بردهداری مدرن در افغانستان؛ از فئودالیزم روستایی تا لیبرالیزم اقتصادی
در گذشته انسانها بهعنوان برده خرید و فروش میشدند و علامت بردگی بر پیشانی داشتند و این قماش اختیاری برای مرگ و زندگی نداشتهاند. تاریخ بردهداری، در واقع تاریخ تفاوتهای طبقاتی و تجملگرایی علیه فقر و بدبختی است.
بردهداری، جرم علیه بشریت به حساب میرود. هرچند بردهداری تاریخ بسیار دیرینه دارد و از رسوم سنتی نگهداری انسان، بدون توجه به اختیارات و اراده وی به شمار میآید، اما در شرایط مدرن نیز آمار بردهها بسیار است؛ هرچند شمایل آن تغییر کرده است.
در دنیای امروز، بردهداری تعریف واضحی پیدا کرده است، تا مبادا انسانها بهعنوان برده مورد استفاده قرار گیرند، اما در لایههای همین دموکراسی و آزادی انسانی، هنوزهم بردهداری بهشکل بسیار اسفبار و با میزان گستردهتر از گذشته وجود دارد. از لحاظ قانونی، اجبار به کسی برای کار با تهدید فیزیکی یا روانی، مالکیت یا کنترول فرد از سوی یک کارفرما به وسیله آزار فیزیکی یا روانی یا تهدید به آن، رفتار غیرانسانی و استفاده از فرد بهعنوان کالایی که امکان خرید و فروش دارد و محدودیت فضای زندگی یا زندانی کردن یک انسان و… جزئی از مصداقهای مهم بردهداری بهشمار میآید.
با این توصیف، فقط فرم بردهداری تغییر کرده اما محتوای این سیستم اسارت انسانی هنوز هم وجود دارد. در گذشته انسانها بهعنوان برده خرید و فروش میشدند و علامت بردگی بر پیشانی داشتند و این قماش اختیاری برای مرگ و زندگی نداشتهاند. تاریخ بردهداری، در واقع تاریخ تفاوتهای طبقاتی و تجملگرایی علیه فقر و بدبختی است.
هرچند در طول تاریخ مقاومت بردهگان در برابر سلطه بردهداران، نظیر قیام اسپارتاکوس، مبارزه فکری کارل مارکس جهت شکستن تضادهای طبقاتی، اقدام آبراهام لینکلن، جهت لغو برده داری و مبارزههای تاریخی مهاتما گاندی، مارتین لوترکینگ و نلسون ماندلا و… وجود داشته است؛ اما شواهد و آمارها نشان میدهد که بردهداری هنوز وجود دارد و نهادهای حقوق بشری در سطح بینالملل نگران این وضع هستند.
امروزه نظام جدیدی از بردهداری شکل گرفته است.
فقرا به دلیل نجات از گرسنگی اسیر باندهای مافیایی زمین، انسان و مواد مخدر میشوند. کودکان به عنوان سرباز در میدانهای جنگ چریکی مورد استفاده قرار میگیرند و در کنار زنان در بخشهایی از جهان شامل «تجارت سکس» بوده و مورد تجاوز قرار میگیرند. در شرایط فعلی، سازمانهای دفاع از حقوق انسانی، کار اجباری بدون دستمزد، سوءاستفاده از کودکان بهویژه در زمان جنگ، ازدواج اجباری دختران نوجوان، بهکارگماردن افراد در مشاغل سخت به منظور بهرهبرداری مالی، قاچاق انسان و… را از موارد بسیار اساسی بردهگی بهحساب میآورند.
با این تعریف، افغانستان بهعنوان کشور توسعهنیافته و فقیر که جمعیت ناهمگون دارد؛ در صدر فهرست بردهداری مدرن قرار گرفته است. براساس گزارشهای سازمانهای بینالمللی، در میان کشورهای آسیایی؛ کوریای شمالی، افغانستان و پاکستان از جمله کشورهایی بهشمار میروند که در آنها بردهداری مدرن در بالاترین سطح آن قرار دارد. در این گزارش که از سوی سازمان بینالمللی کار، سازمان بینالمللی مهاجرت و بنیاد «walk free foundation» نشر شده است، حدود ۲۴٫۹ میلیون انسان در سراسر جهان با بردهگی مدرن مواجه اند.
هرچند سیستم بردهداری عبدالرحمنی در زمان شاه امانالله ممنوع شد، اما با وجود لغو بردهداری سنتی، شاهد سیستم بردهداری مدرن در این سرزمین هستیم. نظر به معیارهای سازمانهای جهانی، انواع مصادیق بردهداری در این کشور بهچشم میخورد. کار اجباری، کار شاقه توسط اطفال، ازدواج اجباری دختران و پسران زیر سن قانونی، گماردن کودکان در جنگهای چریکی خصوصاً توسط مخالفان مسلح و… از مصادیق روشنی است که بارها از سوی رسانهها مطرح و بهعنوان بخشی از فرایند نقض حقوق بشر در این کشور بیان شده است.
این موارد بعد از ناامنی، شاید از مهمترین چالشهای توسعه و حاکمیت دمکراسی در افغانستان به حساب آید. وجود مافیا، فقر بیش از حد، نبود زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی مناسب، بیحرمتی و عدم حاکمیت قانونی از عوامل رشد بردهگی مدرن در این کشور به حساب میآید. تازمانیکه به علل اصلی و پشت پرده این مشکلات راه حل همهجانبه درنظر گرفته نشود، تمرکز پروسهای نمیتواند این ناهمگونیهای اجتماعی را که محصول آن بردگی و صدها فلاکت دیگر است، حل کند.
سید بصیر مصباح، استاد دانشگاه و پژوهشگر ارتباطات