امریکا از انشقاق در رهبری طا-لبان حمایت می کند!
هدف امریکا ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان نیست. واشنگتن اگر به دنبال تقویت حکومت داری و دموکراسی در افغانستان بود در بیست و یک سالی که در کشور حضور داشت این کار را می کرد.
ملاهبت الله آخندزاده، رهبر معنوی طا-لبان، در یک سخنرانی حدودا بیست دقیقه ای که به مناسبت عید سعید قربان گذشته در مسجد اصلی قندهار ایراد شد، به صورت ضمنی به اختلافات در سطح رهبری طا-لبان اشاره و تاکید نمود حاضر است برای جلوگیری از گسترش این اختلافات از سمت خود به عنوان رهبر معنوی این گروه کناره گیری نماید.
در سوی دیگر اتفاقات مهم سیاسی که این روزها در دستگاه تیم حاکم می افتد باید به سفر سراج الدین حقانی، وزیر امور داخله طا-لبان، به امارات متحده عربی و دیدار با مقامات عالی رتبه این کشور عربی و نیز انجام مناسک حج اشاره نمود. نام سراج الدین حقانی به عنوان رهبر شبکه تروریستی حقانی در لیست سیاه امریکا قرار داشته و واشنگتن از قبل برای دستگیری وی جایزه کلانی تعیین کرده است.
با در کنار هم قرار دادن این دو رویداد می توان به این نتیجه رسید که اختلاف کابل و قندهار بر سر رهبری جدی تر از آن چیزی به نظر می رسد که در محافل سیاسی داخلی و خارجی گفته و شنیده می شود و گزارشات سازمان ملل متحد در مورد اختلافات در سطح رهبری طا-لبان نیز این ادعا را تایید می کند.
در این میان آنچه گیج کننده به نظر می رسد نوع واکنش امریکایی ها به سفر سراج الدین حقانی به امارات و تصور اینکه امریکا از قبل از سفر سراج الدین به امارات خبری نداشته، می باشد.
آنچه به باور کارشناسان امر محتمل تر است تلاش امریکا برای تشدید اختلافات در سطح رهبری طا-لبان می باشد. ایالات متحده شاید با امیرالمومنین شدن سراج الدین حقانی راحت تر کنار بیاید تا تقویت میدان رهبری ملاهبت الله آخندزاده!
از سویی هم براساس برخی اطلاعات محرمانه ای که از زبان چهره های نزدیک به اشرف غنی، رئیس جمهور دولت پیشین افغانستان، که در روز فرار از کابل با وی بودند به بیرون درز کرده، اشرف غنی مدت ها قبل از فرار دیدارهایی با رهبران شبکه حقانی در افغانستان داشته است. باز هم براساس این اطلاعات افشا شده در روز فرار از کابل نیز اشرف غنی از حمدالله محب، مشاور امنیت ملی وقت خود خواسته با رهبران شبکه حقانی تماس بگیرد و از آنها بخواهد هرچه سریع تر وارد کابل شوند.
اینکه باور کنیم تماس حمدالله الله محب با شبکه حقانی و دعوت از آنها برای ورود به کابل در همان لحظات از دید امریکایی ها پنهان مانده است بسیار احمقانه به نظر می رسد: روایت درست شاید این باشد که این اقدام غنی با هماهنگی امریکایی ها صورت گرفته باشد و الا از هر طرف که به قضیه فرار امن غنی از کابل آن هم با سه هلی کوپتر و در آن شرایط جنگی نگاه کنیم نمی توان روایت بی گناهی غنی در ورود شبکه حقانی به کابل و تسلط این گروه بر وزارت داخله به عنوان یکی از قطب های کلان امنیتی در افغانستان را باور کرد.
براساس برخی برداشت های مبتنی بر حوادث میدانی می توان گفت امریکا هرگز به دنبال تشکیل یک دولت همه شمول، رعایت حقوق بشر و حقوق زنان و تلاش برای سهیم ساختن تمام طیف های سیاسی افغانستانی در قدرت نیست. می توان گفت امریکا و غرب با شبکه حقانی که ماهیت تروریستی دارند راحت تر نقشه های خود از جمله ایجاد ناامنی و جنگ در افغانستان از طریق عوامل استخباراتی خود را پیاده می کند. هدف امریکا ایجاد ثبات و امنیت در افغانستان نیست. واشنگتن اگر به دنبال تقویت حکومت داری و دموکراسی در افغانستان بود در بیست و یک سالی که در کشور حضور داشت این کار را می کرد. افغانستان میدان بازی امریکاست و برای شکست حریفانش هر طور که به نفعش باشد یار گیری و بازی می کند.
دور از انتظار نیست اگر شاهد باشیم طیف سراج الدین به زودی بر بلندترین جایگاه ممکن یعنی امیرالمومنین بودن تکیه بزند و ملاهبت الله و طرفدارانش به حاشیه رانده شوند.
امریکا با راه اندازی بازی مذاکرات صلح در دوحه قطر به خوبی توانست افکار عمومی افغانستانی ها را از هدف اصلی دور سازد: در حالی که همه منتظر به ثمر نشستن مذاکرات صلح بودند به یک باره غنی فرار کرد و شبکه حقانی وارد شد. براساس مستندات موجود قرار بود مذاکرات صلح دوحه که بین امریکا و طیف میانه رو طا-لبان که اکنون در جبهه ملاهبت الله، ملا محمد یعقوب، فرزند ملاعمر، و برخی چهره های دیگر طا-لبان قرار گرفته اند، دنبال می شد به تشکیل دولت موقت با حضور طا-لبان ختم شود و در ادامه انتخابات تعیین کننده زعیم کشور باشد.
این اتفاق هرگز به مذاق امریکایی ها خوش نمی آمد و اصلا باید پرسید اگر امریکایی ها به دنبال تقویت حکومتداری در افغانستان بودند چرا اردوی ملی افغانستان را برای مبارزه با طا-لبان تقویت نکرد؟
ایجاد هرج و مرج برای زمین گیر نمودن رقبای اصلی از جمله چین در افغانستان از اهداف اصلی امریکایی ها بود و این هدف از طریق طیف میانه رو طا-لبان امکان پذیر نیست. طا-لبان قندهاری بومی ترند و طا-لبان حقانی خارجی و تندروتر! پس طبیعی ست که معامله با گروه هایی با ماهیت اجنبی گری که هیچ تعلق خاطری به کشور ندارند راحت تر باشد تا طیف بومی. اگر دیدید در آینده سراج الدین حقانی امیرالمومنین شد و ملاهبت الله خانه نشین تعجب نکنید. این همان نسخه ای ست که امریکا به نفع خود پیچیده است.
نویسنده: حفیظ الله رجبی