تحولات اخیر؛ طا-لبان به رسمیت شناخته میشوند!
آیا کشورهای متمایل به رسمیت شناختن طا-لبان منحیث حکومت مشروع افغانستان حاضر به پرداختن تاوان آن به امریکا و متحدان غربیاش خواهند بود
«خبرهای سرچوک و شایعات میان مردم» حاکی است که دولت طا-لبان در ۱۵ حمل دست کم از سوی برخی کشورها به رسمیت شناخته میشود. شایعات همچنان در باره تعامل روسیه، چین و پاکستان بر سر به رسمیت شناختن طا-لبان داغ است و سفر اخیر وانگ یی وزیر خارجه چین و ضمیر کابلوف فرستاده ویژه پوتین برای افغانستان در همین راستا تفسیر میشود.
در یکی دو هفته اخیر چند رخداد مهم در پیوند به افغانستان و یا در داخل این کشور اتفاق افتاد که گمانه زنیها و شایعات را در این خصوص افزایش داده است. چهل و هشتمین نشست وزرای خارجه سازمان همکاری اسلامی در پاکستان، نشست سران طا-لبان در قندهار، سفر امیرخان متقی به ترکیه، سفر وزیر خارجه چین و فرستاده ویژه پوتین به افغانستان و همچنان احتمال برگزاری سومین نشست وزرای خارجه کشورهای همسایه افغانستان به میزبانی چین، از جمله رویدادهایی است که این گمانه زنی را به شدت تقویت کرده است.
البته ذکر این نکته ضروری است که شایعات سطح شهر در افغانستان در اکثر اوقات معنی و مدلول میدانی یافته و نشان داده که وقتی موضوعی در سطح شهر زیاد زمزمه میشود، از قوه به فعل نیز در میآید.
با این حال، ظاهراً به نظر میرسد که در برابر رخدادهای به سود طا-لبان، چند مسئله مخالف با آن نیز رخداده است: از جمله عدم بازگشایی مکاتب دوره متوسطه و لیسه برای دختران، هشدار امریکا از به رسمیت شناختن طا-لبان و اجماع منطقهای برای ایجاد دولت فراگیر که همه در جهت عکس شایعات بوده و احتمال میرود که در روند به رسمیت شناختن طا-لبان از سوی جهان تاثیر معکوس برجای بگذارد.
آنچه اما مغفول مانده، جنگ روسیه در اوکراین و اثرات آن بر وضعیت افغانستان و موضوع به رسمیت شناخته شدن یا نشدن طا-لبان است. شکی نیست که جنگ اوکراین جهان را بار دیگر پس از فروپاشی شوروی پیشین دو قطبی کرده و شرق و غرب را در برابر هم قرار داده است؛ چیزی که دو دهه جنگ افغانستان نتوانست به میدان آورد. اکنون امریکا و ناتو در یک طرف معادله و روسیه و چین و اقمار شان در طرف دیگر این معادله جهانی قرار گرفتهاند. از همین جهت است که احتمال به رسمیت شناخته شدن طا-لبان توسط روسیه و چین و سپس پاکستان و برخی کشورهای نزدیک به پکن و مسکو در لجبازی با امریکا میرود.
اما در این مقطع پرسش این است که آیا کشورهای متمایل به رسمیت شناختن طا-لبان منحیث حکومت مشروع افغانستان حاضر به پرداختن تاوان آن به امریکا و متحدان غربیاش خواهند بود. آیا این کشورها که تنش زیادی با غرب دارند، با این اقدام تنشها را افزایش خواهند داد، یا میخواهند بدهند.
تا آنجا که منطق حکم میکند، کشورهای مزبور باید مطابق اجماع منطقهای و جهانی برای ایجاد یک دولت فراگیر متشکل از تمام اقوام کشور که برخاسته از رای مردم باشد و مشروعیت داخلی خود را از متن مردم بگیرد، به پیش بروند و در صورت محقق نشدن این مسئله، از به رسمیت شناختن طا-لبان خودداری کنند، ولی تحولات جهانی به گونهای رقم خورده که مهره چینی قدرتهای جهانی را در شطرنح پالیسی و راهبرد متاثر میکند و ناگزیر اقدامات شان برای ضربه زدن به دیگری خارج از قاعده بازی ادامه مییابد.
ولی در برهه کنونی مسلم این است که چین و روسیه دو کشور با حاکمیت تمامیت خواه بوده و دغدغههای سیاسی و اجتماعی غرب را در مسئله حقوق بشر و آزادی زنان و حق تحصیل و تعلیم آنان ندارند و فقط مبتنی بر منافع اقتصادی خود عمل میکنند. از این جهت، نا محتمل نیست که پکن و مسکو آغازگر به رسمیت شناخته شدن طا-لبان شوند و و راه را برای لابیگر بزرگ همانند پاکستان و برخی کشورهای مایل به تعامل با طا-لبان باز کنند.
آنچه اما در هفتههای اخیر به شدت به حاشیه رانده شده، بحث تشکیل دولت فراگیر و ایجاد بستر مناسب در جهت ثبات پایدار و رسیدن به صلح دایمی است. آیا با به رسمیت شناخته شدن «امارت اسلامی» فرصت جدیدی برای ایجاد فراگیری قدرت سیاسی به دست خواهد آمد؟ پرسشی که فقط گذر زمان به ان پاسخ خواهد داد.