بهترین اقدام بایدن در مورد افغانستان؛ توقف نازپروری طالبان
نویسنده: میشل روبین
منبع: واشنگتناگزمینر
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
از زمان بیل کلینتون هر رییس جمهور امریکا با حکمی برای تمرکز بر مسائل داخلی و اقتصادی انتخاب شده است، فقط به این خاطر که وساطت راستین داشته باشد. جو بایدن، برندۀ انتخابات ریاست جمهوری، ممکن است بخواهد از این الگو پیروی کند، اما تصمیمات جنگ و صلح اولین روزهای کاری او را به خصوص با حضور نیروهای امریکایی مستقر در مناطق جنگی، به خود اختصاص خواهد داد. منصفانه است که قضاوت سیاست خارجی بایدن را مورد پرسش قرار دهیم؛ رییس سابق کمیته روابط خارجی مجلس سنا، رییس جمهور جدید است که از زمان ورود جورج هربرت دبلیو بوش رییس اسبق سیآیای به اتاق بیضوی در سال ۱۹۸۹، تسلط کاملی در امور خارجی دارد.
در مورد افغانستان، بایدن ممکن هدف رییس جمهور ترامپ را برای کاهش نیروهای امریکایی در سر داشته باشد، اما اگر میخواهد موفق شود، باید سیاست ترامپ را در روز اول بشکند.
توییت ترامپ را که اعلان کرد تمام نیروهای امریکایی را تا کریسمس به خانه آورید، بگذارید کنار. این امر احتمالاً رخ نمیدهد. توییتر شاید با دور زدن رسانهها برای گفتوگوی مستقیم با مردم مفید باشد، اما کانالی نیست که پنتاگون بر مبنای آن دستورات فرمانده کل خود را بپذیرد.
بلکه، زمان آن است که مشکلات اساسی توافق ایالات متحده و طالبان را تصدیق و اصلاح کنیم. نوشتن در مورد نواقص این توافقنامه هیچ کمبودی ندارد. در عجله برای گرفتن امضای طالبان روی کاغذ – صرف نظر از محتوای آن- زلمی خلیلزاد نماینده ویژه امریکا در رایزنیهای مهم، حکومت افغانستان را حذف کرد و حتی مقاماتی چون امرالله صالح معاون فعلی رییس جمهور و حمدالله محب را در فهرست سیاه قرار داد. او هر گونه تعهدات جانب پاکستان را برای عدم پشتیبانی از تروریزم دور زد. علاوه بر این، در ماههای پسا-توافقنامه ۲۹ فبروری، خلیلزاد اطلاعات را تحریف، ارزیابیها را دستکاری نمود تا این داستان را که طالبان از این توافقنامه پیروی میکنند، حفظ کند.
به بیان ساده، با وجود خلیلزاد هیچ موفقیتی به دست نخواهد آمد. مردم افغانستان هیچ اعتمادی به او ندارند و طالبان او را یک «احمق مفید» میبینند. بایدن باید در روز اول او را اخراج کند.
سپس، تیم بایدن باید طالبان را در شرایط و تعهدات شان به گونه جدی مسئول بداند و در صورت عدم پایبندی آنها، مذاکرات را ترک کند. ریاست عمومی امنیت ملی افغانستان اعلام کرده است که محمد حنیف، رهبر القاعده در شبه قاره هند، را از بین برده است. رهبر القاعده در افغانستان بود و از پناهگاه امن طالبان استفاده میکرد که شکار نیروهای امنیتی افغانستان شد. این اولین باری نیست که طالبان در نقض صریع تعهدات خود از یک فرمانده القاعده میزبانی میکنند؛ به رغم اصرار خلیلزاد مبنی بر اینکه طالبان روابط خود را قطع کردهاند.
دولت ترامپ اکنون سعی دارد ۱۳ فرمانده طالبان را که امور مالی آنها از سوی سازمان ملل متحد مسدود شده است، از فهرست سیاه بیرون کند. وزارت خارجه امریکا گفته است که بسیاری آنها مردهاند اما هیچ شواهد و مدارکی برای اثبات این ادعای خود ارائه نکردند و تیم خلیلزاد نیز در مورد این اعتقاد که داراییهای ضبط شده از سوی طالبان برای ادامه جنگ در افغانستان استفاده نخواهد شد، توضیحات نداده است. در حقیقت، از آنجا که خلیلزاد نسبت به بازگشت تقریباً ۵ هزار زندانی طالبان که خواستار آزادی آنها از زندان حکومت شده بود، چشم پوشی کرد به چنین تعهداتی هم نمیشود باور کرد.
در اوایل ماه جاری، طالبان سعی کردند قندهار، دومین شهر بزرگ افغانستان و به گونه نمادین خانه سابق ملا عمر بنیانگذار این گروه را تصرف کنند. نیروهای امنیتی افغانستان با پشتیبانی قوای هوایی ایالات متحده طالبان را دوباره شکست دادند. ماه گذشته، حمله تروریستی طالبان در ولایت غور صدها کودک را کشت و مجروح کرد. برای طالبان، مشارکت در چنین حملات و حتی تلاش برای تصرف مرکز یک ولایت، نقض توافقنامه است. دستکم، ایالات متحده از اعمال تحریمهای مالی بالای طالبانی که مسئول این حملات هستند، باید پشتیبانی کند، چنانچه در نظر دارد داراییهای دیگران را از تحریم خارج کند.
به نظر میرسد بایدن آماده است حضور ضدتروریزم، بین ۱ هزار و ۵۰۰ تا ۲ هزار نیرو را در افغانستان حفظ کند. حفظ چنین نیرویی نظر به آنچه خلیلزاد و مایک پمپئو در نظر داشت، قبل از توییت «خانه تا کریسمس» ترامپ، بعید نیست. این سرمایهگذاری کوچکی برای برنده شدن در جنگ نیست، بلکه برای جلوگیری از پیامدهای بدتر شاید کافی باشد. با این حال، اگر بایدن صلح میخواهد، باید طالبان را از لحاظ دیپلماتیک مسئول بداند. هر کسی که هدایت سیاست افغانستان را در تیم بایدن به عهده گیرد – جیم کانینگهام سفیر اسبق ایالات متحده در افغانستان بیشتر پیشبینی میشود – ممکن روند صلح را ادامه دهد، اما باید بداند که تنها امیدش برای موفقیت، رایزنی با کابل در رابطه به تصمیمها و برنامههای عمده است و باید درک کند که اگر به واقعیت پشتیبانی پاکستان از تروریزم رسیدگی نشود، صلح امکانپذیر نیست. و تقویت اینکه تعهدات توافقنامه ۲۹ فبروری برای همه اجرا شدنی است و مینوی سفارششده نیست که طالبان بتوانند به گونه دلخواه یکی را انتخاب کنند.
این فرد همچنان باید از طرح خلیلزاد برای استفاده از طالبان علیه داعش بپرهیزد. این وظیفه ارتش افغانستان است و باید مشاورهدهی و تجهیز شوند تا به گونه موثر این کار را انجام دهند. اعتماد به طالبان برای مبارزه با داعش وقتی که طالبان در یک سطح خانوادگی و سازمانی با این گروه در ارتباط باشند، اساساً اتحاد با القاعده و تقویت آن است. این طرحی است که اگر نظارت دقیق بر اطلاعات کانگرس و امور خارجه سختگیرانه تر میبود، هرگز از آن عبور نمیکرد و این ایدهای است که ایالات متحده برای آن هزینه سنگینی پرداخت خواهد کرد. اگر هدف صلح است، وقت آن است که سختی آن را تشخیص دهیم و اینکه باید بر مبنای واقعیتها باشد، نه افکار واهی و پوچ دیپلماتیک.