آخرین اخبارافغانستانتحلیلسیاست

تحولات افغانستان؛ چرا جنگ علیه تروریزم پایان نیافته است

هیچ شکی نیست که خروج ایالات متحده از افغانستان یک واقعه تاریخی بود، اما پایان امپریالیزم تهاجمی ایالات متحده یا «مداخله لیبرالی» در یک لحظه رخ نمی‌دهد، بلکه طی یک فرایند طولانی‌مدت اتفاق می‌افتد

نویسنده: بردلی بلنکنشیپ
منبع: سی‌جی‌تی‌ان
مترجم: سیدطاهر مجاب – خبرگزاری دید
درست ۲۰ سال پیش در ۱۱ سپتمبر، چند حمله تروریستی هماهنگ علیه ایالات متحده باعث از بین رفتن هزاران تن شد و مسیر تاریخ را برای همیشه تغییر داد.
در واکنش به این حملات، واشنگتن «جنگ جهانی علیه تروریزم» را آغاز کرد که شامل دو حمله زمینی – جنگ در عراق و جنگ در افغانستان – و سایر مداخلات نظامی می‌شود. با این حال، تحولات اخیر نشان داد که این جنگ ممکن در حال تحول باشد.
به تاریخ ۳۱ اگست، پس از عقب‌نشینی تحقیرآمیز نظامیان امریکایی، افتادن کنترول افغانستان به دست طالبان و یک حمله تروریستی مرگبار که منجر به کشته‌شدن ۱۳ سرباز امریکایی و ۱۷۰ شهروند افغانستان شد، رییس جمهور جو بایدن پایان جنگ را در افغانستان اعلان کرد.
بایدن با لحن جسورانه گفت که ایالات متحده باید با تهدیدهای امروز سازگار شود و از تهدیدهای ۲۰ سال گذشته عبور کند. در همین راستا، وی گفت خروج از افغانستان پایان عصر سیاست خارجی ایالات متحده با محوریت جنگ، تغییر رژیم و تلاش برای «بازسازی سایر کشورها» است.
در عوض، طبق اظهارات بایدن، ایالات متحده اکنون باید روی ماموریت‌هایی تمرکز کند که اهداف واضح و دست‌یافتنی داشته باشد و دارای منافع امنیت ملی مشخصی باشد.
هرچند، این سخنان از سوی رییس جمهور امریکا بی‌سابقه است، اما یک وعده میان‌تهی است. همان‌طور که بایدن در سخنان خود اشاره کرد، ایالات متحده هنوز دارای قابلیت‌هایی «از آنسوی افق» است؛ یعنی حملات پهپادی و موشکی که انتظار می‌رود بخش مهم دستورالعمل‌های جدید وی باشد، تا با دشمنان در خارج مبارزه کند. این خود اقدام برای جنگ است.
بایدن حتی از مثال اخیر برنامه ترور جهانی که به تازگی با حمله پهپادی در کابل به اجرا درآمد، قدردانی کرد؛ حمله‌ای که ۱۰ عضو یک خانواده، از جمله ۷ کودک را کشت. در اصل، بایدن یک خانواده را در تلافی حمله تروریستی که نظامیان امریکایی را از بین برد، به قتل رساند.
لازم به ذکر است که این نخستین اشتباه نیست، بلکه ویژگی برنامه ترور هواپیماهای بدون سرنشین است. بر بنیاد گزارش یک نهاد تحقیقی مستقر در لندن، دست‌کم ۱۴ هزار حمله پهپادی از ۲۰۰۴ بدینسو انجام شده و بین ۹۰۰ تا ۲ هزار و ۲۰۰ غیرنظامی کشته شدند که شامل ۲۸۳-۴۵۴ کودک می‌شود.
گذشته از این، این حملات همچنان حاکمیت کشورها را نقض می‌کند، از آن‌جا که این یک اقدام جنگی است و معمولاً بدون رضایت یک کشور مستقل انجام می‌شود.
به عنوان مثال، دولت بایدن تأکید کرده است که بدون موافقت دولت طالبان از چنین قابلیت‌هایی در افغانستان استفاده خواهد کرد، بدین معنا که جنگ در افغانستان همچنان ادامه خواهد داشت.
در افغانستان، جنگ جهانی ایالات متحده علیه تروریزم در واقع به پایان نرسیده است، بلکه برای مخاطبان وطنی کاهش یافته و فردیت‌زدایی شده است.
جنگ ایالات متحده در ویتنام نیز می‌تواند یک مورد تاریخی موازی باشد. جنگ ویتنام بسیار نامحبوب بود و دلیل اصلی آن این واقعیت بود که این کشور پیش‌نویسی داشت که مردم را مجبور به مبارزه می‌کرد، صرف نظر از موافقت یا عدم رضایت آن‌ها.
در همین دوران بود که این پیش‌نویس از بین رفت، احتمالاً نه به خاطر ملاحظات اخلاقی بلکه به این دلیل که علیه منافع امپریالیستی ایالات متحده بود.
این امر به وضوح در مورد جنگ علیه «تروریزم» صادق است.
همان‌طور که دیده شد، کشته‌شدن ۱۳ سرباز امریکایی در کابل، برخی آن‌ها نسل پسا-۱۱ سپتمبر بودند، منجر به غم و اندوه بسیار در میان امریکایی‌ها شد. آن‌ها یا از بایدن به خاطر نحوه خروج دولتش از افغانستان عصبانی بودند یا از دولت به خاطر اعزام نسل دیگری از جوانان به جنگ بیهوده.
ماشین جنگی ایالات متحده اکنون سعی دارد با این شرایط جدید – تهدیدهای جدید – خود را سازگار کند و همین‌طور نفوسی که بیش از پیش از جنگ‌های بیهوده خسته شده‌اند. این امر با فردیت‌زدایی جنگ از طریق جنگده‌های بدون سرنشین محقق می‌شود، چون حمله‌های زمینی دیگر خریدار ندارد.
هیچ شکی نیست که خروج ایالات متحده از افغانستان یک واقعه تاریخی بود، اما پایان امپریالیزم تهاجمی ایالات متحده یا «مداخله لیبرالی» در یک لحظه رخ نمی‌دهد، بلکه طی یک فرایند طولانی‌مدت اتفاق می‌افتد.
در واقع، جنگ بی‌پایان امریکا علیه تروریزم پایان نیافته است؛ بلکه فقط به یک جنگ حساس‌تر و ماهرانه‌تر تبدیل می‌شود.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا