ایستادگی والی بلخ؛ فرصتی برای دوستم تا برگردد
اگر نزدیکان جنرال دوستم در این روزها کاری نتوانند، جنرال شکست خواهد خورد. اگر موضوع بازگشت جنرال دوستم در این دوره خبرساز شود، می تواند در کنار ایستادهگی والی بلخ در مورد برکناریاش، قدرتی دو چندان بگیرد و حتا میتواند جنرال دوستم پیشنهاد نقش میانجی در این درگیری را بدهد.
جنرال دوستم در تماس تیلفونیاش با سران جنبش در فاریاب، از عدم بازگشتش به کشور یاد آور شده بود و دلیل آن را وجود توطئههایی علیهاش عنوان کرد. این جنرال قدرتمند ترک تبار از ماههای پیش، طرح بازگشت به کشور را داشت و هر بار که از راهی تلاش کرد، حکومت ممانعت کرد. او راههای بسیاری را امتحان کرد، از راه ترکمنستان، از راه اوزبیکستان و از راه هوایی.
ترکمنستانیها به او ویزا صادر نکردند، اوزبیکستانیها در آخرین سفر رییس جمهور به تاشکند و با فشار سفارت امریکا در اوزبیکستان که نقش تصمیم گیرنده در حوزه آسیای میانه را در سیاستهای واشنگتن دارد، به او قول دادند که نخواهند گذاشت تا جنرال از این راه به کشور بازگردد. ماهها قبل هم، زمانی که طیاره حامل او میخواست در میدان هوایی مزار بنشیند، نیروهای آیساف او را از نشستن باز داشتند.
حالا جنرال تقریباً از بازگشت نا امید است. تیم و نزدیکان او نتوانستند با ایجاد حرکات مردمی و لابیهای بینالمللی به دولت فشار بیاورند تا اجازه دهد او بازگردد. ترکیه هم ترجیح میدهد تا فعلاً در مسایل داخلی افغانستان دخالت نکند. حکومت هم با تحفه مدیران دست بسته مکاتب افغان-ترک که به واسطه نزدیکی با فتح الله گولن، روحانی مخالف اردوغان در ترکیه، مجرم محسوب میشوند و همچنین حمایت از داعیه بیتالمقدس که اردوغان سردمداریاش را به عهده داشت، توانست تا حدودی دل ترکها را نرم بسازد.
حکومت با جذب نیروهای میانهرو ترکتبار و ناراضیان از دوستم، درصدد حرکت دیگری بوده است. از طرفی حکومت قصد دارد تا نیروهای میانهرو ترکتبار را برای معامله آخرین با جنرال نگه دارد و از طرفی میخواهد با جذب ناراضیانش، تحرکات مردمی را در میان ترکتباران زنده کند، موردی که چندان موفق به نظر نمیرسد.
حکومت به خوبی میداند که چوکی خالی معاونیت اول، «پاشنه آشیل»( آشین اسطوره یونانی و معروف به رویین تن بودن، بود و تنها پاشنه پای او که رویین نشده بود نقطه ضعف او به حساب میرفت) آنها برای مشروعتر شدنشان نزد دوستان خارجیشان است و همچنین این چوکی خالی، میتواند زنگ خطری برای انتخابات آینده ریاست جمهوری در تکت آنها باشد که به چوکی بد یمن تشبیه شود.
جنرال دوستم نیز بهتر میداند که زمان به سرعت به ضرر اوست. او هرچه از کشورش دورتر باشد، محبوبیت و قصههای قهرمانیاش ضعیفتر خواهد شد. جنرالی که صاحب دلاوریهای بسیاری بوده، حالا و در حساسترین زمان ناامنی شمال در کنار مردمش نیست!
حکومت حالا به احتمال قوی، یک طرح در آستینش خواهد داشت. طرحی که به سود آنها خواهد بود و زمینه ساز بازگشت جنرال.
معاملهای که برگ برنده حکومت برای دوستان خارجیاش و به ویژه امریکاییها و انگلیسیها خواهد بود. معاملهای که تقریباً پرونده حکومت دردسرساز وحدت ملی و همچنان کابوس لوی جرگه تغییر ساختار حکومت را از بین خواهد برد. معامله برای برکناری جنرال دوستم!
حکومت به احتمال قوی، برای جنرال دوستم طرح سادهای خواهد داشت. اگر جنرال حاضر شود تا چوکی معاونیت اول را رها کند، به او وزارتخانههایی را پیشنهاد خواهد کرد، چند سفارتخانه و چند معیینیت. احتمالاً پُست تشریفاتی دیگری را هم برایش درست خواهند کرد. این طرح آخرین حربه حکومت برای جنرال دوستم خواهد بود. رها کردن چوکی معاونیت اول به قیمت بازگشت.
این چوکی احتمالاً سهم داکتر عبدالله خواهد بود. داکتر عبدالله که به گفته برخی از سران بلندرتبه جمعیت، این روزها در تلاش جذب مهرههای جمعیت در حکومت است. از طرفی حکومت هم توانسته از جنجالها و زخم قدیمی بین جناحهای پنجشیری و شمالیوار جمعیت استفاده کند. پس از برکناری احمدضیا مسعود، حکومت توانست مهرههای ناراضی سالهای گذشته حزب جمعیت را که همیشه از یکهتازی پنجشیریهای حکومتی گله مند بودند، جذب کند.
حالا حکومت روی عبدالله برای جمعآوری رای جمعیتیهای ناراضی دیگر هم حساب باز میکند.
از طرفی دو معاون عبدالله هم روزگار خوبی ندارند. محمدخان که ترجیح داده مثل نامش، خانانه در پستوی حکومت زندگی کند و از طرفی اشرف غنی روی حکمتیار در ساکت ساختن وی حساب میکند.
محمد محقق هم دیگر پایگاه اجتماعی سابقش را ندارد. او این روزها عضو جناحی شده که هم با عبدالله و هم با غنی مخالف است. حکومت برای کمرنگ شدن نقش او، داعیه جنبش روشنایی را دارد. زمانی که بهانهای برای برکناری محقق پیدا شود، حکومت به راحتی میتواند با امضای طرح گذر لین ۵۰۰ کیلوولت برق بامیان، میزان مخالفتهای عمومی را در شادی مردم هزاره به شدت پایین بیاورد. مردمی که بیش از یک سال منتظر امضای رییس جمهور هستند، با شنیدن این خبر و تازه شدن داغ پا پس کشیدن محقق از خواستههای آنان، واکنش چندانی نشان نخواهند داد!
حالا بازی تقریبا در زمین حکومت است. مخالفان حکومت نتوانستند به صورتی که باید، فشار وارد کنند. جنرال دوستم و تیمش میتوانند در شرایط فعلی و در بحبوبه احساسات مردمی در پیوند به، برکناری والی بلخ و ایستادگی او به حکومت فشار وارد کنند. اگر نزدیکان جنرال دوستم در این روزها کاری نتوانند، جنرال شکست خواهد خورد. اگر موضوع بازگشت جنرال دوستم در این دوره خبرساز شود، می تواند در کنار ایستادهگی والی بلخ در مورد برکناریاش، قدرتی دو چندان بگیرد و حتا میتواند جنرال دوستم پیشنهاد نقش میانجی در این درگیری را بدهد.
اگر نزدیکان جنرال دوستم، در این روزها موضوع بازگشت او را داغ و خبرساز نکنند و نتوانند حامیانش را به سخن و اعتراض وا دارند، بازگشت جنرال برای او در روزهای پس از این آشفتهگی، بدون شک بازگشتی توام با شکست خواهد بود.
مصطفی هزاره