انفجار از کرمان تا کابل؛ وقتی تروریزم به جنون میرسد
لید
در هردو اعلامیه از کارزاری به عنوان « هرجا یافتید، بکشید» یاد شده و همین نکته نیز نشان دهنده این موضوع است که گروه تروریستی داعش در پی گسترش حملات خود به جغرافیاهای بزرگتر در منطقه و تقلا برای عرض اندام دوباره است
به دنبال انفجارهای مرگبار در ولایت کرمان ایران که دست کم ۹۰ کشته و بیش از ۲۰۰ زخمی برجای گذاشت و ۱۴ تن از شهروندان افغانستان نیز در آن قربانی شدند، انفجاری یک موتر کاستر شهری را در منطقه دشت برچی در غرب شهر کابل هدف قرار داد که مطابق آمارها، ۲۵ تن در آن کشته و زخمی شدند. گزارشهای تازه حاکی است که شماری از قربانیان انفجار در کابل، دانشآموز یا دانشآموخته رشتههای طراحی و گرافیک، معماری و مهندسی و جوانان بودهاند.
فاصله زمانی کوتاه انفجارها در کرمان و کابل، پذیرفتن مسئولیت هردو حمله تروریستی از سوی گروه داعش و یک نکته ظریف در اعلامیههای داعش که در قبال هردو رویداد تروریستی نشر شد، مسئله را دارای ابعاد بینالمللی و پیچیده میسازد که پرداختن به آن ممکن است دست کم صورت مسئله را جمع و جور کند و زوایایی را روشن بسازد که در خبرهای منتشر شده به آن کمتر پرداخته شده است.
از جانب دیگر، قربانیان هردو حادثه تروریستی در کرمان و کابل پیروان یک مذهب اسلامی خاص هستند که این خود ارتباطی مستحکم در هدفگذاری تروریستی را متبارز میکند؛ چرا که گسترش تروریزم مبتنی بر هدفگیری مذهبی بدون شک کانالهایی را جستوجو میکند که در جغرافیای وسیعتر دنبال اهداف یک سان بگردد و نقاط آسیب را گسترش بدهد.
در اعلامیه منتشر شده از سوی گروه داعش در پیوند به هردو حمله تروریستی چه در کابل و چه در کرمان، دو نقطه مشترک وجود داشت که یکی از دیرباز مبرهن و آشکار بود و دومی به نظر میرسد که تقلایی جدید از سوی گروهی متلاشی شده است.
نکته اول این که قربانیان هردو انفجار شیعیان بودند که گروه تروریستی داعش از آن به عنوان «روافض» یاد میکند. در نزدیک به یک دهه اخیر که گروه داعش ظهور کرد، همواره اهل تشیع را دشمن پنداشته و آماج قرار داده است.
نکته دوم این که در هردو اعلامیه از کارزاری به عنوان « هرجا یافتید، بکشید» یاد شده و همین نکته نیز نشان دهنده این موضوع است که گروه تروریستی داعش در پی گسترش حملات خود به جغرافیاهای بزرگتر در منطقه و تقلا برای عرض اندام دوباره است. هدف گرفتن شیعیان در افغانستان از چند سال به این طرف ادامه داشت چه پیش از سقوط دولت پیشین و چه بعد از آن، اما گروه تروریستی داعش هماکنون به جنون تروریستی رسیده و تلاش میکند که از شهروندان ایران و افغانستان اخصاً شیعیان قربانی بگیرد. اما وقتی از تروریزم به جنون رسیده سخن میگوییم و آدرسی به نام داعش در ذهن ما متبادر میشود، این پرسش نیز به میان میآید که داعش کیست، چیست، در کجاست و آیا گروهی به نام داعش اکنون وجود خارجی دارد یا بازیهای کلان استخباراتی در زمینه «بازی بزرگ» است که به نام داعش، تروریزم به جنون رسیده را به صحنه آورده است.
نگاهی گذرا به رخدادها در خاور میانه حاکی از تشنج شدید وضعیت و شکست مبین اسراییل در برابر سازمان حماس و جریان مقاومت است؛ موضوعی که به نگرانیها در جبهه اسراییل و حامیانش افزوده و دیدگاه شهروندان یهود و غربی را نسبت به جنگ ناعادلانه و نا برابر علیه مردم ملکی فلسطین تغییر داده است. رژیم اسراییل به صورت مستقیم یا غیر مستقیم در دهها و صدها مورد ترور در کشورهای مختلف منطقه دخیل بوده و انکار نیز نکرده است. اخیراً نیز افشا شد که این رژیم قصد انجام عملیات تروریستی در لبنان، ترکیه، مصر، اردن و برخی کشورهای دیگر را دارد و دیده هم شد که در لبنان یکی از سران سازمان حماس را ترور کرد.
از جانب دیگر، یک رهبر سابق گروه داعش که اینک به حاکمان سرپرست افغانستان تسلیم شده، در واکنش به انفجار در کرمان گفت که برخی کشورها در بازیهای استخباراتی عوامل تروریستی را با نام داعش استخدام میکنند و از این کارت در میدان استفاده مینمایند.
با توجه به این مسایل، به نظر میرسد که گروه داعش بیشتر از آن که سازمان تروریستی مستقل باشد، کارتی است در خدمت سرویسهای استخباراتی برخی کشورها که با استفاده از آن به بازی میپردازند.
ولی مسئلهای مهمتر این است که مردم افغانستان و ایران در کنار هم ایستاده و هم سرنوشت هستند، این دو ملت به قول معروف با یک بهار گل میکنند و از یک زمستان خنک میخورند و در نیک و بد روزگار شریک و رفیق هم هستند، بنا بر این، ضرورت است که دو ملت در برابر تروریزم کور چه برخاسته از خشکاندیشی مذهبی باشد و چه انفعالات استخباراتی، مثل سدهها و هزارهها متحد و متفق بمانند.