تحریمهای حداکثری امریکا؛ ایران همچنان ایستاده است!
یکی دیگر از اهداف کارزار فشار حداکثری بالابردن هزینه ماجراجوییهای منطقهای ایران بود. اما به نظر میرسد ایران در سال دوم تحریمهای امریکا نیز از عهده هزینههای حفظ جایگاه خود به عنوان یک قدرت منطقهای برخواهد آمد.
تهران از تحریمهای امریکا جان سالم به در برد و برنامه هستهای و فعالیتهای منطقهای آن نیز همین طور خواهد شد.
یک سال پیش، دولت ترامپ کمپاین «فشار حداکثری» را علیه ایران آغاز کرد. امریکا در ماه می سال ۲۰۱۸ میلادی از توافق هستهای با ایران (برجام) خارج شد. در نوامبر، این کشور تحریمهای اقتصادی را برای تحت فشار قرار دادن صادرات نفت ایران و محدود نمودن دسترسی این کشور به سیستم مالی بینالمللی، وضع کرد. برخی تحلیلگران پیشبینی کردند که دوستان ایران در اروپا و آسیا برای کمک کردن به اقتصاد ایران از ایالات متحده سرپیچی خواهند کرد. برخی دیگر اظهار داشتند که تحریمها اقتصاد ایران را به «سراشیبی سقوط» سوق خواهد داد و به تهران گزینهای جز تسلیم شدن یا سقوط نخواهد گذاشت. نه تنها هیچکدام این پیشبینیها دقیق نبود، بلکه اکنون ایران تحت فشار حد اکثری وارد دومین سال خود میشود و همچنان در مورد ثبات اقتصادی و جایگاه منطقهای خود اطمینان دارد. بنا براین، به نظر میرسد که (آیتالله سید)علی خامنهای رهبر معظم و دیگر (اقشار)محافظهکار احتمالاً مسیر کنونی را ادامه خواهند داد: ایران همزمان با تقویت اقتصاد غیرنفتی خود به اخلالگری در بازار نفت و همچنین ضمن امتناع از گفتوگو با واشنگتن به گسترش برنامه هستهایاش ادامه خواهد داد.
دوستان این امر را دوست دارند
حتی پس از آنکه ایالات متحده از توافق هستهای خارج شد، ایران انتظار داشت شرکای دیگر این توافقنامه به اقتصادش کمک کند. از این گذشته، امضا کنندگان این توافقنامه متعهد به تداوم صادرات نفت ایران بودند. با این حال، به دلیل فشارهای ایالات متحده، این پشتیبانی هرگز تحقق نیافت. اروپا به تدوین میکانیزم مالی کمک کرد تا بتواند تحریمهای ایالات متحده را دور بزند، اما این میکانیزم تنها مربوط به تجارت بشردوستانه میشود. در نهایت، دولتهای اروپایی فقط میتوانند از تجارت با ایران حمایت کنند، زیرا آنها نمیتوانند شرکتهای خصوصی را مجبور به سرپیچی از تحریمهای ایالات متحده کنند.
دولتهای دوست دیگر مانند – چین، روسیه و هند – نیز کمک چندانی نکردند. این کشورها اولویتهای بالاتری دارند که نمیخواهند در روابط با ایالات متحده، آنها را به مخاطره اندازد. برای چین، مذاکرات تجاری و روابط استراتژیک وسیعتر بالاترین اولویت است. روسیه میخواهد از دادن دلیل دیگر به کانگرس امریکا برای تعقیب تحریمها علیه کرملین اجتناب کند. هند نیز با بهرهگیری از شکنندگی روابط امریکا با پاکستان، علاقهمند عمیق کردن روابط دفاعیاش با واشنگتن است.
چین، هند و روسیه از ناحیه بازار نفت با فشار کمی روبهرو است و نمیخواهند به خاطر ایران منزوی شوند. تقاضای جهانی در حال کاهش، عرضه فراوان و قیمتها پایین است – پس چرا این کشورها تحریمهای امریکا را برای خرید نفت ایران به جان خرند؟ چین بزرگترین مشتری نفت ایران است، اما خریدهایش نسبتاً اندک است. از زمان وضع تحریمها، پکن برای تأمین بخش عمدهای از نیازهای نفتی خود به عربستان سعودی روی آورده است. هند نیز منابع زیادی از نفت خام ارزان دارد که خطر تحریمها را نمیخواهد. روسیه با توجه به این که امروز در همکاری نزدیک با «اوپک» برای کاهش حجم نفت خام موجود در بازار قرار دارد، انگیزه کمی برای کمک به یک صادرکننده نفت دارد.
نیتهای خام
ایران از ناحیه انزوای اقتصادی بینالمللی، شوک شدیدی متحمل شده است. صادرات نفت این کشور از روزانه ۲.۴ میلیون بشکه در ماه اپریل سال ۲۰۱۸ به کمتر از ۵۰۰ هزار بشکه در سپمتمبر سال ۲۰۱۹ کاهش یافته است. اقتصاد به رکود مواجه شده، تورم صعود کرده و ارز ۶۰ درصد از ارزش خود را در برابر دالر از دست داده است. اما نشانههای دیگر حاکی از ثبات اقتصادی این کشور است.
صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی پیشبینی میکند که اقتصاد ایران در سال ۲۰۲۰ از رکود به رشد تقریباً صفر درصد جهش خواهد کرد. علاوه براین، پیشبینی شده است که نرخ تورم ایران از ۳۵٫۷ درصد در ۲۰۱۹ به ۳۱ درصد در ۲۰۲۰ میلادی کاهش یابد. بازار ارز نیز به آرامش مورد نیاز برای معاملات روزانه رسیده است. نرخ مشارکت نیروی کار و اشتغال در حال افزایش است. اقتصاد ایران قویتر از قبل نمیشود – تولید ناخالص داخلی در ۲۰۲۰ مشابه ۲۰۱۵ میلادی خواهد بود – اما به ثبات خواهد رسید و رهبری ایران احتمالاً چنین نتیجهگیری خواهد کرد که میتواند در سال آینده مقابل فشار امریکا ایستادگی کند.
بخشی از پایداری اقتصاد ایران به دلیل تنوع آن است – ویژگی که واشنگتن اغلب از آن چشمپوشی کرده است. در ۲۰۱۷ میلادی نفت خام فقط ۴۳ درصد از کل صادرات ایران را تشکیل میداد- در حالی که این رقم برای عربستان سعودی ۷۸ درصد بود. به همین دلیل بخش خدمات، کشاورزی و صنعت غیرنفتی ایران توانست ضربه ناشی از کاهش درآمدهای نفتی به دلیل تحریمها را تا حدی خنثی کند. تابآوری این بخشها در برابر تحریمهای امریکا بیش از بخش انرژی بوده که به شدت به بازار جهانی وابسته است.
اقتصاد ایران کاملا از خطر رهایی نیافته است. بیکاری همچنان یک مشکل پایدار است، سیستم بانکی به طور مزمن ضعیف و تحت فشار میباشد و بخش خصوصی ضعیف است. اما به نظر نمیرسد شرایط برای سال آینده چندان وخیم نخواهد بود. رهبری این کشور اقدامات پیشگیرانهای را روی دست گرفته و طبق منابع خبری رسمی، دولت قصد دارد بودجه سال آینده را بدون تکیه بر درآمدهای نفتی تامین کند. این کشور میتواند برای پوشش شکافها و تضمین ادامه پرداختهای اجتماعی به ۱۰۰ میلیارد دالر ذخایر خود متکی باشد. این اقدامات اگرچه برای همیشه پایدار نخواهد بود، اما میتواند ثبات اقتصادی ایران را در سال آینده تضمین کند.
ابرقدرت منطقهای
یکی دیگر از اهداف کارزار فشار حداکثری بالابردن هزینه ماجراجوییهای منطقهای ایران بود. اما به نظر میرسد ایران در سال دوم تحریمهای امریکا نیز از عهده هزینههای حفظ جایگاه خود به عنوان یک قدرت منطقهای برخواهد آمد. طی یک ماه گذشته، دولت ترامپ با عجله از سوریه و تعهد خود برای امنیت انرژی عقبنشینی کرد و خلایی برای ایران گذاشت که به خوبی میتواند آن را پر کند. علاوه بر این، دولت ترامپ بارها نشان داد که به رفتارهای تحریکآمیز ایران پاسخ نظامی نخواهد داد: ترامپ در مورد سقوط پهپاد امریکایی، حمله به شش کشتی تجاری در خلیج فارس، توقیف یک نفتکش یا حملات ۱۴ سپتمبر که نیمی از تولید نفت عربستان را به صورت آفلاین خاموش کرد، واکنشی نشان نداد. دولت ترامپ اصرار دارد که شرکای منطقهای خود را رها نمیکند. در واقع، ارتش ایالات متحده از ماه می بدین سو ۱۴ هزار سرباز اضافی را به خاورمیانه اعزام کرده است. اما برای ایران، عربستان سعودی، اسراییل و امارات متحده عرب پیام روشن است: ترامپ ممکن سیستم دفاعی را تقویت کند، اما گرده جنگیدن ندارد.
تهران فرصت چشمگیری برای استفاده از مزایای نبود موانع نظامی یا دیپلماتیک در منطقه دارد. تهران از این فرصت برای افزایش اخلالگریها در بازار نفت و برداشتن گامهای تحریکآمیز در برنامه هستهایاش، مانند گسترش سنترفیوژهای پیشرفته و غنیسازی یورانیم، استفاده خواهد کرد. ایران همچنین به گسترش نفوذ در کشورهای همسایه به ویژه عراق ادامه خواهد داد؛ جایی که نیروهای تحت حمایت ایران در تلاش مهار اعتراضات هستند. تهران سالهاست نفوذ قابل توجهی در عراق دارد، اما عدم مشارکت امریکا هرگونه کیفیت در مورد ایفای نقش مستقیم را برطرف کرده است.
بازگشت تحریمها نه به جمهوری اسلامی و نه به فعالیتهای منطقهای آن آسیب مهلکی وارد کرد. اما دیپلماسی مشارکت بین امریکا و ایران از تحریمها آسیب جدی دیده است. تلاش طرفهای سوم برای آوردن واشنگتن و تهران به میز گفتوگوها ادامه خواهد داشت اما احتمالاً این تلاش با شکست مواجه خواهد شد. چه بسا (آیتالله سید علی) خامنهای (رهبر ایران ) وضعیت داخلی و منطقهای ایران را با ثبات دیده و بنابراین چنین احساس میکند که نیازی نیست اجازه دیدار بین مقامات امریکایی و ایرانی را صادر کند – به خصوص در جریان انتخابات در ایالات متحده امریکا. تهران – به جای دیپلماسی و به جای سرنگون شدن – به رفتار تحریکآمیز خود ادامه خواهد داد. سال دوم رویکرد فشار حداکثری در مقایسه با سال اول با آشفتگی بیشتری همراه خواهد بود.