تقلای پاکستان در آزمون دموکراسی و روابط با امریکا
اکنون خواهیم دید که ارتش تا چه حد مایل است برای یافتن رهبر بهتری پیش برود که بتواند به نوعی روابطش را با غرب هموار کند. متأسفانه، بعید است که ارتش پاکستان مایل باشد تا از حمایت از تروریزم دست بکشد
عمران خان نخست وزیر که خروج ناتو از افغانستان و تسلط طا-لبان و حقانی بر این کشور را جشن گرفت، خود را در منجلاب از دست دادن قدرت میبیند. اپوزیسیون در پارلمان برای برکناری خان فشار آوردهاند و ادعا میکنند که او مقصر تداوم بحران اقتصادی است و برای رهبری دولت فرد خوبی نیست. در اوایل ماه مارچ، اپوزیسیون روند برگزاری رای عدم اعتماد را آغاز کرد، اما این امر تاکنون متوقف شده است. خان برای بقای خود میجنگد، زیرا برخی از اعضای حزب، او را ترک کردهاند و به نظر میرسد که ارتش پاکستان را نیز از دست میدهد.
واگذاری قدرت به روشهای عادی سابقه خوبی در پاکستان ندارد. همین امر در درام جاری نیز نقش بازی میکند. از زمان تأسیس پاکستان در سال ۱۹۴۷، این کشور ۳۰ نخستوزیر داشته است و بسیاری آنها قدرت را به مدت طولانی در دست نداشته.
پس از مرگ رهبر موسس (فرماندار کل) در دفترش، اولین نخستوزیر ترور شد. دو نخستوزیر بعدی برکنار شدند. در دهههای ۱۹۵۰ و ۶۰، تعدادی از رهبران استعفا دادند و یکی از آنها تبعید شد. در سال ۱۹۷۱ نخستوزیر ترور شد و در سال ۱۹۸۸ جنرالی که کودتای قبلی را رهبری کرده بود، نیز ترور شد. نخستوزیر بعدی دو بار برکنار شد و بعد ترور شد. نفر بعدی اخراج شد، بعد از انتخاب مجددشان استعفا دادند و سپس در یک کودتای دیگر تبعید شدند. جنرالی که او را برکنار کرده بود نیز بعداً برکنار و از کشور تبعید شد. نخستوزیر پاکستان تبعید شد، سپس بازگشت تا در انتخابات دیگری پیروز شود، اما دوباره توسط دادگاه عالی به دلیل فساد از قدرت برکنار شد و سپس به زندان محکوم شد. نخستوزیری که طولانیترین سابقه خدمت را داشت، به ۱۰ سال حبس محکوم شد و در مجموع ۹ سال را سپری کرده است.
ارتش پاکستان چندین دهه است که نقش غیرعادی بزرگی در سیاست پاکستان ایفا کرده است. علاوه بر رهبری چند کودتا، ارتش در دستکاری مسایل انتخاباتی، سمت و سو دادن مطبوعات و ایجاد سیاست خارجی که به شدت ریشه در مسایل امنیت ملی دارد، دخیل بوده است. به نظر میرسد که عمران خان نخستوزیر حمایت برخی از رهبران ارتش را به دلیل ناتوانیاش در حفظ روابط خوب با ایالات متحده از دست داده است. در حالی که ارتش این کشور از تروریستهایی که در سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۱ سربازان امریکایی را میکشتند، حمایت میکرد، همچنین از رهبران سیاسی خود خواست روابط خود را با ایالات متحده حفظ کنند و پولهای امریکایی به ارتش پاکستان سرازیر شود.
رویکرد پوپولیزم علنی اسلامگرای خان برای ماندن در قدرت، حمایت زیادی از او در سراسر کشور به همراه داشته است، اما سیاستگذاران واشنگتن نسبت به رویکرد دوگانة پاکستان در مورد تروریزم عاقلتر و آگاهتر شده و این امر جنرالهای پاکستانی را نگران کرده است. در ۲ اپریل، جنرال باجوا فرمانده ارتش پاکستان درباره «تاریخ طولانی روابط عالی با ایالات متحده» صحبت کرد و به طور علنی با بیان اینکه روابط قوی با ایالات متحده برای پاکستان «حیاتی» است، نخست وزیر را نشانه گرفت. منافع ملی خان نتوانسته است سفرای خود را در واشنگتن به نشستهای درست سوق دهد و از سوی ترامپ و بایدن با استقبال بسیار بدی روبرو شدهاند. بایدن حتی از تماس تیلفونی با خان خودداری کرده است.
آنچه در آینده برای پاکستان و ایالات متحده اتفاق خواهد افتاد
ارتش پاکستان به دنبال هم ثواب و هم خرما است و سایر کشورها نیز متوجه شدهاند. در حالی که ارتش پاکستان به دلیل حمایت از تروریزم میخواهد پاکستان را از فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی (FATF) خارج کند، اما به نظر میرسد که آنها نمیتوانند دست از کمک به تروریزم بکشند.
ارتش پاکستان بهرغم حمایت ارتش از گروههای تروریستی، احتمالاً قدرت خود را برای یافتن رهبر جدیدی که بتواند روابط با ایالات متحده را تغییر دهد، منعطف خواهد کرد. اگرچه در سال ۲۰۲۰ دو جنرال پاکستانی در کنفرانس سنتکام در حالت عصبانیت فریاد زدند که چین دوست بهتری برای پاکستان نسبت به ایالات متحده است، اما اکنون پشیمان شدهاند.
چینیها که زمانی جنرالهای پاکستانی آنها را دوست بهتری نسبت به امریکا مینامیدند، صنعتگران بزرگی نیستند، زیرا چین در مورد حقوق بشر و دموکراسی به پاکستان چیزی دیکته نمیکند. بسیاری از قطعات بزرگ تجهیزات نظامی مانند تانک، توپخانه و سلاحهای ضد هوایی اغلب ناقص هستند و نمیتوان آنطور که انتظار میرفت از آنها استفاده کرد. ادامه قرار داشتن پاکستان در فهرست خاکستری حمایت از تروریزم به این معنی است که این کشور در معاملات و تجهیزات بیکیفیت چینیها گیر مانده است، زیرا ایالات متحده و برخی کشورهای اروپایی قادر به فروش تجهیزات خود به پاکستان نیستند.
جنرالهای پاکستانی میدانند که در صورت ادامه این روند، توانایی آنها برای مبارزه با هند کاهش مییابد. اکنون خواهیم دید که ارتش تا چه حد مایل است برای یافتن رهبر بهتری پیش برود که بتواند به نوعی روابطش را با غرب هموار کند. متأسفانه، بعید است که ارتش پاکستان مایل باشد تا از حمایت از تروریزم دست بکشد.