تشکیل دولت فراگیر؛ خواست نیم قرنه ملت افغانستان
انتخابات و اعمال اراده ملت یگانه راه کسب مشروعیت در جهان معاصر است، افغانستان نیز عضو این جهان و خانواده انسانی بوده و تافته جدا بافته از آن نمیتواند باشد. بنا بر این، طالبان در یک اقدام تاریخی و حماسی، باید با برگزاری همه پرسی نظام جدید را شکل بدهند و در آن انتقال قدرت سیاسی را بر اساس انتخابات و رای ملت تعیین نمایند
شکوهمند- خبرگزاری دید
برخی منابع گفتهاند که قرار است به زودی طالبان در ارگ ریاست جمهوری دولت جدید را اعلام کنند. پیشتر عباس استانکزی معاون دفتر سیاسی طالبان در قطر گفته است که دولتی که طالبان تشکیل میدهند فراگیر و همه شمول و دارای قاعده گسترده خواهد بود. هرچند تشکیل دولت فراگیر به آرزوی نیم قرنه مردم افغانستان مبدل شده، اما هنوز هم طالبان در مورد ماهیت دولتی که تشکیل خواهند داد چیزی نگفته و جزئیات آن نامعلوم است.
همه چشمها اکنون متوجه طالبان است که چه خواهند کرد و دولتی که تشکیل خواهند داد چه نوع است و مولفههای آن چیست.
احترام به حقوق بشر، حقوق زنان، حقوق مدنی ملت، آموزش و کار زنان و همچنان آزادی بیان از مولفههایی است که همه مردم افغانستان و همه دنیا توجه ویژهای به آن دارند. طالبان دو گزینه در پیش دارند: نخست؛ تشکیل امارت اسلامی مانند دهه نود میلادی و نادیده گرفتن تمام آزادیهای شهروندان و زنان. دوم؛ تشکیل دولتی با قاعده وسیع مردمی و حضور تمام اقوام و پیروان مذاهب مختلف در کشور، متعهد به دفاع از حقوق بشر، حقوق زنان، آزادی بیان و عدالت اجتماعی.
اگر طالبان به گزینه نخست متوسل شوند، پیامد آن هم برای خود طالبان و هم برای کشور زیان بار خواهد بود؛ زیرا اتخاذ سیاست پیشین در زمان و زمینه کنونی نه قابل قبول برای ملت افغانستان است و نه جهان منطقه آن را به رسمیت خواهد شناخت. در این وضعیت، کشور منزوی شده و اقتصاد نوپا و شکننده ما فرو خواهد پاشید. افغانستان به یک نقطه و آدرس منفور در جهان مبدل میشود و بار دیگر شورش و ادامه جنگ و ویرانگری در کشور رقم خواهد خورد.
اما اگر طالبان با درس گرفتن از بیست سال گذشته و با باز بینی سیاستهای امارت قبلی شان به ملت رجوع کنند و دولتی تشکیل بدهند که برخاسته از اراده ملت باشد، به مولفههای ذکر شده در بالا متعهد شوند و در ضمن اجازه ندهند که خاک افغانستان علیه هیچ کشور در منطقه و جهان استفاده شود، موفق خواهیم شد که پس از نیم قرن به دولتی برسیم که ضامن ثبات باشد.
سازوکار انتخابات و اعمال اراده ملت یگانه راه کسب مشروعیت در جهان معاصر است، افغانستان نیز عضو این جهان و خانواده انسانی بوده و تافته جدا بافته از آن نمیتواند باشد. بنا بر این، طالبان در یک اقدام تاریخی و حماسی، باید با برگزاری همه پرسی نظام جدید را شکل بدهند و در آن انتقال قدرت سیاسی را بر اساس انتخابات و رای ملت تعیین نمایند؛ زیرا هر مدل دیگر حکومت داری محکوم به شکست بوده و تاریخ معاصر کشور نیز نشان داده که مدلهای غیر مردم سالارانه در مدت کوتاهی نارضایتیهای جمعی را رقم میزند. همان گونه که نظام قبلی با مخالفت شدید طالبان مواجه شد.
ملت انتظار دارد که طالبان نظامی تشکیل بدهند که آرای آنان مشروعیت اقتدار سیاسی را تامین کند، نه این که ملت در حاشیه باشد و اقتدار سیاسی از سوی یک جناح قدرتمند نظامی شکل بگیرد.
از سوی دیگر، افغانستان به خانه اقلیتها معروف است. کشوری که اقوام متعدد با زبانها، باورها و مذاهب مختلف در آن زندگی میکنند نیاز است که همه آنان در آیینه نظام سیاسی کشور دیده شوند. این مردم همه ملت افغانستان را تشکیل میدهند و همه حق دارند که هم در ساختار قدرت شریک باشند و هم عدالت اجتماعی را حس کنند. قانون اساسی وجود داشته باشد و همه شهروندان این کشور در برابر قانون یکسان و برابر باشند. چنین نظامی به خواست جمعی ملت در نیم قرن گذشته مبدل شده است.