تفاوت گذاشتن بین پسر و دختر خشونت علیهِ هردو است. هم دختر وهم پسر. چون کودکان در دنیای جدید موشکافانه به همه چیز مینگرند و قدرت تحلیل و بررسی دارند و تقسیم عادلانه و ناعادلانهٔ محبت را متوجه میشوند.
بسیار شنیدهاید به محض این که میشنویم کسی باردار است، میگوییم انشاءالله یک پسر کاکلزری خداوند برایت بدهد، چرا نمیگوییم دختر گیسوزری برایت بدهد؟!
کم نیستند کسانی که هنوز، داشتن پسر را نوعی امتیاز و دختر دار شدن را نوعی مایهٔ شرم میدانند و یا به امید فرزند پسر بارها اقدام به فرزند دار شدن میکنند. آنقدر پسر پسر میگویند تا کام شان به داشتن یک پسر شیرین میشود، آنوقت است که روی بد سکه برای زندگی دختران شان رقم میخورد. خشونتهای رفتاری و تبعیضهای جنسیتی از همان آغاز بر زندگی دختران سایه میافکند.
عواقب تفاوت گذاشتن بین پسر و دختر خشونت علیهِ هردو است. هم دختر وهم پسر. چون کودکان در دنیای جدید موشکافانه به همه چیز مینگرند و قدرت تحلیل و بررسی دارند و تقسیم عادلانه و ناعادلانهٔ محبت را متوجه میشوند. اطفال نیاز دارند که والدین نقاط قوت شانرا شناسایی کنند. بدون تبعیض و مقایسه به رشد و شکوفایی شان کمک کنند و همچنان از طرف دیگر والدین با محبت افراطی به پسرهای شان آینده و زندگی شانرا به خطر میاندازند. چرا که پسرشان آنقدر در امکانات و توجه والدین هستند و از رفاه و آسایش برخوردارند که در آینده به تنهایی نمیتوانند از عهدهٔ مشکلات زندگی برآیند و دچار سرخوردگی اجتماعی میشوند. آنها برای رسیدن به خواستههای شان نمیجنگند و منتظرند که همه چیز برای شان آماده شود. یا زیاده خواه و زورگو میشوند و یا هم احساس ضعف و ناتوانی کرده، افسرده و مریض.(مریض اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی).
از طرف دیگر همچنان آگاه هستیم که زنان موفق در دنیا پدران دلسوزی داشتهاند که به زندگی دخترشان علاقمند بوده و توجه نشان دادهاند. پدرانی که کاری کردهاند تا دختران شان از کودکی احساس جذابیت و دوست داشتنی بودن بکنند. از کودکی با فرزندان شان همانند انسان شایستهٔ احترام رفتار کردهاند و باور داشتهاند که دنیا به زنان قوی و آگاه نیاز دارد و این زن آگاه و قوی است که انسان تربیت میکند و ممد دختران و همسران شان شدهاند نه عامل ضعف شان.
تضاد بین دختر و پسر سبب بروز صدمات جبران ناپذیر روحی، کلامی، رفتاری، اخلاقی و فرهنگی میشود که نشأت گرفته از سنتهای نادرست بوده و در میان خانوادهها و البته جامعه حاکم است.
باید بدانیم که فرزند خود را با خشونت، تحقیر، تبعیض و افراط در محبت، تنها از بعد بیولوژیکی آرزده نمیسازیم، بلکه در ابعاد ژرفتر، احساس و توانایی و روح آنها را میشکنیم. بیایید روح جامعهٔ خود را نابود نکنیم.