بنبست سیاسی حامد کرزی
گروه طالبان که یکی از نمایندههای جدی تفکر بنیادگرای اسلامی است، با برنامهريزي و طراحي سازمان استخبارات پاكستان و انگلیس و حمايت مالي عربستان سعودی در افغانستان شروع به فعالیت کرد.
طالبان با قرائتی خشونتزا از دین و کنار گذاشتن عقل، مدعی بر این هستند که پیروی از سنت پیامبر، زمانی تحقق پیدا میکند که به صدر اسلام بازگشت نماییم. به باور آنها، هویت اسلامی، همان هویت سلفی است.
ویژهگی که این گروه داشت و سبب تقویت آن نیز میشد، این بود که از میان “مردم” متولد شد و صبغهی سنتي و قبيلهای داشت. دولت انگلیس از این فرصت استفاده کرد و با همكاري آي اس آي، برنامهريزي و مديريت پروژهي طالبان را به عهده گرفتند.
انگلیسیها از این پتانسیل برای پخش تفرقه قومي-مذهبي در كشور استفاده كرده و کمکهای مالی کشورهای حاشیه خلیج فارس و بخصوص عربستان سعودي به اين گروه تزریق میشد.
طالبان در ظاهر صبغه دینی داشتند، اما هرچه بیشتر از زمان تولدش میگذشت، چهره غربیاش بیشتر میشد و پس از اینکه قسمت عمدهای از جغرافیای کشور را تصاحب کرد، دولت امریکا نيز وارد میدان بازی شد و حمایتهایش از این گروه را شروع كرد.
با به قدرت رسيدن جمهوریخواهان و جرج دبلیو بوش در امريكا و حمله القاعده بالای برجهای تجارت جهانی در نیویارک، دولت امریکا به منظور مبارزه با القاعده وتروریزم، جنگ هزینهبردار افغانستان را آغاز کرد و روی کار آمدن آقای کرزی در دنیای سیاست به عنوان رییسجمهور، حاکی از نزدیکی شدید ایشان با دولت امریکا بود.
آقای کرزی که زمانی معاون وزارت خارجه حکومت طالبان بود، با حمایت امریکاییها و غربیها رییسجمهور افغانستان شد.
رفته رفته کمکهای سخاوتمندانه ممالک غربی در افغانستان سرازیر میشد و روز به روز نفوذشان نیز بیشتر میشد؛ اما آقای کرزی در اواخر دولتش، چرخش عجیبی داشت و دشمنان افغانستان(طالبان) برادر ناراضیاش شدند. آقای کرزی به کرات گروه طالبان را برادران ناراضی خویش خواند و در پی دلجویی و حمایت آنها برخاست.
سیاست حمایتی آقای کرزی از طالبان، به تقویت این گروه در افغانستان و گسترش مناسبات آنها با برخی از کشورهای منطقه منجر شد.
شکی نیست که طالبان دشمن اصلی افغانستان است و هزاران کودک، جوان، مادر، فرزند، به دست این گروه کشته شدند و خسارات تاریخی بالای چندین نسل این مرز و بوم وارد کردند.
با توجه به مطالب مذکور، قرابت این گروه با آقای کرزی از چه نوعی است؟
آقای کرزی وقتی معاون وزارت خارجه رژیم طالبان بود، سعی زیادی بر ارتباط میان این گروه و ممالک غربی داشت ؛ از اینرو میتوان گفت ایشان نماینده ویژه غربیها در گروه طالبان بوده است و اینکه گروه مذکور نیز کرزی را قبول کرده، میتوان نتیجه گرفت که طالبان و غربیها در سیاست گذاریهای کلان گروه طالبان، شریک هستند، بنابراین، حامد کرزی با گروه طالبان قرابت سیاسی زیادی، باحمایت اسختبارات امریکاییها دارد.
با توجه به اینکه مردم افغانستان از جنگ و خونریزی خسته شده است و گروه طالبان همان مسیر سابق را نیز ادامه میدهد و امنیت و آرامش مردم افغانستان را سلب میکند، آقای کرزی پی به این برده است که به بنبست سیاسی رسیده است و در صحبتهای اخیرش، صراحتاً به اینکه ” طالبان دیگر برادرانم نیستند” خبر داده است.
اما این تناقضگوییها و حمایت آقای کرزی از گروه طالبان، فاصلهی عمیقی میان او و مردم ایجاد کرده است و انزجار و نفرت مردم از ایشان تا جایی رسیده است که به هر طرف خود را میزند تا محبوبیت پیدا کند.
رویگردانی آقای کرزی از حامیان پیشیناش، بیشتر از این مسئله ریشه میگیرد که آنها نسخهی جدیدتر از طالبان را به بازار خشونت عرضه کردند و آن«داعش» بود. حمایت از داعش، زمینهی مداخلات روسها را نیز فراهم کرد و آقای کرزی را نیز مجبور کرد که با یک چرخش ۱۸۰درجهای، در میان این گیرودار، به ضرر داعش و امریکا و به نفع طالبان و روسیه موضع بگیرد و صفحهی نو در حیات سیاسیاش بگشاید. هرچند روز گذشته، جیمز متیس، وزیر دفاع امریکا، طالبان را« دشمنان وحشی» خواند، اما نباید نادیده گرفت که این دشمنان وحشی، همچون مار افعیِ بودند که ابتدا امریکا در آستیناش پروراند و مطیع بود، و اما اینک چموشی میکند!
حسن واحدی – خبرگزای دید