(معادله ادبیات جنگ حکمتیار)
اعلامیه مطبوعاتی حزب اسلامی حکمتیار، شاید نخستین واکنش جهتدار در برابر تصمیم «شورای عالی ائتلاف برای نجات افغانستان» باشد. در این اعلامیه به نکات بسیار خوب و واقع بینانهای بر میخوریم، مخصوصاً در بخش نخست این بیانیه و نیز آنجایی که توسن خیال حکیمانه این حکیم فرزانه در وادی حکمتِ «تصویرسازی ماهرانه» به جولان درآمده و چنین دُرفشانی کرده است: در شرایطى كه كشتى نظام در حال غرق شدن بود، سرنشينان اين كشتى شكسته با دست خود و در نتيجه تصرفات ناسنجيده خويش بدنهاش را سوراخ سوراخ كرده و از رسيدن به “ساحل نجات” بازداشتند، حزب سرنوشتش را با اين نظام گره زد، سوار اين كشتى شد، تلاش كرد تا شكافهايش را ببندد و از غرق شدن باز دارد. همه را به آشتى و تفاهم فراخواند.
در بخشهای دیگر این اعلامیه، به نکاتی برمیخوریم که کمی تاملبرانگیز و یا بهتر است بگوییم، تا حدی تعجببرانگیز است. به این جهت که گناه تمام اعمال زشت تروریستان را به گردن مخالفان نظام انداخته است. در بخش پایانی هم، به نتیجهگیری که نه، شبیه به یک مقولۀ کشتیگیری و زورآزمایی مواجه میشویم. اینک شما و تحلیل معادله ادبیات جنگ جناب حکمتیار:
بخش اول معادله، (اول بگو): دیباچۀ اعلامیۀ حزب را سخنان زیبا و دلپسندِ و نصیحت گونهای تشکیل میدهد که الحق و الانصاف نمیتوان از آن به سادگی گذشت. او سخن از «تكرار تجارب تلخ، ناكام و خونين گذشته» به میان آورده و نیز گفته است؛ «ادبيات جنگ، زبان تهديد، تخويف و اخطار، مبارزطلبى، شعارهاى خشن، تلاش براى ناامن كردن هر چه بيشتر كشور و ايجاد ترس و رعب ميان مردم را تجربه نكنند» و…، واقعاً حرفهای جذاب و دلنشینی هستند.
و اما، بخش دوم معادله؛ (بعد بگیر):
گاهی وقتها، لازم است برای پیشگیری، فرافکنی هم صورت بگیرد، پیگیری خونهایی که تاکنون ریخته شده بدون سرنخی رها نشود. باید کسی باشد که مسبب اصلی این حوادث هولناک در افغانستان مخصوصاً در کابل، معرفی شود؛ پس، پیش از آنکه انگشت اتهامی بسویشان دراز شود؛ خود پیشگام شده و کسی یا کسانی را یا گروهی یا جناحی را با انگشت شهادت، به عنوان متهم اصلی، نشانه روند؛ لذا در این بخش، معادله این «ادبیات فرافکنانه» را پیشکش میکند:” برخى از جناحهاى داخلى و خارجى كه منافعشان را با ادامه جنگ در كشور ما گره زدهاند؛ تلاش مىورزند در برابر اين مساعى مخلصانه موانع ايجاد کنند، حوادث اخير كشور در مجموع و حوادث خونين كابل و هرات به گونه خاص؛ از سوى همينها مهندسى و ايجاد شد. همينها مىخواهند كشور را بارى ديگر به درگيریهاى سالهاى خونين گذشته برگردانند و جنگ را از اطراف به شهرها و جادههاى كابل انتقال دهند.”
آخرین بخش معادله؛ (تا نگیرد ترا):
برای اینکه اسیر دام پرپیچ و خم اتهام مخالفان نشود؛ بعد از طی کردن مراحل دوگانۀ فوق، به مرحله واکنش دفاعی توأم با تهاجم رسیده، شروع به تهدید میکند:” ما از هر طرح و اقدامى كه باعث اصلاح و تقويه نظام و تأمين امنيت و عدالت در كشور باشد؛ مجدانه و مخلصانه حمايت مىكنيم و اما از تصاميم و تلاشهايى كه به هدف تضعيف هر چه بيشتر نظام و تشديد هرجومرج در كشور به راه مىافتد؛ نه تنها حمايت نمىكنيم و اجازه چنين كارى را به احدى نمىدهيم؛ بلكه يکجا با ملت خود در برابر آن استوارانه مىايستيم.»
به قول دکتر شریعتی: «آری این چنین است ای برادر»! تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل…
داکتر فضایلی-خبرگزاری دید