توافق صلح ترامپ خیانت به افغانستان و مردمش است
آژانسهای نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده به هیچ وجه در دیدگاه خود نسبت به تلاش ترامپ مبنی بر عقبنشینی به عنوان پیروزی متحد نیستند. فرماندهان باتجربه مانند جنرال سابق ایالات متحده دیوید پترائوس شک دارند که رهبری بیاتفاق طالبان به سخنان خود عمل کنند.
اگر دونالد ترامپ راه خود را پیش رود، یک توافقنامه صلح در افغانستان طی روزهای آینده نهایی خواهد شد. به طور حتم، رییس جمهور امریکا به خاطر پایان دادن به طولانیترین جنگ ایالات متحده، مدعی اعتبار شخصی و هیاهوی زیادی برای خود خواهد شد. با شناختی که از او داریم، حتی میتواند این توافق را به عنوان «پیروزی قرن» بستاید – با وجود این که قبلاً این تحسین فریبنده را در مورد نشستهای ناکامش با کوریای شمالی کرده است. اما جهان مثل همیشه باید مراقب این دایه مهربان تر از مادر –ترامپ- باشد.
آنچه در دورنما قرار دارد این است که بعد از ماهها مذاکرات بین طالبان و امریکا، این روند به عنوان خروج نیروها نامیده شده تا توافق صلح. این امر چیزی را ارائه میکند که ترامپِ نامزد خیلی خواهان آن است – مسیری به سمت خانه برای ۱۴ هزار نیروی امریکایی قبل از انتخابات ایالات متحده. این امر در خدمت منافع مردم افغانستان نخواهد بود. به احتمال زیاد، این نیرنگ ظاهری آنها را درگیر جنگ بیرحمانهای خواهد کرد که از سال ۲۰۰۱ تا کنون، جان دهها هزار تن را گرفته است.
در حال حاضر، از این بدتر نمیشود. ماه جولای مرگبارترین ماهی بود که در آن ۱ هزار و ۵۰۰ تن کشته یا زخمی شدند. علاوه براین، یک لحظه دلسردکننده و هولناک بدتر، آخر هفته به وقوع پیوست؛ وقتی ۸۰ نفر در یک مراسم عروسی توسط یک انتحار کننده در کابل کشته شد و به تعقیب آن، دسته ای از حملات دیگر به روز دوشنبه در جلالآباد رخ داد.
کاملاً واضح است که ترامپ هرگز از مشارکت امریکا در افغانستان حمایت نکرده و از هزینههای این کشور (مالی، نه انسانی) انتقاد کرده و به طور ناعادلانه این امر را به عنوان اشتباهات اوباما توصیف کرده است. برای او، ملت سازی، مانند نوع دوستی به هر شکلی، یک مفهوم خارجی است. با این وجود، فشار بی پروای او برای ترک گفتن، بدون ضمانت نامههای امنیتی کافی و برنامهای معتبر، خیانت در بسیاری از جبههها است.
نخست و مهم تر از همه، این امر خیانت به تلاشهای دردآور و صبورانه مردم افغانستان برای ایجاد جامعه فراگیرتر و تحمل پذیرتر پس از دهها جنگ داخلی و مداخلات خارجی است. این کار خیانت به روند دمکراتیک شکننده است که مرحله بعدی – انتخابات ریاست جمهوری ماه آینده – به خاطر عدم اطمینان از اهداف امریکا به خطر افتاده است. علاوه بر این، فرار غیراصولی ترامپ خیانت به گروههای زنان افغانستان و فعالان جامعه مدنی است که دستاوردهای ارزشمند آنها، از لحاظ آزادیهای شخصی، تحصیل، صحت و سفر، ممکن در عجله برای خروج زیر پا گردد. اگر طالبان دوباره قدرت را به دست گیرند، اقلیتهای مذهبی و قومی مانند هزارههای شیعه خیلی بد رنج خواهند دید.
علاوه بر این، ترک افغانستان خیانت شرمآور به قربانیهای امریکاییها و نظامیان ناتو است؛ کسانی که به آنها گفته شده بود، در جنگ خوبی مبارزه میکنند. بیش از ۲ هزار و ۳۰۰ نظامی امریکایی در افغانستان جان باخته و بیش از ۲۰ هزار نفر دیگر زخمی شدهاند.
و چی هزینه وحشتناکی توسط انگلیس پرداخت شده است؟ دست کم ۴۵۰ تن به خاطر پشتیبانی از عملیاتهای تضمین آزادی کشته شده و بسیاری برای همیشه معلول شدهاند. با این حال، این عملیاتها نه آزادی را تأمین کرده و نه حفاظت کرده است – و هلمند، محل جنگهای تلخ که نیروهای انگلیس در آن جنگیده، دوباره به دست شورشیان افتاده است. از سال ۲۰۰۱ که جورج دبلیو بوش و تونی بلیر پس از حملات ۱۱ سپتمبر به دنبال اسامه بن لادن و القاعده رفتند، طالبان اکنون بیش از هر زمان دیگری قلمرو را دست به دست یا تحت کنترول دارد. با این وجود ترامپ، فراری جنگ ویتنام با صحت کامل راه میرود و به دنبال پول در انتخابات است. در این ظالمانهترین و بدبین ترین خیانتها، عصبانیت کجاست؟ خشم کجاست؟
چهارچوب معاملهای که در قطر بحث میشود، نسبتاً واضح است. در ازای خروج نیروها و تعهد طالبان مبنی بر جلوگیری از پناهگاههای امن به گروههایی مانند داعش، ترامپ به پیکارهای انتخاباتی امریکا پایان میدهد و نیروهایش را به خانه برمیگرداند. اما سئوالات مهمی مطرح است. از حکومت افغانستان در کابل – خارج مانده از روند دوحه – انتظار میرود تا به نحوی با طالبان بر سر تقسیم قدرت به توافقی دست یابد. تاکنون، هیچ یک از طرفها نشانه یا تمایلی به این امر نشان ندادهاند، نه تنها به دلیل شکافهای سیاسی میان افغانی و دشمنیهای عمیق و متقابل. برای حد اقل شروع این روند مصالحه، نخست باید یک آتشبس سراسری بین ارتش افغانستان و شورشیان برقرار شود. اما طالبان با تأکید آتشبس را تا زمان خروج کامل نیروهای خارجی رد کردهاند – تقاضای بنیادی آنها. در همین حال، انتظار میرود که القاعده و داعش همه تلاشهای بیرحمانه خود را برای مختل کردن پیشرفتها انجام دهند.
آژانسهای نظامی و اطلاعاتی ایالات متحده به هیچ وجه در دیدگاه خود نسبت به تلاش ترامپ مبنی بر عقبنشینی به عنوان پیروزی متحد نیستند. فرماندهان باتجربه مانند جنرال سابق ایالات متحده دیوید پترائوس شک دارند که رهبری بیاتفاق طالبان به سخنان خود عمل کنند. عناصر سختگیر این گروه ممکن هرگونه توافق را رد کنند. بنابراین، معقول است که ایالات متحده نیرویی را حفظ کند که در درجه اول وظیفه مبارزه با تروریزم را داشته باشد و همچنین از دولت و ارتش افغانستان حمایت کند.
پترائوس در همین ماه هشدار داد:« خروج کامل نظامیان (از افغانستان) حتی خطرناک تر از آنچه است که اوباما از عراق در سال ۲۰۱۱ خارج شد (که راه را برای داعش باز کرد.)»
رویکرد تدریجی نیز این خطر را کاهش میدهد که روسیه، پاکستان و هند – بازیکنان سنتی در «بازی بزرگ» – از خلاء ناشی از خروج زودهنگام ایالات متحده سوء استفاده کنند و از این طریق بار دیگر افغانستان را به میدان نبرد منطقهای تبدیل کنند و یک شکست تاریخی برای غرب را به یک فاجعه استراتژیک دوامدار مبدل سازند. جنگ ها در افغانستان به خوبی پایان نمییابد. در جریان جنگ اول افغانستان و انگلیس، وقتی ارتش انگلیس در سال ۱۸۴۲ از کابل عقبنشینی کرد، به شکل بیرحمانه ای در گندمک در مسیر جلالآباد از بین برده شدند.
هیچ فرد با عقل سلیم سرنوشت تأسفب بار جنرال ویلیام الفینستون را هنگام عزیمت امریکاییها آرزو نمیکند. اما ترامپ باید درک کند که اگر ایالات متحده میخواهد به طور صلح آمیز خارج شود، باید این کار را به طور مسئولانه و مرحله به مرحله انجام دهد و به طریقی که تضمین کند دستاوردهای سخت سیاسی و اجتماعی سالهای اخیر، ناخواسته خراب نشود. افغانستان درهم شکسته بود. ما در غرب وعده دادیم که این مشکل را رفع میکنیم. بخواهید یا نخواهید، به این وعده باید احترام گذاشته شود.