استفاده از شبکههای اجتماعی، جهان را به یک دهکده کوچک تبدیل کرده و باعث شده است مردم در سراسر جهان با هم ارتباط داشته باشند و اما این یک بعد قضیه است. بعد دیگر قضیه این است که همین شبکهها باعث شده است تا روابط خانوادهها نسبت به گذشته سرد شود.
اما استفاده از این شبکه در افغانستان با سود و زیانها نیز به همراه است.
بریالی خوشحال عکاس است و میگوید: برای به نمایش گذاشتن عکسهایش از فیسبوک و انستاگرام استفاده میکند. وی میگوید:” من برای یک مدت، شدید به موبایل معتاد شده بودم و اگر کسی برای لحظهای موبایلم را میگرفت، حس میکردم چیزی را گم کردهام و همین باعث شده بود نسبت به خانواده و دوستان خود بیتفاوت شوم. کسانی را که نمیشناختم از آنها خبر داشتم، ولی از خانوادهی خود بیخبرم بودم. برای همین تصمیم گرفتم کم کم از موبایل و فیسبوک تا میتوانم دوری کنم. دیگر نسبت به گذشته به موبایلم وابسته نیستم و حس بهتر دارم.”
بسمالله رنجبر یکی دیگر از استفادهکنندههای شبکههای اجتماعی میگوید:” شبکههای اجتماعی یک پدیدهی جدید در افغانستان هستند که سهولتهای زیادی را برای کاربران فراهم کرده است. از جمله سهولت در تامین روابط با دوستان و اقارب در سطح جهان و همچنان سهولت در بسیج کردن مردم برای کارهای مدنی ـ اجتماعی و شبکههای اجتماعی باعث شد که در افغانستان از خیلی آدمها و پدیدهها تقدسزدایی شود و بستر را برای نقد فراهم کرده است، در کنار تمامی خوبیهای که این شبکهها دارند، بعضی اضرار هم دارند که از جمله اعتیادآور بودن استفاده از آنهاست، که اگر بصورت درست مدیریت نشود از بقیه کارها عقب میمانیم، من شخصاً در هر شبانه روز بصورت میانگین بین ۳ تا ۵ ساعت از شبکههای اجتماعی مثل فیسبوک، تویتر و بعضاً واتساپ و وایبر استفاده میکنم و بیشترینه فعالیت من در شبکههای اجتماعی کارهای اجتماعی ـ سیاسی است.
بعد منفی در فعالیت کاربران این شبکهها در کشور دامنزدن به مسایل قومی، سمتی و زبانی و همچنان اذیت و آزار کاربران زن توسط مرداناند که مشکلات زیادی برای زنان خلق میکنند.”
مصطفی امینیزاده خبرنگار است؛ او میگوید:” استفاده از شبکههای اجتماعی در افغانستان به مشکلات فراوان به همراه است، چون از رییسجمهور گرفته تا یک آدم بیسواد همه و همه از فیسبوک استفاده میکنند. هستند کسانی که به دلایل مشخص دست به ترور شخصیت افراد میزنند یا تلاش میکنند به تعصبات قومی و نژادی دامن بزنند. من فیسبوک و تویتر را برای خبررسانی استفاده میکنم و برای استنفاده از این شبکهها برای خودم وقت مشخص کردهام و اگر چنین نکنم وقت زیادی صرف استفاده این شبکهها خواهد گذشت.”
افسردهگی مجازی
“افسردهگی مجازی” اصطلاحی است که این روزها در جوامع غربی مورد استفاده قرار میگیرد و البته داکتران هنوز موفق نشدهاند که یک تعریف دقیق برای آن ارایه دهند و معیارهایی را به کار گیرند تا مشخص شود این نوع افسردهگی چه زمان و با چه شدت و ضعفی در کاربران ایجاد میشود.
مرجع رسمی روانشناسان و کارشناسان حوزه سلامت روانی در امریکا نیز توضیح داده که راهنمایی تشخیص دقیق این بیماری هنوز به دست نیامده است و البته برخی مطالعات و آمارها این اختلالات روانی را تایید میکند. اگر چه افسردهگی مجازی هنوز مشروعیت علمی ندارد، اما تفاوت رفتارهای اجتماعی در افرادی که به صورت دایم خود را درگیر فیسبوک، تویتر و دیگر شبکههای مجازی کردهاند، به وضوح دیده میشود.
برخی محققان در بررسیهای جدید خود به این نتیجه رسیدهاند که بین افسردهگی و میزان استفاده از انترنت رابطه مستقیم وجود دارد و البته در مطالعات دیگر آمارهای متفاوت به دست آمده است. کارشناسان هنوز به درستی متوجه نشدهاند که شبکههای اجتماعی چگونه باعث بروز افسردگی میشوند و چه نکاتی در سایتهایی از این دست وجود دارد که افرادی با زمینههای افسردهگی را بیشتر تهدید میکند. با همهی این توضیحات، کارشناسان حوزه بهداشت و سلامت روانی با اطمینان کامل به این نتیجه رسیدهاند که کودکان و نوجوانان بیش از دیگر اقشار جامعه از شبکههای اجتماعی و رسانهای تاثیر میپذیرند.
این در حالیست که افسردهگی مذکور در زنان بیشتر از مردان دیده میشود. در بخش دیگر باید به این مسئله اعتراف کرد که شبکههای اجتماعی مزایای فراوانی را هم به همراه میآورند. به عنوان مثال، فیسبوک به عنوان محبوبترین شبکه اجتماعی بین جوانان باعث افزایش سرمایه اجتماعی این افراد شده است که نتیجه آن را میتوان در ارتقای اعتماد به نفس و میزان رضایت از زندگی مشاهده کرد. افراد در سنین بالاتر نیز توانستهاند به میزان زیاد مزایای شبکههای اجتماعی را در اختیار بگیرند.
جنش” وقت تلفم نکنیم”
مکس استوسل یکی از استراژیستهای موفق است که تجربه کارکردن به شرکتهای چند ملیتی را دارد که سال ۲۰۱۵ دریافت که بخش از کاری که، آنها انجام میدهند به نفع مردم نیست و برای همین به جنبش “وقت تلف نکنیم” پیوست و در پی آن هستند تا فناوری را همرده ارزشهای انسانی سازد.
استوسل میگوید:” این ایده وجود دارد که ما به تلفنهایمان معتاد هستیم و خودمان هم باعث و بانی این اعتیاد هستیم.”
اما این استنباط اشتباه است.
استوسل توضیح میدهد که طراحیها در بخش فناوری به گونهای فزاینده با توجه به روانشناسی رفتاری و علوم اعصاب انجام میشوند.
تریستین هریس، مدیر ارشد سابق گوگل و یکی از بنیانگذاران جنبش” وقت تلف نکنیم”، میگوید اکنون تقریباً تمام نوتیفکشنهای موبایل خود را غیرفعال کردهام، پیام موبایلم روی لرزه است و اپلکشنها را به صورت اولویتهای خود تنظیم کردهام.
او همچنان روی لپتاپ خود یک یادداشت گذاشته است:” اگر نیاز نداری بازش نکن.”
فاطمه فیضی- خبرگزاری دید