تمرکز امریکا بر تهاجم حتمی به اوکراین، نتیجه معکوس دارد و پوتین را تقویت میکند
علیرغم آن که پیشتر به سختی میتوانستیم عقب نشینی پوتین را چیزی جز شکست تحقیرآمیز تلقی کنیم اکنون اگر روسیه گزینهای غیر از حمله نظامی را انتخاب کند، این ایالات متحده است که شرمنده خواهد شد و اعتبار افشاگری نهادهای اطلاعاتی آن بار دیگر از بین خواهد رفت
هشدارهای ایالات متحده مبنی بر اینکه نیروهای روسیه آماده حمله به اوکراین هستند فوریتر و جدیتر میشود. در مورد اعتقاد ایالات متحده مبنی بر اینکه اوکراین در معرض خطر قریب الوقوع است تردیدی وجود ندارد و تعداد کشورهایی که به شهروندان خود توصیه میکنند هر چه زودتر اوکراین را ترک کنند نشان میدهد که این هشدارها در نهایت معتبر قلمداد میشود.
با این وجود، تاکید بر جنگ تقریباً اجتناب ناپذیر و تعیین بازههای زمانی محدودی که انتظار میرود این اتفاق رخ دهد، باعث میشود گزینههای موجود برای امریکا و متحدانش بسوزد و همزمان گزینههای بیشتری برای روسیه ایجاد شود. مسکو هنوز ابتکار عمل را در دست دارد و این خطر وجود دارد که «ولادیمیر پوتین» رییس جمهوری آن کشور به دستیابی به یک پیروزی دیپلماتیک از طریق بیرون کشیدن قالیچه از زیر پای غرب ترسیده از جنگ بیش از هر زمانی نزدیک شده باشد.
هیچ گمانه زنی درباره مدت زمانی که روسیه میتواند نیروهای خود را بدون حمله یا عقب نشینی در مرزها نگه دارد وجود ندارد. با این وجود، در ماه نوامبر زمانی که پوتین برای اولین بار هدف از افزایش نیروی تهدیدآمیز روسیه را توضیح داد و گفته بود که برای این نیروها مهم است که فشار را تا زمانی که ممکن است حفظ کنند. اکنون سه ماه پس از آن زمان این پرسش مطرح میشود که ایالات متحده و نزدیکترین متحدانش تا چه زمانی میتوانند هشدارهای جنگ قریب الوقوع را مطرح سازند و دامنه آن را افزایش دهند.
علیرغم آن که پیشتر به سختی میتوانستیم عقب نشینی پوتین را چیزی جز شکست تحقیرآمیز تلقی کنیم اکنون اگر روسیه گزینهای غیر از حمله نظامی را انتخاب کند، این ایالات متحده است که شرمنده خواهد شد و اعتبار افشاگری نهادهای اطلاعاتی آن بار دیگر از بین خواهد رفت. هم چنین، گزینه دیگر برای پوتین آن است که نیروهای نظامی روسیه به سادگی در مرز باقی بمانند و تاریخهای تعیین شده توسط امریکا مطرح شود و به طور پیاپی بسوزد.
در همین حال، ادامه روند دیپلماتیک سود اندکی برای مسکو به همراه خواهد داشت.
در بیشتر موارد بایدن استدلالهایی را مطرح میکند که روسیه پیشتر رد کرده است و در مقابل، گلایههایی را از مسکو میشنود که بسیار آشنا است. هیچ نشانهای وجود ندارد مبنی بر آن سرکشی مکرر رهبران و سیاستمداران غربی تاثیری بر برنامههای روسیه داشته باشد حتی زمانی که «امانوئل مکرون» رییس جمهوری فرانسه ظاهراً سعی کرد با دادن وعدههای گسترده از طرف اوکراین و ناتو با روسیه مذاکره کند نیز این موضوع بر تصمیم پوتین تاثیرگذار نبود.
در حال حاضر، روسیه به بهره برداری از مزایای استقرار نظامی خود ادامه میدهد. این تنها شهروندان و کارکنان سفارتخانههای غربی نیستند که اوکراین را ترک میکنند. ماموریتهای آموزشی نیروهای امریکایی، بریتانیایی و کانادایی نیز با هدف جلوگیری از قرار گرفتن آنان در خط مقدم آتش در صورت حمله روسیه متوقف شده است.
این رویکرد نقطه مقابل روشی است که غرب در محافظت از کشورهای بالتیک از آن استفاده میکند جایی که گروههای کوچکی از چندین کشور عضو ناتو در ارتش ملی مستقر شدهاند تا اطمینان حاصل شود که در صورت تجاوز روسیه آنان مستقیماً و بلافاصله درگیر میشوند.
این استراتژی موفقیت چشمگیری را به اثبات رسانده است. در حالی که در سال ۲۰۱۶ میلادی بحثهای عمومی زیادی در مورد این که چگونه کشورهای بالتیک نامزدهای اصلی بالقوه برای مداخله بعدی روسیه هستند وجود داشت اکنون برخی سه کشور منطقه بالتیک را امنترین کشورها در قرن حاضر میدانند.
برای اتخاذ رویکردی مشابه در مورد اوکراین زمان گذشته و دیرهنگام است. با گسترش بحران، ایالات متحده و بریتانیا تقریباً بلافاصله حمایت نظامی مستقیم از کییف را رد کردند.
مسکو از این وضعیت خوشحال خواهد شد زیرا یک بار دیگر غرب بزرگترین ترس روسیه را از روی میز حذف کرد. میزان حمایت از اوکراین ظاهراً محدود شده است چرا که آن کشور عضو ناتو نیست این در حالی است که پیشتر کمک قدرتهای غربی برای مقابله با تجاوز خارج از مرزهای ناتو امری بیسابقه نبوده است. بحثهایی در مورد تقلیل گزینههای روسیه به اعلام مناطق پرواز ممنوع و مناطق محروم دریایی در اطراف اوکراین و آمادگی آشکار برای اجرای آنها وجود دارد که روسیه را در معرض خطر درگیری مستقیم با کشورهای ناتو قرار میدهد.
نیروی هوایی و دریایی روسیه دقیقاً به این دلیل خواستار خروج ناتو از اروپای شرقی است چرا که وجود نیروهای ناتو عاملی بازدارنده و محدود کننده برای جاه طلبیهای روسیه ایجاد میکند. کارشناسان نظامی در مورد استفاده مسکو از یک «استراتژی اجباری» برای رسیدن به این هدف صحبت میکنند به طور خلاصه میتوان گفت روسیه از تهدید به استفاده از زور برای گرفتن امتیازات گسترده از غرب مانند یک جنایتکار خیابانی استفاده میکند.