امریکا و افغانستان؛ مشکلات را کی حل کند؟
ایالات متحده با قدرتی که دارد، نمیتواند با هزینه قابل قبول در افغانستان ملتسازی کند. عوامل داخلی در تعیین ثبات، فقیر یا ثروتمند شدن و از همگسیختگی کشورهایی مانند افغانستان بسیار مهمتر از عوامل خارجی است
مقامات پنتاگون تردید و تأمل خود را نسبت به پایبندی ایالات متحده در توافقنامۀ صلح با طالبان اعلان کردند و این گروه را در افزایش خشونتهای اخیر در افغانستان مقصر دانستند و افزودند که چنین اقداماتی خروج برنامهریزیشدۀ نیروهای امریکایی را به خطر میاندازد. در نهایت، این امر اعتقاد وشنگتن را مبنی بر اینکه وضعیت داخلی افغانستان میتواند حضور نیروهای امریکایی را توجیه کند، مخدوش میسازد.
با این حال، با توجه به شکست تلاشهای جنگی ایالات متحده، این اعتقاد نیاز به بررسی دقیقتر دارد. آیا امریکاییها باید نحوۀ حکومتداری سایر ملتها را تعیین کنند؟
پاسخ بسیاری از اعضای جامعۀ سیاست خارجی در واشنگتن، مثبت است. اما با بررسی دقیقتر، این بحث «ملتسازی» منطقی نیست. بنابر این، رییس جمهور جو بایدن باید به روند توافق صلح فعلی ادامه دهد و مهلت خروج تمام نیروهای امریکایی را از افغانستان رعایت کند.
دلیل اصلی که ایالات متحده پس از حملات ۱۱ سپتمبر افغانستان را اشغال کرد، تنبیه طالبان بود که از القاعده میزبانی نکنند و به گروههای تروریستی پناه ندهند. همین تابستان گذشته، پنتاگون تأکید کرد که «منافع حیاتی امریکا در افغانستان جلوگیری از تبدیل شدن این کشور به پناهگان امن برای تروریستان جهت حمله به ایالات متحده، منافع امریکا یا متحدانش» است.
با این وجود، این تنها بخشی از استدلال برای ماندن در افغانستان است. اینکه طالبان ممکن به تروریستهایی مانند عاملین حملات ۱۱ سپتمبر پناه دهند، چیزی است که ایالات متحده را برای ابراز نظر در مورد آیندۀ سیاسی افغانستان تحریک میکند؛ اینکه ایالات متحده فکر میکند میتواند برای حفظ نیروهای امریکایی در کابل حرفی برای گفتن داشته باشد. از آنجا که پناهگاههای امن ریشه در حکومتداری ضعیف دارد، پس این تفکر ادامه مییابد. کشورهایی مانند امریکا باید ریشۀ اصلی این مشکل را بخشکاند و در ملتهای خشن و ضعیف، حکومتداری بهتر ایجاد کند. اینگونه تعرض اولیۀ ایالات متحده برای لت و پار کردن رهبران القاعده و مجازات طالبان به خاطر پناهدادن به آنها تبدیل به تلاشی برای «ملتسازی» در افغانستان شد.
اما ایالات متحده، با قدرتی که دارد، نمیتواند با هزینۀ قابل قبول در افغانستان ملتسازی کند. عوامل داخلی در تعیین ثبات، فقیر یا ثروتمند شدن و از همگسیختگی کشورهایی مانند افغانستان بسیار مهمتر از عوامل خارجی است. منافع قانعکنندهای که ایالات متحده را پس از جنگ جهانی دوم مجبور به اشغال پرهزینه در آلمان و جاپان کرد، در قضیۀ افغانستان وجود ندارد. جای تعجب هم نیست که ایالات متحده نمیتواند منابع خود را برای شکست نظامی طالبان صرف کند.
خلاصه اینکه اگر قرار است افغانستان به عنوان یک «ملت» آباد شود، پس باید توسط خود مردم افغانستان ساخته شود.
فاجعۀ جنگ داخلی در افغانستان از واقعیت این امر کم نمیکند. هرچند، تقاضاها برای ماندن در افغانستان اغلب در چهارچوب ملاحظات حقوق بشری خلاصه میشود، میتوان دلایلی را در سنت لیبرال برای ترک این کشور یافت.
مدتهاست که امریکاییها معتقدند میتوانند در مورد سرنوشت سیاسی افغانستان تصمیم بگیرند. حملات ۱۱ سپتمبر و جنگ همیشگی افغانستان خسارات انسانی زیادی به بار آورد، اما هیچ یک نمیتواند دخالت ارتش امریکا یا تلاشهای ملتسازی را در سال ۲۰۲۱ توجیه کند. اینکه منطق ملتسازی برای ماندن در افغانستان تا این روز دوام آورده است، اعتبار آن را اثبات نمیکند، بلکه قدرت ماندن عقاید انکارشده در واشنگتن است. وقت آن رسیده تا افغانستان را ترک کنیم.