تروریزم؛ میراث بر جای مانده از آمریکا در افغانستان
نویسنده: حفیظ الله رجبی
خبرگزاری دید: امریکا پس از بیست سال در حالی مجبور به ترک افغانستان شد که تروریزم نه تنها نابود نشده بود بلکه ابعاد تازه و خطرناک تری به خود گرفته بود. براساس شواهد و مستندات موجود امریکا طی بیست سال حضور نظامی و ملکی اش در افغانستان عزم و اراده ای برای ریشه کردن کردن تروریزم در افغانستان نداشت.
اظهارات تازه مقامات روسی حاکی از توجه کشورهای منطقه به موضوع رشد تروریزم در افغانستان متمرکز شده است. در تازه ترین اظهارات مقامات مسکو وزیر دفاع این کشور اذعان نموده است که افغانستان می تواند منبع بی ثباتی در آسای مرکزی باشد در همین حال ضمیر کابلوف نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان نیز گفته است طا-لبان باید بر افغانستان کنترول قاطع داشته باشند و این برای روسیه بسیار مهم است.
پیوند طا-لبان با گروه های تروریستی، افغانستان بار دیگر به نقطه تهدید امنیت منطقه ای و جهانی تبدیل شده است
یکی از دلایل حمله نظامی امریکا به افغانستان در سال دو هزار و یک میلادی برای مبارزه با تروریزم بود. در یازده سپتامبر سال دو هزار و یک میلادی حمله تروریستی به مرکز تجارت جهانی در نیویورک شکل گرفت. این حمله که مسئولیت آن را القاعده به عهده گرفت جهان را در شوک بزرگی فرو برد و امریکا و دیگر کشورهای عضو سازمان ملل با تدوین استراتژِی جهانی مبارزه با تروریزم سعی کردند القاعده و دیگر گروه های تروریستی را در سطح جهان از بین ببرند.
امریکا پس از بیست سال در حالی مجبور به ترک افغانستان شد که تروریزم نه تنها نابود نشده بود که ابعاد تازه و خطرناک تری به خود گرفته بود. براساس شواهد و مستندات موجود امریکا طی بیست سال حضور نظامی و ملکی اش در افغانستان عزم و اراده ای برای ریشه کردن کردن تروریزم در افغانستان نداشت و در این میان شیطنت های روسای جمهور پیشین دولت های قبلی افغانستان که اندیشه قوم پرستی در ذهن و لباس دموکراسی بر تن داشتند نیز تاثیر خاص خود را داشت.
تعاریفی که حامد کرزی و اشرف غنی از طا-لبان ارائه نمودند خود گواه محکمی ست بر تلاش های پنهان برای جلوگیری از هدف قرار گرفتن طا-لبان از سوی امریکا و ناتو در حملاتی که در چارچوب استراتژی جهان مبارزه با تروریزم صورت می گرفت.
در ادامه و با امضای پیمان یک جانبه ی صلح دوحه میان امریکا با طا-لبان، پروسه شوم واگذاری افغانستان به طا-لبان کامل شد. تسلط دوباره طا-لبان بر افغانستان دیگر گروه های تروریستی بین المللی و منطقه ای از جمله القا/عده و دا/عش را امیدوار و جسور ساخت.
گرچه در طی این ۳ سال پس از تسلط مجدد طا-لبان بر جغرافیای افغانستان مقامات این گروه همواره بر سرکوب و نابودی گروه های تروریستی در کشور تاکید داشته اند اما حملات دا/عش در سطح منطقه و برخی نقاط کشور ادعای انان را برای محو گروه های تروریستی در افغانستان به چالش کشاند.
براساس گزارشات مختلف رسانه های داخلی و بین المللی اینک دا/عش شاخه خراسان در افغانستان پایگاه های فعال دارد و برای حملات تروریستی خود در منقطه و جهان استراتژی تازه ای را تدوین نموده است. القا/عده در پاکستان به کمک تحریک طا-لبان پاکستان شتافته است و نیروهای این گروه که بزرگ ترین تهدید برای دولت پاکستان به شمار می رود را آموزش می دهد.
طا-لبان که خود زمانی در تعریف تروریزم گنجانده شده بود و در اصطلاح خودشان جهاد علیه کفار در افغانستان دست همکاری با هیچ گروه تروریستی را رد نمی کرد، اینک به نظر می رسد توان و اراده مبارزه جدی برای نابودی دا/عش شاخه خراسان در افغانستان را ندارد.
حملات تروریستی دا/عش شاخه خراسان در افغانستان، حمله تروریستی بیست و دوم مارچ سال جاری میلادی دا/عش به یک سالن در روسیه، حملات تروریستی اخیر دا/عش در ایران، ترکیه و تهدیدات متعدد به حملات تروریستی در اروپا از سوی دا/عش همه و همه نشان می دهد افغانستان بار دیگر به مرکز تهدید امنیت منطقه و جهان تبدیل شده است. در چنین شرایطی استراتژی جهانی مبارزه با تروریزم سازمان ملل نیازمند یک بازنگری و البته تعهد جدی کشورهای عضو می باشد.
بی تفاوتی و فرار از مسئولیت مهمی که امروز متوجه تمام کشورهای منطقه و جهان در مبارزه با تروریزم بین الملل می باشد می تواند یک بار دیگر آنها را پشیمان کند. کوتاهی در مبارزه با دا/عش شاخه خراسان در افغانستان و القا/عده در پاکستان و بقایای آن در افغانستان و البته هشدار و فشار بر طا-لبان پیامدهای اسف باری چون حمله تروریستی یازده سپتامبر سال دو هزار و یک را به دنبال خواهد داشت.
از سویی هم امریکا باید استفاده ابزاری از تروریزم در افغانستان را کنار بگذارد و دیگر کشورهای منطقه و جهان به ویژه کشورهای عضو سازمان ملل که استراتژی جهانی مبارزه با تروریزم را امضا کرده اند می بایست بر امریکا فشار بیاورند تا استفاده ابزاری از تروریزم در افغانستان را کنار بگذارد. آیا نباید مشخص شود مبالغ کلانی که امریکا پس از تسلط دوباره طا-لبان بر افغانستان به این گروه داده کجا و چگونه مصرف شده است؟
از سویی هم پاکستان می بایست از تجربه تلخ سیاست استفاده ابزاری از تروریزم خود درس بگیرد. پاکستانی که سالهای سال از طا-لبان افغانستان در به اصطلاح جهاد این گروه علیه کفار حمایت و به غیرحساب آنها را تمویل مالی و تسلیحاتی و روحی نمود اینک خود قربانی این سیاست خود شده است.
براساس مستندات پاکستان از روی کار آمدن یک دولت قوی در افغانستان هراس داشت و از طا-لبان برای جلوگیری از تقویت دولت های دموکراتیک نوپا در افغانستان حمایت می کرد. پاکستان هم اکنون با تحریک طا-لبان پاکستان روبروست. تحریک طا-لبان پاکستان تسلط دوباره طا-لبان بر افغانستان را الگو قرار داده استراتژی تازه ای در مبارزه با دولت این کشور در پیش گرفته اند و در این میان با القا/عده هم پیمان شده اند.
به هر صورت دلایل کافی برای عدم اعتماد افکار عمومی منطقه و جهان به روابط پنهان امریکا با طا-لبان وجود دارد، امریکا نه به دنبال فشار بر طا-لبان برای تشکیل حکومت همه شمول است و نه آزادی تحصیل و کار برای زنان افغانستان برایش مهم است.
امریکا در توطئه ای شوم دیگر در حال استفاده ابزاری از طا-لبان برای رسیدن به اهدافش در منطقه و آسیای مرکز و جهان می باشد. پرورش دادن دا/عش در کنار طا-لبان در بستر مناسبی به نام افغانستان برای همه خطرناک است!
نوت: رویکرد کشورهای همسایه افغانستان و منطقه چون ایران، روسیه، چین ، هند و پاکستان در امر مبارزه با تروریزم در افغانستان می تواند بهترین فرصت برای پایان دادن به تقویت کانون های تروریزم در کشور باشد البته این مهم می طلبد که حکومت سرپرست طا-لبان نیز در این امر با کشورهای همسایه صادقانه عمل کند. گرچه در این میان پاکستان تا هنوز نیز به دنبال کشاندن نقطه متمرکز تروریزم در داخل خاک افغانستان است که در این باره تا حال با واکنش سخت طا-لبان مواجه شده است اما از سویی نقش امریکا را نمی توان در ایجاد تنش و تقویت و حمایت از گروه های تروریستی در افغانستان چه به طور مستقیم و غیر مستقیم نادیده گرفت. در چنین شرایطی می طلبد که حکومت طا-لبان برای تقویت اعتماد کشورهای همسایه هر نوع روابط خود را با امریکا شفاف سازی نماید و به خواست محور منطقه ای که تشکیل دولت فراگیر در کشور است بها دهد.