امریکا جنگ نیابتی را علیه پاکستان باخت
«هیچ راهی برای شکست نظامی طالبان، از بین بردن آنها یا مجبور کردن آنها به تسلیم وجود ندارد، مگر اینکه ایالات متحده آماده اشغال پاکستان، یک کشور ناپایدار هستهای، شود».
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
وقتی رییس جمهور بایدن خروج نیروهای امریکایی را از افغانستان پس از ۲۰ سال جنگ اعلان کرد، گفت اهداف اصلی این حمله به دست آمده است. وی با صدای زمخت بیان داشت: «ما مورد حمله قرار گرفتیم، ما با اهداف مشخص رفتیم. ما این اهداف را به دست آوردیم. بن لادن مرده است و القاعده در افغانستان تنزل یافته است و وقت آن است که این جنگ بیپایان را خاتمه دهیم». او با کنجکاوی مکان دقیق خاتمه یافتن زندگی بنیانگذار القاعده را ذکر نکرد.
واکنشها همانطور که قابل پیشبینی بود، سریع اتفاق افتاد. نیویارک تایمز بحث را با اصطلاحات آشنا قالببندی کرد و پرسید: «آیا افغانستان یک بار دیگر به پناهگاه امن تروریزم تبدیل میشود؟» سناتور جیم انهوفه عضو ارشد کمیته خدمات مسلح ایالات متحده هشدار داد که «افغانستان بار دیگر به پناهگاه امن تروریزم» مبدل میشود. به اینکه قبلاً «پناهگاه امنی» برای تروریزم در داخل و نزدیک این کشور وجود داشته، اشارهای نشده است.
اندکی پس از اعلام بایدن، لوید آستین وزیر دفاع امریکا از «حمایت پاکستان» در مذاکرات صلح افغانستان با طالبان، قدردانی کرد. مشخص نیست که آیا آستین هنگام اشاره به «حمایت» از این گفتوگوهای دیپلماتیک در حال انجام و بینتیجه، فعالیتهای گسترده پاکستان را در افغانستان در عقبه ذهن داشته است یا خیر.
همانطور که اوضاع و احوال افغانستان برای ناظران و بازدیدکنندگان خارجی پیچیده و گیجکننده است، اساسیترین نقطه ابهام در تجزیه و تحلیل و استراتژی اهداف ایالات متحده در این کشور، عدم موفقیت آشکار در تصدیق و پذیرش وضع موجود در افغانستان برای آنچه در آن است، این میباشد: ایالات متحده یک جنگ نیابتی را علیه یک متحد ادعایی انجام داده و باخته است.
مأموریت تبدیل یک کشور برهوت و بیحاصل، کوهستانی، محصور در خشکه و فقیر در یکی از دورافتادهترین مناطق خشک اوراسیا – پس از دههها درگیری مسلحانه و آشوب انقلابی – به یک دموکراسی پایدار و عاری از پناهگاههای امن تروریزم به اندازه کافی تراژیک و دشوار است.
در میان تمام مصالحههای اخلاقی که واشنگتن در روابط دیپلماتیکش در جنگ علیه تروریزم انجام داده است، روابط امریکا با اسلامآباد شاید مخربترین و بیثمرترین آن باشد. کمتر از پنج ماه پس از شوک حملات ۹/۱۱ سپتمبر، رییس جمهور جورج دبلیو بوش از وجود «محور شر» خبر داد که بزرگترین تهدید به صلح جهانی است. وقتی اشتباهات جنگ امریکا را علیه طالبان در افغانستان به بررسی میگیریم، نقش مرکزی که پاکستان در سبوتاژ هرگونه دورنمای پیروزی انجام داده، درخور مرور و تأمل است.
از مدتها قبل این یک راز آشکار بوده است که پاکستان از زمان حملات ۱۱ سپتمبر ۲۰۰۱ بدینسو، مدام و به طور فعال عملیات ایالات متحده علیه طالبان و القاعده را خنثی میکند. با این حال، به هر اندازهای که امریکا در افغانستان حضور داشته است، داستان مودبانه پاکستان به عنوان یک متحد قابل اعتماد، به رغم شواهد غالب مخالف آن، همچنان پابرجاست.
پس از آنکه ایالات متحده افغانستان را اشغال کرد، پاکستان به عناصر القاعده و طالبان پناه داد. خود اسامه بن لادن در حومه نزدیک اکادمی نظامی پاکستان در ایبتآباد اقامت داشت. پس از آنکه بن لادن سرانجام پیدا و کشته شد، مقامات پاکستانی علیه مخبران محلی که با آژانسهای اطلاعاتی امریکا همکاری کرده بودند، تلافی کرد. به رغم این شواهد، هیچ تغییر عمدهای در روابط ایالات متحده با پاکستان به وجود نیامد.
تلاش های ظاهری پاکستان برای مقابله با نیابتیهایش با کمک سخاوتمندانه ایالات متحده پشتیبانی میشود.
در عین زمان، ایالات متحده کمکهایی را به این کشور ارسال کرد که تلاشها برای تسلیح و آموزش شورشیان طالب را هدایت میداد. پیامدهای استراتژی و سیاست پوچ ایالات متحده به گونهای است که گویا امریکا در ویتنام میجنگد در حالی که به هانوی نیز کمک میفرستد.
نقش پاکستان در پناهدادن و حمایت از گروه طالبان چنان حیاتی است که یک مقام اطلاعاتی امریکا در خلاصه جلسه خود به دولت اوباما چنین میگوید: «هیچ راهی برای شکست نظامی طالبان، از بین بردن آنها یا مجبور کردن آنها به تسلیم وجود ندارد، مگر اینکه ایالات متحده آماده اشغال پاکستان، یک کشور ناپایدار هستهای، شود».
با خروج از افغانستان، ایالات متحده اجازه میدهد امید کاذبش برای یک هدف از دست رفته با یک داستان مودبانه همچنان ادامه یابد. از آنجا که گرایش جهانی تهدیدات امنیتی علیه ایالات متحده به حزب کمونیست چین تغییر مییابد، حزبی که حاکمان پاکستان مشتاقانه خود را به عنوان خادمان وفادار آن معرفی میکنند، این امر باید تنها آغاز یک تغییر عمده در سیاست ایالات متحده نسبت به منطقه باشد.