مورد استفاده قرار میدهد. دفاع از حقوق بشر و مبارزه با تروریزم جهت دخالت در امور داخلی سایر کشورها و از سوی دیگر نقض گستردهای حقوق بشر توسط این کشور و از همه مهمتر، نادیده گرفتن نقض حقوق بشر در کشورهای متحد خود، بخشی از نگاه دوگانه امریکا به حقوق بشر است. حقوق بشر به عنوان یک رهیافت آرمانی صلح و امنیت جهانی به ابزار و کارکرد سیاسی مبدّل گشته و امریکاییها از این حربه بیشترین استفاده سیاسی را میبرند. موضوع ارزیابی و پشتیبانی از حقوق بشر باید از دست یک یا چند کشور خارج شود و در اختیار سازمانهای بینالمللی به ویژه سازمانهای غیر حکومتی بینالمللی قرار گیرد. در غیر این صورت، این رهیافت آرمانی برای صلح و امنیت خود؛ مبدل به ابزاری برای ناکام کردن صلح و امنیت جهانی خواهد شد.
مهدی سرباز – خبرگزاری دید