ایران و پاکستان نگران چه چیزی در افغانستان هستند – بخش نخست
پرسش این است که چه چیزی اکنون این دو همسایه را که پنداشته میشد بازیگر اصلی تحولات افغانستان باشند، تا این حد نگران کرده، تحولات در کشور آبستن چه پیامدهایی است که ایران و پاکستان را ودار به همکاری راهبردی و مشترک نموده است؟
وزرای خارجه ایران و پاکستان در پایان نشست تفاهم نامه پنج ساله تجاری و راهبردی در اسلام آباد، از وضعیت افغانستان اظهار نگرانی کردند. وزیر خارجه ایران گفت: هرگونه تحول در افغانستان بر ایران و پاکستان تاثیر دارد. بلاول بوتو زرداری نیز ضمن ابراز نگرانی از اوضاع افغانستان افزود : پاکستان و ایران بر ادامه تعامل فعال شان با هدف پیشبرد صلح و ثبات در افغانستان توافق کردهاند.
ابراز نگرانی این دو کشور همسایه از انکشافات سیاسی و نظامی در افغانستان به چه معنی است؟ آیا دغدغه ایران و پاکستان ازیک جنس و مشابه هم است و اگر نه، چه تفاوت میان نگرانی پاکستان و ایران ازناحیه افغانستان جود دارد؟
ایران و پاکستان بر خلاف همسایههای دیگر افغانستان به تحولات ۱۵ آگست ۲۰۲۱ کشور واکنش فوری نشان داده و آن را تحولی مثبت خواندند و در فرایند آن که منجر به، به قدرت رسیدن طا-لبان شد، بیشترین نقش را بازی کردند.
پرسش این است که چه چیزی اکنون این دو همسایه را که پنداشته میشد بازیگر اصلی تحولات افغانستان باشند، تا این حد نگران کرده، تحولات در کشور آبستن چه پیامدهایی است که ایران و پاکستان را ودار به همکاری راهبردی و مشترک نموده است؟
به نظر میرسد فاکتورهای ذیل برجسته ترین عوامل نگرانی ایران و پاکستان باشد که به تفکیک میان آن دو کشور، بررسی میگردد:
ایران؛
ایالات متحده امریکا در زمانی افغانستان را ترک کرد که ایران خود را تحت فشار شدید امریکا احساس میکرد. تغییر سیاست کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس به نفع حضور اسرائیل و جا باز کردن این کشور در جمهوری آذربایجان، مستقر بودن پایگاههای نظامی امریکا در کشورهای کویت، عراق، سوریه ،آذربایجان، قرقیزستان و ترکیه، سبب شده بود تا ایران در چنبره محاصره ایالات متحده امریکا و متحدانش باشد. در چنین وضعیت، خروج امریکا از افغانستان به تنهایی برای ایران پیروزی محسوب میشد و به همین دلیل بدون توجه به پیامدهای خروج امریکا، ایران آن را پیروزی مردم افغانستان در برابر اشغالگران عنوان کرد.
به نظر میرسد این اقدام جمهوری اسلامی ایران معطوف به دو دلیل باشد:
اولاً جمهوری اسلامی ایران میپنداشت که گروه طا-لبان با توجه به جنگ طولانی با امریکا و متحدانش و تلفات ناشی از این رویارویی، بعید مینماید تا با ایالات متحده آمریکا روابط حسنه بر قرار کرده و از آن کشور جهت تقویت حکومت خود کمک دریافت کند. در چنین شرایط حکومت طا-لبان چارهای جز تکیه به کشورهای همسایه ندارد. فرایندی که به نفع کشورهای همسایه افغانستان تمام شده و آنها سود لازم را به دست خواهند آورد.
دوم، فکر میشد که طا-لبان به کشورهای ضد امریکایی مثل جمهوری اسلامی ایران نگاه استراتژیک داشته و با آنها مناسبات عمیق ایجاد خواهند کرد. مناسباتی که چهره منطقه را عوض و صف مخالفان امریکا را طولانی میکند. دو سال حکومت طا-لبان اما عکس قضیه را به اثبات رساند. طا-لبان تا کنون چندین بار در مرزهای شرقی ایران با مرزبانان آن درگیر شده اند و فعالیت نهادهایی مثل کمیته امداد امام خمینی و جمعیت هلال احمر را که فکر میکنند کارهای مغایر با کمک رسانی انجام میدهند متوقف کردهاند. بر اساس ادعای جمهوری اسلامی ایران، برغم تاکید طا-لبان بر قبول حقآبه ایران از رود هیرمند، آن را عملی و اجرایی نکردهاند. گزارشهای تایید نشدهای وجود دارد که طا-لبان نسبت به فعالیت نهادهای آموزشی ایران در افغانستان مثل دانشگاه آزاد اسلامی، جامعه المصطفی و دانشگاه پیام نور به دیده شک و تردید مینگرند و بعید نیست از ادامه کار آنها نیز جلوگیری کنند.
بازگشت امریکا در میدان بازی؛
دوسال بعد از خروج امریکا از افغانستان به نظر میرسد که برداشت های مبتنی بر فرار امریکا از منطقه درست و منطبق با واقعیت نبوده است. اکنون که دوسال از خروج امریکا از افغانستان میگذرد حضور این کشور در میدان بازی کم رنگ تر از گذشته نیست.
طا-لبان هم نشان دادهاند که مرزی جز حمایت مالی، میان دوست و دشمن نمیشناسند.
استراتژیستهای امریکایی هم تنگناها و ناگزیری های طا-لبان را به خوبی درک میکنند و هم توان و تمایل کشورهای منطقه برای حمایت از آن ها را. این دو عامل سبب شده که امریکایی ها با هزینههایی به مراتب کمتر از مصارف حضور سربازانش در افغانستان، نبض تحولات را به دست بگیرد.
بازگشت امریکا در میدان بازی افغانستان محاسبه توازن قدرت سیاسی در این منطقه حساس را آهسته و پیوسته به نفع ایالات متحده امریکا تغییر داده است. تحولات که موجب نگرانیهایی میان کشورهای مثل روسیه، چین و به ویژه ایران شده است.
با گرایش خزنده و معنی دار طا-لبان به سوی جبهه امریکا، تمام خوش بینیهایی که در آغاز به قدرت رسیدن طا-لبان میان کشورهای مخالف امریکا به وجود آمده بود، کم کم رنگ می بازد و جای خود را به بد بینی و تردید میدهد.
تضاد ایدئولوژیک تهران – کابل؛
طا-لبان یک نیروی سیاسی ایدئولوژیک است که در مناسبات خود به ایدئولوژی شان بها داده و بر آن پافشاری میکنند. از این منظر ایران و طا-لبان نمیتوانند در دراز مدت دو متحد استراتژیک باقی بمانند. مسئلهای که بار ها از سوی کارشناسان و آگاهان در جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن تاکید شده است.
شیعیان از دید طا-لبان همانهایی هستند که در حکومت دور اول این گروه اعلام شده بود. ملا نیازی در رسانه دولتی شیعیان را کافر و مباح الدم خواند. این تفکر هنوز در میان طا-لبان به گونهای پر رنگ و قوی وجود دارد و به طور قطع یکی از موانع مهم گسترش ارتباط میان تهران و کابل شمرده میشود. تضاد ایدئولوژیک هردو طرف، واقعیتی است که بر مناسبات گروه طا-لبان و جمهوری اسلامی ایران از هم اکنون سایه انداخته است.
بنا بر این، ایران نگرانیهای جدی امنیتی، سیاسی و اجتماعی از ناحیه افغانستان دارد. ایران نگران نفوذ روز افزون امریکا در میان طا-لبان است. این کشور از نوع بر خورد طا-لبان با گروههای افراطی و جدایی طلب بلوچ هراس دارد. ورود سیل مهاجران و ترانزیت مواد مخدر مسائل مهم برای جمهوری اسلامی ایران است. همسایه غربی افغانستان میداند که اگر اوضاع در کشور از کنترول خارج شود، تهدید جدی و قابل تاملی از شرق متوجه امنیت آن خواهد بود.