آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

انقلاب اسلامی ایران و تحول جهان ما!

خبرگزاری دید: افغانستان سرزمینی با چند زبان و گویش در دل آسیای مرکزی با قدمت تاریخی، به جهت موقعیت مهم و حساس جئواستراتژیکی و جئوپلتیکی و موزائیکی سرشار از فرهنگ و  تمدن عظیم است که در تاریخ هزاران ساله این سرزمین به عنوان «چهار راه فرهنگ‌های باستان» یاد می‌شود. 

انقلاب ۲۲ دلو ۱۳۵۷ ایران به­عنوان «نخستین و بزرگ­ترین انقلاب مذهبی قرن بیستم میلادی» توانست منجر به درهم شکستن  نظام­ تئوری و ساختاری در سطوح ملّی، منطقه‌ای و جهانی شود.

 انقلاب ۱۳۵۷ ایران با ماهیّتی اسلامی و بازتاب‌های جهانی کوشید تا به ‌مثابه یک الگوی انقلابیِ فرا سرزمینی به محیطی گیرا و تأثیرگذار برای کشورهای مسلمان و غیرمسلمان جهان مبدل گردد.

افغانستان نخستین کشور در بین کشورهای اسلامی بوده که بیشترین تأثیر را از انقلاب اسلامی ایران پذیرفته است. نتایج یافته‌های نوشتار حاکی از آن است که علاوه بر عوامل داخلی، دخالت قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای یکی از موانع اصلی نفوذ هرچه بیشتر انقلاب اسلامی ایران در افغانستان بوده است.

 تحولات اخیر به ویژه تشدید حضور سال‌های گذشته‌ نیروهای نظامی خارجی در افغانستان بر صحت این ادعا می‌افزاید.

با این حال، افغانستان سرزمینی با چند زبان و گویش در دل آسیای مرکزی با قدمت تاریخی، به جهت موقعیت مهم و حساس جئواستراتژیکی و جئوپلتیکی و موزائیکی سرشار از فرهنگ و  تمدن عظیم است که در تاریخ هزاران ساله این سرزمین به عنوان «چهار راه فرهنگ‌های باستان» یاد می‌شود. بسیاری از استعمارگران جهان چشم طمع به آن دوخته‌اند. در نخستین دوره پس از پیروزی انقلاب ایران، آسایش و امنیت رخت از افغانستان بسته و میدان جنگ با شوروی سابق شده و احزاب جهادی مبارزه را هدایت و سازماندهی می‌کردند.

حمایت آیت‌الله سید روح‌الله خمینی رهبرانقلاب ایران از مبارزات مردم افغانستان علیه نظام کمونیستی و در پی آن، ایستادگی ملت در برابر ارتش سرخ شوروی خود از جمله عواملی بود که موجبات تأثیرگذاری ارزش‌های حاکم بر نهضت مردم ایران را بر همسایه‌ شرقی فراهم ساخت. آشنایی مردم افغانستان با اندیشه‌های امام خمینی، به دوران تبعید ایشان در عراق بر می‌گردد. در آن سال‌ها بسیاری از طلاب و روحانیون افغانستان به خدمت امام خمینی رسیده و با افکار و آرای ایشان آشنا شدند و پس از بازگشت به کشور خود، به ترویج این اندیشه‌ها می‌پرداختند.

بازتاب انقلاب اسلامی ایران در افغانستان را می‌توان در موارد زیر به اختصار بیان نمود:

بیداری اسلامی: هرچند بیداری و احیای اسلامی در پرتو تلاش علمای اهل سنت افغانستان به پیش از پیروزی انقلاب اسلامی باز می‌گردد، رهبران اصلی جهاد افغانستان از اخوان المسلمین و علمای الازهر مصر تاثیر می‌پذیرند و با وجود هویدا بودن ریشه‌های اسلام در تار و پود این سرزمین، نقش انقلاب اسلامی را در گسترش و عمومیت یافتن این احیاگری نباید انکار کرد.

تقویت روحیه بیگانه ستیزی: شکست  ننگین لشکر انگلیس در جنگ‌های خونین با مردم کشور اثبات کرد که بیگانه ستیزی از ویژگی‌های محرز ملت ما است و نشان داد که این ملت به هیچ وجه روحیه تسلیم پذیری در برابر استعمار و استثمار بیگانگان را از دست نمی‌دهد و مخلصانه از کیان، عزت، شرف دینی و ملی خود پاسداری می کند. خروج ننگ بار روس‌ها پس از سالها جهاد و مقاومت مردم خود مهر دیگری بر تایید این مطلب است.

مقاومت و تقابل موفقیت آمیز انقلاب اسلامی در برابر قدرت‌های امپریالیستی، نیز روحیه بیگانه ستیزی آنان را تقویت نمود و آنان را در مبارزه علیه زورگویان، بیش از پیش ترغیب کرد و بر شجاعت آنان افزود.

شایان ذکر است که در کنار اثرات دینی و معنوی در تمام بخش‌های افغانستان تاکتیک‌های مبارزاتی مردمی که در جریان مبارزات گسترده مردم ایران علیه حکومت پهلوی به کار گرفته شده بود و نقش آن بر نحوه قیام ما علیه رژیم کمونیستی و اشغالگران روسی نیز قابل کتمان نیست. قیام های مردمی در شهرهای هرات به تاریخ ( ۲۴ حوت) و کابل ( قیام چنداول) از نمونه های محرز این اصل می‌باشد.

احیای هویت اصلی دین: در گذشته دیرین مسلمانان با مشکلاتی نظیر سرخوردگی و عدم اعتماد به نفس مواجه بودند که ریشه آن در انحطاط جهان اسلام، فقر فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، نظامی و باورهای دروغین جهان غرب نشئت می‌گرفت. بر این اساس تلاش روشنفکران بر نادیده انگاشتن ارزش‌های دینی و پیشینه‌ اسلامی و تقلید بی‌پایه و اساس از شیوه‌های حیات غربی متمرکز شده بود.

این شیوه غلط بر قشر تحصیلکرده و روشنفکر نیز غلبه کرده و آن‌ها را تحت تاثیر خود قرار داده بود، اما با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران تاریخ به گونه‌ای دیگر به جهت همزبانی با مردم ایران رقم خورد و احساس غرور و شعار بازگشت به ارزش های اسلامی در میان افغانستانی‌ها به ویژه جوانان توسعه و گسترش یافت؛ به گونه‌ای که برای حفظ و پاسداری از این ارزش‌ها از فرهنگ بسیج مردمی الگو برداری نمودند.

گرچه با تمام این تفاصیل، ما در حفظ پیروزی‌های خود در قبال متجاوز ناکام مانده و کشور دستخوش حوادث بی‌شماری گردید، اما می‌توان نتیجه گرفت که هنوز ویژگی‌های منحصر به فرد مبارزه با تبعیض و زورگویی در نهاد مردم نهفته است.

Related Articles

Back to top button