بحران افغانستان؛ از جنگ نیابتی تا صلح تحمیلی
بر هیچ کس پوشیده نیست که امریکا برای رسیدن به یک توافق با گروه طالبان بیشتر از هر آدرس دیگر عجله دارد. آقای غنی از سنبله سال گذشته که بحث گفتوگوهای صلح مطرح و آغاز شد، یک سره تاکید کرد که مردم افغانستان خواهان صلح پایدار و با عزت هستند.
این روزها بیشتر از هر زمان دیگر صحبت از صلح و توافق با گروه طالبان مطرح میشود. دور هفتم گفتوگوهای قطر میان گروه طالبان و نمایندگان ایالات متحده امریکا روز شنبه ( هشت سرطان) برگزار شد. طالبان و امریکا هر دو جانب اعلام کردند که این دور از گفتوگوها مهم است. گفته میشود که در دور هفتم این گفتوگوها توافقاتی میان امریکا و طالبان نهایی شود. مایک پمپئو وزیر خارجه امریکا در سفری که عازم کابل شده بود، در دیدار با محمد اشرف غنی و داکتر عبدالله و برخی از سیاسیون افغانستان گفت که انتظار داریم تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری، گفتوگوهای صلح با طالبان منجر به توافق سیاسی شود. جان بس سفیر امریکا برای افغانستان، در ارتباط به گفتوگوهای قطر گفته که امیدوار است زمینه گفتوگوهای بینالافغانی فراهم گردد.
اما اکنون حرف حسابی این است که آیا صلح به دست آمده همانند جنگ جاری تحمیلی خواهد بود؟ روایت دولت مردان افغانستان و برخی از سیاستمداران کشور همواره این بوده که جنگ افغانستان یک جنگ « تحمیلی » است. محمد اشرف غنی در سفر پاکستان گفت که او مسئولیت یک صلح ناقص را به دوش نمیگیرد. بر هیچ کس پوشیده نیست که امریکا برای رسیدن به یک توافق با گروه طالبان بیشتر از هر آدرس دیگر عجله دارد. آقای غنی از سنبله سال گذشته که بحث گفتوگوهای صلح مطرح و آغاز شد، یک سره تاکید کرد که مردم افغانستان خواهان صلح پایدار و با عزت هستند. آقای غنی باری گفت که برای رسیدن به یک صلح پایدار به پنج سال زمان نیاز است.
با آنکه در پروسه گفتوگوهای صلح تاکید میشود که حکومت افغانستان در این پروسه حرف اول و آخر را میزند ونقش تعیین کننده دارد اما، در واقعیت امر دیده میشود که چنین نیست و به نظر میآید صلح به دست آمده هم همانند جنگ جاری، یک صلح تحمیلی خواهد بود. در تمامی گفتوگوها حکومت افغانستان حضور نداشته است. گروه طالبان حاضر نیست که با نمایندگان حکومت داخل گفتوگو شود. این گروه امریکا را به عنوان طرف گفتوگو کننده خود انتخاب کرده است. روایت طالبان این است که افغانستان کشور اشغال شده توسط امریکا و حکومت دست نشانده کاخ سفید است.
رهبران حکومت و سیاستمداران کشور پیوسته تاکید کردند که در گفتوگوهای صلح خط سرخ دارند و این خط باید از سوی طالبان پذیرفته شود. برخی از منابع گروه طالبان گفتند که آنان با دمکراسی در افغانستان مشکل دارند و بهترین گزینه همان حکومت اسلامی است. همه میدانند که طالبان از حکومت وشریعت اسلامی چه تعریفی دارند.
نمایندگان طالبان در نشست مسکو گفته بودند که این گروه با قانون اساسی فعلی جمهوری اسلامی افغانستان مشکل دارد و باید تعدیل شود. تا همین دم افغانستان در گفتوگوهای صلح صحبت از خط سرخ میکند.
از شتاب امریکا و عدم حضور حکومت در گفتوگوها بر میآید اگر توافقی هم با گروه طالبان بسته شود، چیزی بیشتر از یک صلح تحمیلی نخواهد بود. درست است که مردم افغانستان خواهان صلحاند و پایان هر جنگ صلح است و گفتوگو، اما آنچه مایه نگرانی شده حضور منفعل کابل در این پروسه است.
گروه طالبان قبل از سقوط امارت ملا عمر که در سال ۲۰۰۱ اتفاق افتاد، سندی را زیر نام قانون اساسی امارت اسلامی افغانستان تدوین کرده بودند. این سند در آن زمان به عنوان قانون اساسی به صورت رسمی از سوی ملا محمد عمر مورد تصویب قرار نگرفته بود و تا زمان سقوط طالبان در حد پیشنویس باقی ماند. نیویارک تایمز به یک نسخه از پیش نویس قانون اساسی طالبان دست یافته است.
در این سند جملههای غامض زیاد است. در پیشنویس قانون اساسی طالبان هم چنان احکام مبهم و متضاد در مورد آموزش زنان، عدالت، حقوق اقلیتها و شکیبایی دیده میشود. در واقع این احکام متضاد بازتاب دیدگاههای متناقض در درون سازمان طالبان در مورد این موضوع ها است.
کریم خلیلی رییس شورای عالی صلح افغانستان گفته صلح زیر چتر امارت اسلامی، غیر از تسلیمی معنای دیگری ندارد. باید صلح به معنای واقعی آن بیاید که به معنای تسلیمی هیچ یک از طرفها نباشد. همان طوری که طالبان نمیخواهند تسلیم شوند، مردم هم نمیخواهند تسلیم شوند. حالا دیده شود که نتایج گفتوگوهای صلح همان صلح پایدار و با عزت خواهد بود یانه! از قراین بر میآید که حکومت افغانستان در نقش یک مامور، فیصله دولت امریکا را قبول کند و پای آن امضا.