بحران افغانستان؛ میلیاردها دالر کمک چه به دست آورد؟
سیستم حکومتداری بیش از حد متمرکز افغانستان که در سال ۲۰۰۱ به تصویب رسید، به رییس جمهور این کشور قدرت سیاسی، مالی و اداری نامحدودی داد، بدون اینکه هیچ راهی برای قوۀ مقننه یا مردم برای پاسخگو نگهداشتن قوۀ مجریه حکومت داشته باشد
نویسنده: محمد قدم شاه
منبع: Conversation
ترجمه و تلخیص: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
از سال ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰، میلیاردها دالر کمک غیرنظامی ایالات متحده همراه با میلیاردها دالر کمک متحدانش و سازمانهای بینالمللی وارد افغانستان شد.
طی این دو دهه، توسعه اقتصادی افغانستان تا حد زیادی نظام آموزش، صحت، حکومتداری و زیرساختها، از جمله مکاتب، شفاخانهها، سرکها، سدها و سایر بخشها را تمویل کرد.
سهم دختران در بین تمام دانشآموزان در سال ۲۰۲۰ به ۳۹ درصد رسید، در حالی که در سال ۲۰۰۱ تنها ۵ هزار نفر تخمین زده میشد.
به همین ترتیب، کمکها دسترسی بیشتر مردم به مراقبتهای بهداشتی را افزایش داد. بر اساس گزارش بانک جهانی، امید به زندگی طی دو دهه افزایش یافت و در سال ۲۰۱۹ سن میانگین به ۶۴٫۸ رسید.
این کشورها همچنین صدها قانون و مقررات جدید را در رابطه به تحصیل، صحت، بیمه، بودجه، معدن، حقوق زنان و مالکیت زمین به تصویب رساند.
کارشناسان توسعهای بینالمللی میگویند در این شکی نیست که کمکها میتواند تغییرات مثبت ایجاد کند. آنچه آنها از آن انتقاد میکنند این است که این کمکها، حتی با وجود مقادیر هنگفت، لزوماً مشکل این کشور را حل نکرد. در افغانستان نیز همین طور است.
بر اساس آنچه که من در تحقیقات خود دیدهام، مشکل در افغانستان مقدار کمکها نبود، بلکه سوءمدیریت آن بود.
سیستم حکومتداری بیش از حد متمرکز افغانستان که در سال ۲۰۰۱ به تصویب رسید، به رییس جمهور این کشور قدرت سیاسی، مالی و اداری نامحدودی داد، بدون اینکه هیچ راهی برای قوۀ مقننه یا مردم برای پاسخگو نگهداشتن قوۀ مجریه حکومت داشته باشد. تا حدی، دولت در برابر کمککنندگان خارجی پاسخگو بود، اما عدم کنترول و تعادل به فساد سیستماتیک منجر شد.
این سیستم متمرکز مدیریت مالی به رییس جمهور افغانستان کنترول و اختیار کامل جهت برنامهریزی، بودجه و مالیات را میداد. او همچنین میتوانست بهطور تاکتیکی هزینههای دولتی را به نفع نخبگان، گروههای ذینفع و رأیدهندگان اختصاص دهد.
اقتصاد ۲۰ میلیارد دالری افغانستان به شدت به کمکهای خارجی وابسته بود، اما نظام حکومتداری متمرکز آن دچار سوءمدیریت آن بود.
برای مثال، رییس جمهور دسترسی انحصاری و بیحد و مرز به بخش بزرگی از بودجه دولتی داشت.
من معتقدم که تنها راهحل این مشکل، قبل از تسلط طا-لبان، کاهش بودجه کشور و اصلاح سیستم مدیریت کمکها به گونهای میبود که مردم فرصت مشارکت در فرآیند تصمیمگیری را داشته باشند.
عقبنشینی نظامی و دیپلماتیک ایالات متحده منجر به فروپاشی دولت افغانستان و تسلط طا-لبان شد و ارسال کمکها را مختل کرد. هزاران امدادگر خارجی و همکاران سابق افغان شان کشور را ترک کرده اند.
بخش انگشتشمار برنامههای کمکهای بشردوستانه هنوز در افغانستان فعال است: شورای پناهندگان ناروی، هلال احمر، پزشکان بدون مرز و برنامه جهانی غذا.
در اگست ۲۰۲۱، ایالات متحده بیش از ۹ میلیارد دالر از داراییهای افغانستان را مسدود کرد. تقریباً تمام منابع کمکی افغانستان، از جمله اتحادیه اروپا، صندوق بینالمللی پول و سایر سازمانهای چندجانبه، پرداخت کمکها را متوقف کردند.
نتیجهگیری
طا-لبان تاکنون توانمندی از خود نشان ندادند که بتوانند افغانستان را کنترول کنند.
گروههای مقاومت در حال شکلگیری هستند و داعش-شاخه خراسان تهدید جدیدی برای توانایی آنها در حفظ کنترول کشور است.
هزاران کارمند دولت افغانستان خواهان حقوق پرداختنشده خود هستند. افغانهایی که قبلاً برای سازمانهای غیردولتی کار میکردند، مانند بسیاری دیگر، شغل خود را از دست دادهاند. شاید مهمتر از آن، این باشد که طا-لبان فاقد پول و تخصص لازم برای برآورده کردن نیازهای اساسی مردم افغانستان است.
تخمینزده میشد که ۱۴ میلیون افغان پیش از قطع کمکها برای تامین غذای کافی با مشکل مواجه بودند. بر بنیاد گزارش یونیسف، این وضعیت اکنون وخیمتر شده است.