انفجار خونین دشت برچی؛ تیغ انتحار بر گلوی دانایی
اگر حکومت امنیت دشت برچی را تامین نتواند، نارضایتی شهروندان نسبت به حکومت افزایش مییابد. هیچ حکومت نمیتواند تا ابد به زور شمشیر بر مردم حکومت کند.
غرب کابل محل عمدتاً شیعه نشین کابل است. بزرگترین مراکز فرهنگی کابل نیز در آنجا موقعیت دارد. زیادترین مدارس دینی ، بیشتر دانشگاههای خصوصی معتبر، بهترین مکاتب خصوصی با کیفیت و بیشترین و بهترین رسانههای چاپی کابل نیز در غرب کابل موقعیت دارد. اکثریت چهرههای مطرح فرهنگی نیز دراین جا زندهگی میکنند. مباحث رسانههای مطرح کشور همیشه از غرب کابل مهمان میبرد.
گرچند از لحاظ اقتصادی نسبت به سایر مناطق کابل فقیر نشین است، ولی از لحاظ فرهنگی غنیترین منطقه کابل است.
از لحاظ امنیتی نیز امنترین منطقه کابل و افغانستان بود. ولی متاسفانه، در چند سال اخیر حملات انتحاری دراین منطقه بیشتر گردیده است. مساجد، تکیه خانهها، مراکزعلمی و فرهنگی آنها مورد حمله قرار میگیرد. هر زمانی که حملات انتحاری صورت میگیرد واکنش مردم در مقابل دولت بیشتر میشود. مردم در صفحات اجتماعی حلقات ارگ را متهم میکنند که حملات انتحاری سازماندهی شده را به طرف غرب کابل روان میکند یا حداقل برای امنیت شهروندان غرب توجه ندارد. اگر حکومت نتواند از حملات انتحاری جلوگیری کند، مهمترین پیامدهای آن قرار ذیل است.
بیاعتمادی شهروندان نسبت به حکومت
اگر حکومت امنیت دشت برچی را تامین نتواند، نارضایتی شهروندان نسبت به حکومت افزایش مییابد. هیچ حکومت نمیتواند تا ابد به زور شمشیر بر مردم حکومت کند. حکومت برعلاوه وسیله ارعاب و ترس نیازمند است که رضایت و اعتماد شهروندان را نیز با خود داشته باشد. افزایش حملات انتحاری در غرب کابل نه تنها مردم غرب کابل که تمام مردم اهل تشیع را در سراسر کشور نسبت به حکومت بیاعتماد میسازد. حس بیاعتمادی نسبت به دولت در قدم نخست به صفحات اجتماعی، سپس به اعتراضات مدنی و در گام سوم، در مخالفت با دولت واقع میشود. حکومت پایههایش سست است و دشمنان زیاد دارد. این حملات سبب میشود مردم اهل تشیع نیز در کنار دشمنان دولت قرار گیرد. بدین سان، سقوط حکومت نزدیک میشود. هر روز که میگذرد دشمنان و مخالفین حکومت بیشتر میشود و حکومت به سرنگونی نزدیک میشود.
بیاعتمادی میان شهروندان
افغانستان سرزمین اقلیتها است و از اقوام و مذاهب گوناگون تشکیل شده است. افزایش حملات انتحاری این افکار را تقویت میکند که هدف حملات انتحاری مناطق شیعیان است. اگر بخشی از واکنشهای اجتماعی متوجه دولت باشید، برخ دیگر واکنشها در صفحات اجتماعی متوجه اقوام دیگر است و از قومی خاص به قوم انتحاری تعبیر میکند. ازلحاظ جامعهشناسی سیاسی افزایش حملات انتحاری تنشهای قومی و مذهبی را نیز تیره میکند. زیرا از طرف دیگر افغانستان سرزمینی است که تجربه دراز تنشهای مذهبی را دارد و این حملات در مناطق شهروندان خاص، یاد و خاطره تنشهای قومی و مذهبی را دوباره زنده میکند.
امید میرود در حکومت در قسمت امنیت مناطق شیعهنشین غفلت نکند. زیرا از یکطرف سقف مشروعیت خود را پایین میآورد و از طرف دیگر یاد و خاطره تنشهای قومی و مذهبی گذشته نیز میان مردم زنده میشود.
زمانی که بحران قومی و مذهبی در کشور بزرگ شود، آن زمان کنترولش غیر ممکن است و کشور را سالیانی دراز از قافله تمدن عقب خواهد زد.
سروش کریمی –استاد دانشگاه