معاملات پیچیده روی سرنوشت افغانستان
ایالات متحده میتواند مذاکراتش را با رهبران طالبان توجیه کند، اگر این مشارکت در جستجوی خیرخواهی بیشتر بوده باشد و اگر این استبدادها را به سمت رفتار بهتر ترغیب کند، اما نمیتواند پیش از آنکه طالبان به یکی از وعدههایش عمل کند، به مشارکت آنها در این روند افتخار کند.
برای این که ایالات متحده طولانیترین جنگ خود را پایان دهد و سربازانش را از افغانستان به خانه آورد، باید با رهبران طالبان- قدرتمندترین و پایدارترین قدرت سیاسی-(دیدگاه نویسنده است. واضح است که واقعیت چنین ساده نیست) آن کشور مذاکره و همکاری کند.
با توجه به این که طالبان به اسامه بنلادن رهبر القاعده پناه دادند و عملیاتهای این گروه منجر به حملات ۱۱ سپتمبر شد، این لکه ننگی است که باید آن را تحمل کنیم. این امر همانند عقبنشینی است، نه فقط از جنگ، بلکه از افتخار و عزت، زیرا طالبان از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱، افغانستان را با قتل عام افراد ملکی، قاچاق انسان و ابطال سیستماتیک حقوق زنان وحشیانه ساخت.
در یک دنیای پیچیده و شرور، ایالات متحده میتواند مذاکراتش را با رهبران طالبان توجیه کند، اگر این مشارکت در جستجوی خیرخواهی بیشتر بوده باشد و اگر این استبدادها را به سمت رفتار بهتر ترغیب کند، اما نمیتواند پیش از آنکه طالبان به یکی از وعدههایش عمل کند، به مشارکت آنها در این روند افتخار کند.
رییس جمهور ترامپ وعده داد این جنگ را خاتمه میدهد و دولت او این هدف را با جدیت دنبال کرد. اما با تقاضای گردهم آوردن رهبران طالبان و حکومت افغانستان در کمپ دیوید برای امضای توافقنامه، او ممکن مذاکرات صلح و آرزوی آوردن ۱۴ هزار سرباز امریکایی را به خانه نابود و تصویر امریکا را در این روند لکه دار کرده باشد.
ترامپ روز دوشنبه درباره این مذاکرات گفت:« تا آنجا که به من مربوط است، آنها (مذاکرات) از بین رفته است.» اگر این گونه باشد، احتمالاً خودخواهی ترامپ به عنوان معمار اصلی معامله بزرگی كه او میتوانست از آن برای کمپاینهای انتخاباتیاش استفاده کند، خود این تلاشها را نابود کرده باشد.
اگر ایالات متحده میخواهد از افغانستان خارج شود، با این امید که این امر سریع منجر به فاجعه نشود، طالبان باید شریک باشند، فرقی نمیکند که این مشارکت چقدر ممکن تأسف آور باشد.
پس از ۱۸ سال، جنگ در افغانستان جان ۲ هزار و ۴۰۰ امریکایی را گرفته و حدود ۱ تریلیون دالر هزینه داشته است. حکومت تحت حمایت امریکا بسیار فاسد و ناتوان است و تقریباً از مذاکرات صلح کاملاً خارج بود. علاوه براین، طالبان شورشی کنترول بیش از نصف ولایتهای این کشور را به دست گرفته، حتی با وجود همکاریها و حمایتهای سربازان امریکایی.
با این حال، کار با طالبان معقول است، زیرا بلندپروازیهای آنان فراتر از منطقه نیست، به خاطر این که میداند با همان خطراتی که ایالات متحده متوجه گروههای تروریستی مانند داعش کرده، رو به رو خواهند شد. اما پیمان با طالبان دلیلی برای جشن گرفتن نخواهد بود و رهبران آن سزاوار شناخته شدن نیستند، تا زمانی که به طور مداوم وعدههای خود را در عرصه مبارزه با تروریزم عملی کنند و رفتار احترام آمیز با زنان داشته باشند.