امریکا و طالبان؛ احتمال دوستی آنان علیه داعش هست
اگر امریکا و طالبان به توافق برسند، داعش احتمالاً نقش تخریب کننده را بازی خواهد کرد و همچنان آن دسته از شورشیان طالب را که از توافقنامه صلح با ایالات متحده خوش نیستند، تشویق کند تا به صفوف آنها بپیوندد.
در افغانستان «دشمن دشمن، دوست من است» – به نوعی شاید ۱۸ سال پیش در پی حملات ۱۱ سپتمبر و اشغال افغانستان، غیرقابل تصور به نظر برسد، اما ایالات متحده به توافق صلح با طالبان نزدیک شده است؛ گروهی که به گروه تروریستی القاعده مسئول حمله ۱۱ سپتمبر پناهگاه امن فراهم کرد.
هرگونه توافق صلح به دست آمده، ایالات متحده را با این گروه افراطی برای مبارزه با دشمن مشترک در یک روی صفحه قرار میدهد؛ دولت اسلامی (داعش).
یک توافق صلح برای ختم طولانیترین جنگ امریکا و آوردن سربازان امریکایی به خانه آسان نخواهد بود و اتحاد بین دو دشمن سابق تنها زمانی امکان خواهد داشت که طالبان به گفتوگو با حکومت افغانستان و در نهایت توافق بر سر تقسیم قدرت، رضایت نشان دهند. این ایتلاف شورشیان طالب را به ارتش ملی افغانستان ملحق خواهد کرد تا علیه داعش در افغانستان – داعش شاخه خراسان – مبارزه کنند.
اگرچه داعش خلافت خود را در عراق و سوریه از دست داد، اما این گروه پراکنده شده و تهدیدی در منطقه باقی مانده است؛ گروهی که شاخههای آن در منطقه، از جمله در افغانستان رشد کرده است.
داعش در همین ماه، مسئولیت یکی از مرگبارترین حملات سال را حمله به یک مراسم عروسی که جان ۸۰ تن را گرفت و بیش از ۱۶۰ نفر دیگر را زخمی کرد، به عهده گرفت. طالبان نیز مسئولیت مرگبارترین حملات را به دوش گرفته، حتی هنگام مذاکره با ایالات متحده، گرچه طالبان این حمله را محکوم کردند.
زلمی خلیلزاد نماینده خاص امریکا در امور گفتوگوهای صلح با طالبان، گفت که این حمله ثابت میسازد که توافقنامه صلح با طالبان ضروری است.
طالبان خواستار جدول خروج نیروهای امریکایی و غرب از کشور است. در حال حاضر، بیش از ۱۴ هزار نیروی امریکایی در افغانستان حضور دارند و نزدیک به ۱۷ هزار از کل این نیروها زیر نظر ماموریت حمایت قاطع به رهبری ناتو فعالیت میکنند.
ایالات متحده خروج سربازان را پیشنهاد کرده و بهترین طریقه برای به دست آوردن آن، گفتوگوهای صلح بین طالبان و حکومت افغانستان است.
اما اتحاد یا همکاری ضمنی بین امریکا و طالبان، چگونه ممکن به نظر رسد؟
«جانی والش» کارشناس ارشد مسائل افغانستان در موسسه صلح امریکا میگوید:« شاید قابل قبول تر باشد که هر کدام به روش خود با داعش بجنگند، شاید با درجهای از رفع درگیری در یک منطقه جنگی. این نیز ممکن کافی باشد، زیرا طالبان و داعش هم اکنون روزانه کم و بیش با یکدیگر درگیر میشوند.»
مطمئناً، به نظر میرسد که اصطلاح قدیمی «دشمن دشمن من دوست من است» در افغانستان رایج شود.
والش میافزاید:« سال گذشته، طالبان حد اقل یکی از دو لشکر اصلی داعش را در افغانستان قبل از تسلیم شدن به حکومت افغانسان، محاصره کرده و ار بین بردند. دست کم این امر نشان میدهد که هر یک از این نیروها توانایی کمک به یک هدف مشترک را دارند، حتی اگر آنها به معنای واقعی کلمه همکاری نداشته و در مسائل دیگر اختلافات عمیق داشته باشند.»
اگر امریکا و طالبان به توافق برسند، داعش احتمالاً نقش تخریب کننده را بازی خواهد کرد و همچنان آن دسته از شورشیان طالب را که از توافقنامه صلح با ایالات متحده خوش نیستند، تشویق کند تا به صفوف آنها بپیوندد. مقامات ایالات متحده در مورد تعداد داعشیان در افغانستان اختلاف نظر دارند. این احتمال ناممکن است که گروه شاخه خراسان بتواند حملهای را همانند ۱۱ سپتمبر بر خاک امریکا سازماندهی کند، اما با یک دولت تازه کار که کل جمعیت را در کنترول خود ندارد، داعش میتواند این کشور را بیشتر بیثبات سازد و افغانستان را در حالت جنگ دایمی همچنان نگه دارد.
یکی از نگرانیهای اصلی که در مورد مصالحه بین طالبان و حکومت افغانستان مطرح است، پایدار بودن توافقنامه صلح است. کارشناسان و پالیسی سازان در سراسر امریکا و جامعه افغانستان شک دارند که طالبان متعهد شوند تا به گونه صلح آمیز با حکومت افغانستان مدغم شوند و مقاومت مسلحانه خود را کنار بگذارند.
گذشته از پیوستن به ایتلاف حکومت افغانستان و امریکا برای مبارزه با داعش، طالبان به چندین پیش شرط دیگر باید متعهد شوند.
نخست، برای اینکه ایالات متحده نیروهای خود را از افغانستان خارج کند، طالبان باید از القاعده دست بکشند و متعهد شوند که افغانستان را از فعالیتهای تروریستی دور نگه میدارد. در حالی که طالبان تعهد کردند افغانستان کانون تروریزم نخواهد شد، سازمان ملل متحد گزارشی را در اپریل ۲۰۱۸ منتشر کرد که حاکی از ادامه همکاری طالبان با القاعده با توجه به پیوند شدید تاریخی بین این گروهها است.
«مکس ابراهامز» استاد علوم سیاسی در دانشگاه نوردایسترن میگوید:« طالبان تاریخ همکاری طولانی با القاعده دارند، اما این گروه سعی کرده به امریکا اطمینان دهد که با القاعده کاری ندارد و با داعش نیز مقابله میکند. البته، این تصور که ایالات متحده اکنون مسئولیتهای ضد تروریزم را به طالبان واگذار میکند، بسیار عجیب و نامانوس است.»
به گفته والش، طالبان و داعش رقبای سازمانی هستند که برای گرفتن کنترول قلمرو یکسان فعالیت میکنند تا اینکه دشمن سرسخت باشند؛ کسانی که دیدگاههای جهانی متباعد مشترک دارند. طالبان از بیعت با خلافت داعش امتناع کرد و حتی خشونتهای فرقهای آشکاری را که داعش مرتکب شده از خط وحشیگری طالبان عبور میکند.
طالبان باید وارد گفتوگوهای میان افغانی با حکومت در کابل شود. تاکنون، طالبان از گفت وگو با دولت ملی منتخب افغانستان امتناع کرده و معتقدند كه دولت كابل صرفاً دست نشانده ایالات متحده و منافع امپریالیستی غربی است.
طالبان همچنین باید به حمایت از حقوق زنان و اقلیتها متعهد باشند؛ دو مورد از مهم ترین دستاوردهای مردم افغانستان از زمان سرنگونی طالبان در دسمبر ۲۰۰۱ میلادی. این امر به طرز موجهی باعث اضطراب عمیق در بین زنان افغانستان شده که از بازگشت به سیاستهای قدیمی و ظالمانه طالبان که این گروه از سال ۱۹۹۶ تا ۲۰۰۱ به اجرا گذاشتند، هراس دارد.
«هیدر بار» محقق ارشد حقوق زنان در دیدبان حقوق بشر میگوید:« مشارکت زنان در هر نوع روند صلح مهم است، اما در افغانستان بیشتر؛ جاییکه طالبان برای انکار حقوق زنان انگشت نما هستند و پیشرفت فوقالعادهای در عرصه حقوق زنان از زمان سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱ به وجود آمده است – پیشرفتی که ممکن به آسانی از بین برود.»
برای اینکه یک صلح با دوام داشته باشیم و صلحی که حقوق بشری تمام گروهها را حفظ کند، طالبان باید با حکومت افغانستان تعهد کنند.
بار میافزاید:« راهی که اطمینان حاصل شود زنان و دیگر گروهها حرف خود را در این روند بیان میکنند، این است که نمایندگان آنها شامل هیئت حکومت افغانستان باشد.»
مذاکرات اولیه بین امریکا و طالبان در سال ۲۰۱۲ در جریان دولت اوباما آغاز و در زمان ریاست جمهوری ترامپ شایع شد. دو جانب مشتاق رسیدن به توافق (به طور غیر رسمی) قبل از اول سپتمبر است و باید در مورد آتشبس توافق کنند تا این جنگ – به قول بسیاری جنگ دایمی – خاتمه یابد.
از ۷ اکتوبر سال ۲۰۰۱ که این جنگ آغاز شد، ۲ هزار و ۲۹۱ سرباز امریکایی کشته شده و بیش از ۲۰ هزار تن دیگر زخمی شده اند. تنها در همین سال، سازمان ملل در گزارشی گفت که در شش ماه اول سال ۲۰۱۹ میلادی، ۳ هزار و ۸۱۲ غیرنظامی، به شمول ۱ هزار و ۲۰۷ کودک کشته یا زخمی شدند.