بازی صلح خلیلزاد چیست؟
او با «امارت» شناختن طالبان و رسمیت بخشیدن به اراضی تحت کنترول طالبان، عملاً حاکمیت ملی کشور را به دوبخش تقسیم نموده ودر افغانستان دو حاکمیت سیاسی را به رسمیت شناخته است.
زلمی خلیلزاد مذاکرات خویش را به وضاحت به دو بخش تقسیم کرده است؛ الف: صلح میان امریکا و طالبان. ب: صلح میان افغانها (جمهوریت و امارت). توافق فعلی میان امریکا و طالبان به معنای ختم جنگ میان امریکا و طالبان بوده و ادامه جنگ میان افغانها و تغییر ماهیت و تداوم این جنگ در یک چهره و قبای جدید است. تاریخ گواه است که هیچ مذاکرات بینالافغانی به کامیابی نرسیده است و در بهترین حالت به «آتشبسهای شکننده» و یا «جنگ بعد از صلح» انجامیده است. خلیلزاد مسوده توافق نامه صلح امریکا و طالبان را آورده است و بس. جنگ میان افغانها کماکان ادامه پیدا خواهد کرد.
خلیلزاد بخاطر آینده سیاسی خویش و جای پای باز کردن در ردههای بالای اداره ریس جمهور ترامپ و همچنان بخاطر انتخابات پیش روی ریاست جمهوری امریکا در بهترین حالت یک «صلح شکننده و شتابزده» را به ارمغان آورده و در بدترین حالت آن آغازگر یک جنگ داخلی جدید خواهد بود.
او با «امارت» شناختن طالبان و رسمیت بخشیدن به اراضی تحت کنترول طالبان، عملاً حاکمیت ملی کشور را به دوبخش تقسیم نموده ودر افغانستان دو حاکمیت سیاسی را به رسمیت شناخته است.
اما افسانه صلح خلیلزاد با طالبان چیست؟
۱- گفتوگوهایی که در دوحه پایتخت قطر در جریان است، اساساً مذاکرات میان امریکا و طالبان به خاطر مصئون سازی امریکا و متحدین شان از خطرات احتمالی از بازگشت طالبان به قدرت و جدول خروج نیروهای خارجی است. این نشستها هیچ ربطی به صلح ندارد. حتا نمیشود به آن مذاکرات صلح گفت چون اساساً یک توافق نامه خروج قوا است.
۲- خلیلزاد عملاً اصل مذاکره را که روز اول گذاشته بود زیر پا کرده و مذاکرات را به دو بخش تقسیم کرده است. اما اصلی را که هیچ چیز به توافق نرسیده است تا همه چیز به توافق نرسیده است، زیر پا کرده و دیگر در کار نیست.
۳- طالبان در نسخه نهایی آخرین مسوده توافق نامه صلح، تنها به امریکا ضمانتهای نسبی و مشروط مبنی بر قطع روابط با گروههای تروریستی وضمانتهای امنیتی را در مقابل تقسیم اوقات خروج نیروهای خارجی داده است. از آتشبس و مذاکرات بینالافغانی (طالبان در آن حق ویتو دارند) خبری نیست.
۴- با اعلام موافقتنامه صلح و تقسیم اوقات خروج نیروهای خارجی جنگ و حملات بالای شهرها شدت پیدا نموده و متاسفانه خونریزی بیشتر خواهد شد.
۵- خلیلزاد شروع یک جنگ داخلی بعد از صلح را رد نکرده و آن را مشکل افغانها و بستگی به وحدت قشر سیاسی افغانها دانست.
۶- اما اصل و جان مسئله در این است که ما افغانها با مذاکراتی روبرو استیم که خود در آن حضور نداریم. نسخه موافقت نامه آن تنها برای ما «نشان» داده میشود و صلح هم یک «صلح ناشناخته» و «صلح شکننده» است که میتواند آغازگر یک فصل جدید از یک جنگ جدید با ماهیت و بازیکنهای جدید باشد.