تجلیل از شهید مزاری به سبکهای مختلف
از مراسم سالیاد شهید مزاری همهساله در افغانستان تجلیل شده و امسال نیز تجلیل میشود. جمعه گذشته، محمد محقق، مراسم تجلیل از شهید مزاری را برگزار کرد و همینطور محمد کریم خلیلی و شماری از مدعیان دیگر رهبری در جامعه هزاره نیز مصمم به برگزاری مراسم سالیاد از آقای مزاری هستند.
امسال اما تجلیل از شهید مزاری در میان هزارهها در شرایطی برگزاری میشود که فضای سیاسی، اجتماعی تا حدی متفاوتتر از سال پار است. امسال، جایگاه رهبران سنتی این بخش از مردم افغانستان، در جامعه تا اندازهای با افت و افول روبهرو شده و سرآمدان جنبش روشنایی نیز در تب و تاب پررنگتر کردن نقش شان در این جامعهی چندتکه هستند؛ چنانچه قرار بود که فردا( جمعه، ۱۳حوت) جنبش نیز مراسم گرامیداشت از سالیاد شهید مزاری را برپا کند، اما بنا به آنچه که«دلایل امنیتی» خوانده شده، این برنامه لغو گردید.
اما حرف اینجاست که آیا به راستی مسئلهی تجلیل و نکوداشت ازشهید مزاری مطرح است، یا سخن از احیای جایگاه و کشاندن مردم در زیر ردای رهبرانی است که تصور میرود اکنون میان آنها و مردم، دیواری بلند کشیده شده و از همینرو، نیاز شدید به بسیجکردن مردم، بهمنظور رسیدن به مقاصد سیاسی شان هستند؟
چیزی که در افغانستان از سالها بدینسو ترویج شده، به یغما رفتن میراث فکری شخصیتهای سیاسی پس از رحلت شان است. احمد شاه مسعود و عبدالعلی مزاری، کسانی هستند که پس از رفتن آنها، میراث و راه سیاسی شان از جانب دیگران، مورد دستبرد واقع شد و مدعیان زیاد و رنگارنگی پیدا کرد. همانطوری که شخصیتهای زیادی از ملیت تاجیک، خود را وارث راه شهید مسعود میپندارند و از نام و راه وی بهرهی سوء میبرند، شماری از چهرههای ملیت هزاره نیز خود را وارث راه شهید مزاری قلمداد میکنند و در مواقع گوناگونی رخ مینمایانند.
در حالی که شهید مزاری در زمان حیاتش مال و ثروت شخصی انباشت نکرد و دایم در صف مبارزه و جنگ، ایستادهگی میکرد و ذهنیتاش هم عدالتطلبی بود و نیز بدون زرق و برق و به شکل ساده، زیست و زندگی داشت؛ اما امروز چه میشود با این راه و آرمان؟ آنانی که امروزه مدعی رهبری مردم در این جغرافیای اجتماعی هستند، زورسالاری و زراندوزی، برجستهترین شاخصههای شان را تشکیل میدهد.
عدهای در سالیاد مرگ شهید مزاری، اشک تمساح میریزند و به بهانهی تجلیل، در عین واماندگی از خود تجلیل میکنند و در داخل و خارج از کشور، به شکل ریاکارانه و عوامفریبانه، مراسم ترتیب میدهند. اینان پیش از آنکه به خط شهید مزاری وفادار باشند، به روشی متوسل شدهاند که بتوانند تودههای مردم را بفریبند و بر سر راه دیگران، دام بگذارند!
شهید مزاری قبل از اینکه برای اینها به عنوان یک رهبر مطرح باشد، وسیلهای است برای برخیها برای تصاحب ثروت و مکنت و تکیهزدن بر اریکهی قدرت. همهساله میلیونها افغانی از سوی این مدعیان راه شهید مزاری به مصرف میرسد، در حالی که حتی خانواده آقای مزاری، تاهنوز در فقر به سر میبرند و کسی به یاد آنها نیست…
اینک به نظر میرسد که تجلیل از شهید مزاری، بیش از همه، رنگ سیاسی را به خود گرفته است. نمایشهای شهری و خیابانی در این روزها، همهگی گواه این ادعا است که عدهای بر خوان قدرت تکیه زدهاند و فقط از نام و عنوان شهید مزاری برای دستیابی به مقاصد شخصی و گروهی شان، کار میگیرند.
فرهاد احمدی