آخرین اخبارافغانستاندیدگاهسیاست

تظاهرات؛ خیابان‌ها خالی بود، چرا؟

یکی از پاسخ‌های پرسش‌ مطرح شده این است که اکنون در انتخابات ۹۸ دست برخی رهبران سیاسی و انتخاباتی نزد مردم و افکار عمومی کشور به قول معروف «رو» شده است.

روز جمعه( ۸ قوس) رهبران و هواداران تیم انتخاباتی« ثبات و همگرایی» که خیلی در پیوند به نحوه برگزاری انتخابات و عملکرد کمیسیون مستقل انتخابات معترض و شاکی هستند، به رسم اعتراض به خیابان‌ها ریختند. این تظاهرات عکس تبلیغات و فراخوان رهبران تیم، چندان پررنگ و گسترده نبود. تا قبل از روز برگزاری تظاهرات، رهبران تیم ثبات و همگرایی سعی کردند که حضور مردم در این تظاهرات گسترده باشد که چنین نبود و مردم هیچ گونه تمایلی به خیابان ریختن نداشتند.
این جا این پرسش مطرح است که چرا مردم علاقه خود را به خیابان از دست داده‌اند و چرا فراخوان رهبران یک دسته انتخاباتی این قدر با عدم «لبیک» از سوی مردم مواجه شد.
در این نبشته کوتاه به این پرسش پاسخ داده خواهد شد.
یکی از پاسخ‌های پرسش‌ مطرح شده این است که اکنون در انتخابات ۹۸ دست برخی رهبران سیاسی و انتخاباتی نزد مردم و افکار عمومی کشور به قول معروف «رو» شده است.
در انتخابات پارلمانی ۲۸ و ۲۹ میزان سال ۹۷، وقتی رهبران سیاسی از جمله حاجی محمد محقق، از متحدان انتخاباتی داکتر عبدالله عبدالله فرزندان خود را برای کرسی پارلمان کاندید کرد، مردم و بسیاری از هواداران حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان، یک بار دیگر شاکی شدند و آقای محقق را به خانواده‌گرایی متهم کردند.
اکنون که تیم ثبات و همگرایی در پیوند به کنش و عملکرد رهبری کمیسیون مستقل انتخابات معرض‌ است، مردم خوب درک کرده‌اند که رهبران این جناح انتخاباتی چرا تظاهرات راه‌اندازی می‌کنند و چرا این همه دست‌‌و پاچه شده‌اند. پس از جنجالی شدن انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۱۴ و شکل‌گیری حکومت وحدت ملی میان آقایان غنی و عبدالله، مردم متوجه این امر شدند که چرا رهبران سیاسی حرف از تظاهرات و تهدید می‌زنند.
به باور نویسنده، وقتی مردم در روز جمعه به فراخوان تظاهرات پاسخ منفی دادند، معنایش این خواهد بود که مردم تغییر کرده‌اند و به راحتی حاضر نیستند که هیزم آتش برخی تیکه‌داران قومی شوند.
در انتخابات ریاست جمهوری ۹۸ از جامعه ۳۵ میلیونی تنها بیش از دو میلیون نفر در انتخابات شرکت کرد. وقتی سطح مشارکت مردم در انتخابات به این پیمانه ناچیز بود، یک معنایش این است که مردم از رهبران و کرکتر‌های کنونی چیزی ندیده‌اند که قابل دفاع و خیلی ملموس باشد. تکت‌ها اکنون شعار سر می‌دهند که باید از رای مردم پاس‌داری صورت بگیرد، همان کسانی‌اند که تمام هم‌و غم شان دست یابی به قدرت و امتیازات دولتی است.
در واقع مردم برای رهبران سیاسی تا زمانی اهمیت دارند که آن‌ها به خواسته و مطالبات سیاسی شان برسند، پس از آن مردم به یک موضوع و حکایت فراموش شده مبدل می‌گردند.
در فرجام، اگر موضع‌گیری رهبران سیاسی برای مردم اهمیت می‌داشت، مردم در روز برگزاری انتخابات به گونه گسترده شرکت می‌کردند و برای پیروزی آن رای می‌دادند.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا