آخرین اخباراسلایدشوافغانستانتحلیلسیاست

ترامپ به قدرت افغان‌ها پی برد، ولی به ماهیت جنگ نه!

یکی از داعیه‌های اساسی حضور ۱۸ ساله امریکا در افغانستان، مبارزه با تروریزم و برقراری امنیت و صلح بوده است، اما تاکنون هیچ گامی برای تدوین یک طرح همه‌جانبه برای برقراری صلح نه از سوی امریکا و نه از سوی حکومت و سیاسیون افغانستان، برداشته نشده است.

درست ۱۸ سال قبل از امروز در سال ۲۰۰۱ گروه القاعده برج‌های دوگانه مرکز تجارت جهانی را در نیویارک هدف قرار داد و این موضوع بهانه‌ای شد تا امریکا برای سرکوب طالبان که رابطه نزدیک با القاعده داشتند و آن زمان افغانستان در کنترول آن‌ها بود، حمله نظامی آغاز کند که در نتیجه حکومت طالبان سقوط و حکومت موقت و پس از آن نظام جدید روی کار آمد.
اکنون که ۱۸ سال از حضور نیروهای خارجی در افغانستان می‌گذرد، ولی امریکا نتوانسته طالبان را شکست دهد و یک حکومت باثبات و شایسته در کابل ایجاد کند، برعکس، گروه طالبان قدرتمند‌تر از گذشته، به‌فعالیت‌های دهشت‌افکنانه خود ادامه داده/ می‌دهد.
دونالد ترامپ رییس جمهور امریکا که بیشتر حرف و حدیث‌هایش ریشه واکنشی و هرازگاهی خنده‌دار دارد، به‌تازگی از شجاعت افغان‌ها در میدان‌های جنگ پرده برداشته و آنان را شجاع توصیف کرده است. ترامپ گفته است:«اکنون افغانستان ناامن‌تر، بی‌ثبات‌تر و نامحفوظ ‌تر است. جنرال امریکایی باری برایم گفت: بهار جنگ سخت‌تر خواهد شد. گفتم خوب این‌ها کار هزاران ساله افغان‌‌ها است که از کوه‌ها پایان شده و می‌جنگند و جنگجویان خوبی‌اند، افغان‌ها در جنگ بسیار ماهر هستند اگر باور ندارید از روسیه بپرسید».
این اظهارات ترامپ با آنکه بازخورد گسترده‌ای در فضای مجازی داشت و شهروندان کشور حرف و حدیث‌های مختلفی از خود نوشتند، ولی بُعد اصلی و اساسی قضیه را فراموش کردند.
بدون شک و تردید شکست شوروی سابق در برابر افغان‌ها، ضربه شکننده و مهلکی بر پیکر کمونیزم وارد کرد که در تاریخ جهان بی‌نظیر بود و کشورهای مختلف دنیا با الهام از این شکست ننگین شوروی، توانستند جرئت و جسارت پیشه کرده و به استقلال و آزادی دست یابند.
حدود ۴ دهه افغان‌ها در جنگ آتشین و خانمان‌سوز سوختند و میلیون‌ها قربانی تقدیم کردند، اما ریشه‌های این جنگ همچنان فراموش شده باقی ماند و نشد طرحی را پایه‌گذاری کنند که عوامل جنگ ریشه‌یابی و راه‌های رسیدن به صلح جست‌وجو شود. جنگ در افغانستان شباهت بیشتری به جنگ در کولمبیا دارد. کشوری که حدود ۵۲ سال در جنگ و بحران به‌سر برد، اما سرانجام بر اساس طرح همه‌جانبه و مورد قبول همه‌ جوانب به ‌شمول گروه‌های مخالف به‌ویژه شورشیان «فارک» که طرف اصلی جنگ با حکومت کولمبیا بود و نهادهای مختلف سیاسی در این کشور، صلح برقرار گردید.
شوربختانه یکی از داعیه‌های اساسی حضور ۱۸ ساله امریکا در افغانستان، مبارزه با تروریزم و برقراری امنیت و صلح بوده است، اما تاکنون هیچ گامی برای تدوین یک طرح همه‌جانبه برای برقراری صلح نه از سوی امریکا و نه از سوی حکومت و سیاسیون افغانستان، برداشته نشده است.
در این مدت، بستره تروریزم و حرکت‌های تروریستی گسترده‌تر از قبل شد و افغانستان به‌لانه امن گروه‌های تروریستی مبدل گردید که به ‌صراحت می‌توان گفت یکی از عوامل اساسی و بنیادی در این مورد، ناتوانی و ناکارایی امریکا بوده که نتوانسته و یا هم نخواسته ریشه‌های جنگ در افغانستان نابود و صلح و ثبات در این کشور برقرار گردد.
در همین حال، با وجود افزایش خشونت و تنش‌ها، در حالی که حضور امریکا هیچ‌گونه نتیجه ملموسی در پی نداشت، ولی در سال ۲۰۱۴ و در دومین روز آغاز کار حکومت وحدت ملی، پیمان امنیتی بین امریکا و افغانستان در حول تأمین امنیت و دفاع از حاکمیت ملی و تمامیت ارضی افغانستان به امضا رسید.
امریکا در این سند مهم تعهد کرده بود که به دولت افغانستان و نهادهای امنیتی و بهتر شدن وضعیت امنیتی کشور و نیز نابودی تروریستان کمک می‌کند. در بند سوم ماده دوم این پیمان به صراحت گفته شده که طرفین برای افزایش سطح قابلیت‌های نیروهای ملی دفاعی و امنیتی افغانستان به منظور دفع و پاسخ به تهدیدات داخلی و خارجی باهم کار می‌کنند. برحسب تقاضای افغانستان، ایالات متحده فوراً حمایتی که آمادگی ارائه آن را دارد به نیروهای دفاعی و امنیتی ملی افغانستان با هدف پاسخ‌دهی به تهدیدات علیه امنیت این کشور فراهم می‌آورد. با این همه اما، هیچ‌گونه تغییری در وضعیت امنیتی به‌وجود نیامد و همانگونه که در بالا ذکر گردید، طالبان قدرت بیشتری گرفتند و مناطق مختلف افغانستان را تصرف نمودند.
حکومت افغانستان امریکا را یکی از شرکای سیاسی خود می‌داند و به‌هدف تأمین صلح و امنیت در کشور، پیمان امنیتی با این کشور امضا نمود، ولی توافق امنیتی کابل – واشنگتن یکی از ناکام‌ترین سند‌هایی بود که در افغانستان امضا شد.
باید گفت که افغان‌ها برای جنگ به‌دنیا نیامده‌اند که بهترین جنگجو‌ها باشند، بلکه قدرت‌طلبی و حرکت‌های حیله‌گرانه کشورهای به‌ ظاهر دوست، آنان را وادار به‌جنگ کرده است، در حالی که می‌شد این خشونت‌ها را در مدت کوتاه از بین برد.

امریکا و سیاست‌های ناکامش در افغانستان عامل جنگ‌افروزی و دهشت‌افکنی در این کشور است که نمی‌شود با بگومگو‌های انحرافی، روی آن سرپوش گذاشت.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا