آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

انحصار و تمرکز؛ مشكل اصلی تیم صلح و اعتدال

در زمان اشرف غنی حتی وزارتخانه‌ها استقلال خود را از دست دادند و همه پروژه‌های اقتصادی از طریق «اداره تداركات ملی» به رهبری خود اشرف غنی باید تطبیق می‌شد. تقریباً مانند كشورهای سوسیالستی چون كوریای شمالی، كیوبا و غیره.

موضوع انحصار قدرت و تقسیم قدرت از زمانه‌های خیلی قدیم تا به حال در نوع حكومت‌داری و سیاست كشور ما باقی مانده است.
از زمان احمد شاه بابای ابدالی تا به حال مردم افغانستان تحت نظام مركزیت سیاسی زندگی كرده‌اند و پادشاهان كشور ما هیچگاه نخواسته‌اند تا مركزیت سیاسی را به عدم تمركز و یا به عبارت دیگر انحصار قدرت را به تقسیم قدرت تغییر دهند.
مشكل اصلی كشور ما در طول صدها سال همین انحصار قدرت سیاسی توسط پادشاهان و روسای جمهور كشور بوده كه هیچكدام از متصدیان قدرت معتقد به آوردن اصلاحات سیاسی نبوده‌اند.
معتقد نبودن به اصلاحات سیاسی در طول تاریخ سیاسی كشور ما از مهمترین عوامل عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی محسوب می‌شود.
یگانه عامل پیشرفت ایالات متحده امریكا تقسیم قدرت سیاسی در محتوای دولت فدرال بوده است و بزرگترین عامل عقب ماندگی كشورهای امریكای لاتین در داشتن دولت‌های از نظر سیاسی متمركز بوده است.
در جهان امروز بسیار به ندرت دیده می‌شود كه دولت كشورها با نظام‌های متمركز از نظر سیاسی به موفقیت‌های اقتصادی و اجتماعی رسیده باشند. حتی كشورهایی كه از نظام سیاسی متمركز بهره‌مند‌اند از نظر اداری غیر متمركزند.
سوال این طور مطرح می‌شود كه چرا سیاسیون ما معتقد به آوردن اصلاحات سیاسی نیستند و چرا نمی‌خواهند انحصار قدرت در كشور از بین برود، نظام جمهوری ریاستی كه در كشور ما وجود دارد به اندازه‌ای متمركز است كه تقریباً می‌توان آن را نظام شاهی مطلقه نامید چون در برابر هیچ نهاد سیاسی دیگر احساس مسؤلیت نمی‌كند و هیچ نهاد سیاسی دیگر نمی‌تواند قدرت رییس جمهور را مهار كند.
در طول هژده سال گذشته، از رییس جمهور كرزی تا اشرف غنی همه طرفدار نظام متمركز و انحصار قدرت بوده‌اند.
یگانه دلیل مخالفت من هم در زمان رییس جمهور كرزی و هم در دوران اشرف غنی همین تمركز قدرت در دست رییس جمهور بود كه اصلاً معاونین رییس جمهور كوچكترین صلاحیت قانونی در امور اجرایی نداشتند.
صلاحیت باید از طرف رییس جمهور تفویض شود. اشرف غنی با من تعهد كرده بود كه نظام را هم از نظر سیاسی و هم از نظر اداری غیر متمركز می‌سازد و برای والی‌ها صلاحیت می‌دهد تا بودجه اقتصادی ولایات را خود شان با همكاری شورای ولایتی به مصرف رسانند اما وقتی رییس جمهور شد به همه وعده‌های خود در مورد اصلاحات سیاسی و اداری پشت پا زِد.
متاسفانه آقای اتمر نیز معتقد به تمركز سیاسی در نظام است و مخالف آوردن اصلاحات سیاسی.
در شروع كار با اشتیاق تمام وعده اصلاحات را می‌دهند وقتی به قدرت می‌رسند از همه وعده‌ها سر باز می‌زنند، به همین علت در بین تیم آقای اتمر مشكلات دیدگاه‌های مختلف در نوع نظام ایجاد شده است .
در طول هژده سال گذشته همه شاهد بودیم كه نظام متمركز رییس جمهور را به یک دیكتاتور مبدل می‌سازد و همه زمینه‌های پیشرفت را از بین می‌برد. در طول هژده سال هم در دوران رییس جمهور كرزی و هم در دوران اشرف غنی به طور اوسط بیش از ٣٥ فیصد بودجه انكشافی تطبیق نشد.
یگانه علت آن تمركز اداری و سیاسی بوده است به همین خاطر ملت افغانستان خوبترین شانس خود را در رفتن به سوی ترقی و پیشرفت از دست دادند. در زمان اشرف غنی حتی وزارتخانه‌ها استقلال خود را از دست دادند و همه پروژه‌های اقتصادی از طریق «اداره تداركات ملی» به رهبری خود اشرف غنی باید تطبیق می‌شد. تقریباً مانند كشورهای سوسیالستی چون كوریای شمالی، كیوبا و غیره. بناءً همه باید مساعی به خرج دهیم تا زمینه‌های آوردن اصلاحات سیاسی و اداری را در كشور به هر قیمت ممكنه به وجود آوریم، بزرگترین مسئولیت سیاسیون كشور ما آوردن همین اصلاحات است نه به موقف رسیدن در پهلوی یک نظام متمركز اقتدارگرا كه سبب عقب ماندگی اقتصادی و اجتماعی شده است.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا