آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

امریکا از اشتباه استخباراتی تا حمله ضربتی به افغانستان

این ادعای تازه در حالی مطرح می‌شود که پیش از این نیز بارها فرماندهان نظامی و مقام‌های سیاسی امریکا درباره سقوط سریع دولت دست‌نشانده کابل و فروپاشی ارتش ملی افغانستان مدعی شده بودند که آنها انتظار نداشتند این اتفاق به سرعت رخ دهد

کمیته دفاعی سنای امریکا روز سه‌شنبه (۲۰ ثور) برخی از مسئولان ارشد استخباراتی این کشور را به دلیل قضاوت نادرست درباره افغانستان و اوکراین فراخواند و آنان تأیید کردند که در مورد افغانستان و اوکراین قضاوت‌های نادرست کرده‌اند.
ادارات استخباراتی ایالات متحده معتقد بودند که حکومت پیشین افغانستان که از حمایت امریکا برخوردار بود، پس از خروج نظامیان خارجی، قدرت خود را برای چندین ماه در برابر طا-لبان حفظ خواهد کرد، اما حکومت مورد حمایت امریکا در افغانستان حتی قبل از خروج کامل نیروهای خارجی فروپاشید.
انگوس کینگ سناتور مستقل از ایالت مین، در یک جلسه استماعیه کمیته خدمات دفاعی امریکا گفت:‌ «اراده جنگ در اوکراین چیزی بود که ما آن را مد نظر نگرفتیم… ما [نبود اراده جنگ] در افغانستان را نیز در نظر نگرفتیم».
این ادعای تازه در حالی مطرح می‌شود که پیش از این نیز بارها فرماندهان نظامی و مقام‌های سیاسی امریکا درباره سقوط سریع دولت دست‌نشانده کابل و فروپاشی ارتش ملی افغانستان مدعی شده بودند که آنها انتظار نداشتند این اتفاق به سرعت رخ دهد.
در همین حال و به دنبال افزایش فعالیت‌های تروریستی و گسترش دامنه جنگ در افغانستان، روز چهارشنبه ۲۱ ثور، مارک میلی رییس ستاد مشترک ارتش امریکا گفت که ایالات متحده آماده است در صورت مشاهده خطر امنیتی از افغانستان، به این کشور حمله کند. وی تاکید کرد: ما توانایی انجام عملیات ضربتی را داریم.
او که برای مجلس نمایندگان ایالات متحده سخنرانی می‌کرد، گفت که امیدوار است افغانستان به محل فعالیت‌های تروریستی علیه امریکا تبدیل نشود.
میلی گفت: «ما افغانستان را زیرنظر داریم، جزئیات را نمی‎‌‌گویم که چگونه، به چه شکل و با چه میکانیزمی، [اما] در صورت مشاهده تهدید از خاک افغانستان، ابزاری برای انجام عملیات ضربتی داریم».
با آن که این جنرال بلندپایه امریکایی در مورد نوع عملیات نظامی علیه تهدیدات تروریستی توضیح نداد، اما در اوایل اپریل هواپیماهای بدون سرنشین امریکایی یک انبار سلاح طا-لبان در هلمند را نابود کردند.
به نظر می‌رسد میان اذعان مقامات ارشد استخباراتی امریکا به اشتباه محاسباتی خود در مورد افغانستان و اوکراین و اعلام آمادگی رییس ستاد مشترک ایالات متحده برای حمله ضربتی به افغانستان، ارتباط تنگاتنگ وجود دارد؛ اگرچه باورپذیری اشتباه نهادهای استخباراتی این کشور در خصوص افغانستان و اوکراین، عمیقاً مورد تردید و تأمل است.
واقعیت انکارناپذیر در خصوص فروپاشی دولت دست‌نشانده امریکا در افغانستان آن است که همه‌چیز در برابر چشمان باز و بیدار کاخ سفید، بروکسل و سفارت امریکا در کابل انجام شد و آنچه از فروپاشی صورت گرفت، نتیجه قطعی و طبیعی امضای توافق صلح دوحه بود.
اشرف غنی با ۵۲ نفر از همراهان خود در شرایطی از افغانستان فرار کرد که اولاً تمام ولسوالی‌ها و ولایات کشور بدون کمترین مقاومتی به طا-لبان واگذار شده و از ایستادگی نیروهای امنیتی در برابر موج هجوم جنگجویان این گروه، عامدانه و مطابق برنامه‌ای از قبل طراحی و تدوین‌شده، جلوگیری شده بود و ثانیاً نیروهای خارجی هنوز در کشور حضور داشتند، طا-لبان وارد پایتخت نشده بودند، سفارت امریکا و مرکز فرماندهی ناتو در افغانستان فعال بودند و حریم هوایی کشور نیز از سوی امریکا و ناتو مدیریت و کنترول می‌شد و آنان اگر نمی‌خواستند دولت دست‌نشانده شان در کابل فرو بپاشد، از فرار بزدلانه و خروج خفت‌بار غنی، جلوگیری می‌کردند.
بنابراین فروپاشی دولت امریکایی کابل، قبل از خروج کامل نیروهای خارجی و مطمئناً با اراده و اجازه آنان صورت گرفت. پس تأکید بر اشتباه سازمان‌های استخباراتی امریکایی و غربی در داوری خود نسبت به توانایی نیروهای امنیتی افغانستان برای مقاومت در برابر طا-لبان و به تعویق انداختن روند فروپاشی ساختار سیاسی ـ امنیتی افغانستان، از اساس یک دروغ رسانه‌ای و استخباراتی است.
حقیت این است که روند فروپاشی دولت کابل، حتی قبل از امضای توافق صلح دوحه و دقیقاً از روز آغاز روند مذاکرات فشرده صلح امریکا و طا-لبان آغاز شد و در ۲۴ اسد ۱۴۰۰ با فرار رسمی اشرف غنی و دار و دسته‌اش از ارگ ریاست جمهوری، به پایان رسید.
به بیان دیگر فرار اشرف غنی از کابل، بیش از آن که برای امریکا و ناتو معنای فرار از کشور را داشته باشد، به معنای پایان مأموریتی بود که از سوی امریکا و ناتو به او، به عنوان یک رییس جمهور دست‌نشانده مأمور و معذور سپرده شده بود و کاملاً منطبق با ایده و اراده اربابان غربی‌اش صورت گرفت که مسبوق به روند مذاکرات صلح بدون حضور و مشارکت دولت کابل و آزادی هزاران زندانی طا-لبان به منظور تغییر معادلات میدانی جنگ به نفع این گروه بود.

بر پایه این حقایق تلخ و تاریک، هیچ چیز در افغانستان هرگز نتیجه اشتباه محاسباتی مقامات و مسئولان ارشد استخباراتی امریکا و ناتو نبود، بلکه برایند طبیعی برنامه‌ مدیریت‌شده‌ای بود که قهراً و آگاهانه به سقوط دولت دست‌نشانده غربی کابل منتهی می‌شد.
فرا و ورای آن که جنگیدن ارتش افغانستان با اجازه امریکا و نجگیدن آن به دستور این ابرقدرت بود و به همین دلیل همه‌چیز از جمله فروپاشی دولت کابل، مبتنی بر خواست واشنگتن صورت گرفت، موضوع مهم دیگر آن است که اگر مقامات استخباراتی امریکا در مورد دولت افغانستان دچار اشتباه محاسباتی می‌شدند و فروپاشی زودهنگام دولت مورد تأیید و تأکید دولتمردان امریکایی نمی‌بود، اکنون باید اشرف غنی و تیم و تبار سیاسی دخیلش در سقوط خیانت‌بار ساختارهای بیست ساله گذشته، در زندان‌ به سر می‌بردند و به جای زندگی آزاد و مرفه در کشورهای پیشرفته، به جرم خیانت به امریکا و افغانستان، مورد محاکمه و مجازات قرار می‌گرفتند، اما این اتفاق نیفتاد؛ زیرا غنی فراری مأموریت داشت فرار کند و افغانستان را به باتلاق بحران‌هایی برگرداند که تا چندین دهه توانایی بیرون آمدن از آن را نداشته باشد.
اکنون اما پرسش این است که چرا نه ماه پس از واگذاری قدرت در افغانستان به طا-لبان که با راهبرد تازه امریکا صورت گرفت، رییس ستاد مشترک این کشور از آمادگی ایالات متحده برای حمله ضربتی به افغانستان سخن می‌گوید؟
در این خصوص اما و اگرهای زیادی وجود دارد، اما مهم‌ترین آن سرپیچی طا-لبان از انجام مأموریت‌هایی است که بر اساس توافق دوحه به آنها سپرده شده است.
برخی منابع آگاه می‌گویند خواست اصلی امریکا در مذاکرات صلح دوحه با طا-لبان، ناامن‌سازی ایران و انتقال داعش به شمال افغانستان برای نفوذ در قلمرو روسیه و کشورهای آسیای میانه، مهم‌ترین مطالبات امریکا از طا-لبان در ازای واگذاری قدرت سیاسی در افغانستان بوده است.
به گفته این منابع، سفرهای مکرر ملا برادر و ملا یعقوب به ولایات شمالی افغانستان و نیز درگیری‌های مرزی طا-لبان با مرزبانان ایرانی و حتی بازداشت چندساعته سفیر ایران در کابل پس از دیدار و ملاقاتش با گلبدین حکمتیار، در جهت جابه‌جایی نیروهای داعش و از جمله مسلمانان افراطی اویغور چین در نواحی مرزی کشورهای آسیای میانه و ارسال سیگنال هشدار و خطر به ایران، مبتنی بر توافق انجام‌شده در دوحه صورت گرفته است، اما از آنجا که این مقدار از اقدامات برای عملیاتی‌سازی توافقات پشت پرده دوحه، برای امریکایی‌ها قابل قبول نیست، آنان با بمباران انبار مهمات طا-لبان در هلمند و هشدارهای تازه مارک میلی، رییس ستاد ارتش این کشور، به طا-لبان هشدار می‌دهند که در صورت خودداری از اجرای شروط و توافقات دوحه، ممکن است با حملات ضربتی و براندازانه امریکا مواجه شوند و زمام قدرت را از کف بدهند.
بر این اساس به نظر می‌رسد طا-لبان پس از این اقدامات ایذایی خود علیه ایران را افزایش دهند و نسبت به فعال‌سازی هسته‌های داعش در شمال کشور نیز اقدامات عملیاتی قابل توجهی انجام دهند. در غیر آن استبعادی ندارد که سناریوی سال ۲۰۰۱ بار دیگر تکرار شود.
یادداشت: آرا و نظرات بیان شده در مقالات مربوط نویسنده بوده، الزاماً بازتاب دیدگاه خبرگزاری دید نمی‌باشد و خبرگزاری دید در قبال آن مسئول نیست!

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا