تور سیاسی کرزی؛ چه کسی قرار است به دام بیفتد؟
با توجه به دیدارهای حامد کرزی با چهرههای شاخص و شناختهشده سیاسی داخلی و خارجی، با قاطعیت میتوان گفت این سفرها و دیدارها بر خلاف آنچه در ابتدا مطرح شده بود، غیرشخصی و دارای اهداف بزرگ و مهم سیاسی است
حامد کرزی رییس جمهور پیشین افغانستان، پس از دریافت اجازه خروج از کابل از سوی حکومت سرپرست، در سفرهایی به امارات متحده عربیِ، آلمان و ترکیه با شماری از چهره های سیاسی خارج از افغانستان دیدار کرده است.
او پیشتر در امارات و آلمان نیز با شماری از مقامهای داخلی و خارجی در رابطه با صلح و تحولات جاری ناشی از نظام جمهوری و تسلط طا-لبان بر افغانستان، دیدار و گفتوگو کرده بود.
برخی گزارشها نیز حاکی از این موضوع مهم است که در ترکیه به رغم تلاشها و تماسهای مکرر حامد کرزی، عطا محمد نور به عنوان یک فیگور سیاسی حاضر نشده که با او ملاقات کند.
با توجه به دیدارهای حامد کرزی با چهرههای شاخص و شناختهشده سیاسی داخلی و خارجی، با قاطعیت میتوان گفت این سفرها و دیدارها بر خلاف آنچه در ابتدا مطرح شده بود، غیرشخصی و دارای اهداف بزرگ و مهم سیاسی است.
اما پرسش این است که این مأموریت از سوی چه کسی یا ساختاری به آقای کرزی سپرده شده تا رایزنیهایی تا این اندازه وسیع با افراد و جریانهای سیاسی داخلی و خارجی را برگزار کند؟
به نظر میرسد احتمال این که چنین مأموریتی از سوی حکومت سرپرست بر عهده آقای کرزی گذاشته باشد، بیش از موارد دیگر، مقرون به واقع است؛ زیرا در نزدیک به پانزده ماه، او در حبس و حصر خانگی به سر میبرد و اجازه خروج از کابل را نداشت، اما این که به ناگاه مجوز سفری اینچنین طولانی سیاسی را به دست میگیرد، بایستی همراه با شرایط و خواستههایی باشد که به ویژه در خصوص فراهمسازی تمهیدات مشروعیت ملی و بینالمللی حکومت سرپرست، کارآیی و دستاورد داشته باشد؛ درست شبیه به آنچه در مورد داکتر عبدالله اتفاق افتاد و به دنبال اولین سفر او به هند، هیئت بلندپایهای از دهلی نو به کابل آمد و بسترهای مراودات دیپلماتیک و تجاری هند ـ افغانستان پس از بر سر کار آمدن حکومت سرپرست طا-لبان، فراهم گردید.
بر پایه این گمانه، میتوان حدس زد که مهمترین مأموریت آقای کرزی در سفرهای سیاسی دور دنیایش، تلاش برای کسب مشروعیت و اعتبار سیاسی برای حکومت سرپرست از سوی رهبران فراری و دولتهای مهم و تأثیرگذار منطقهای و بینالمللی است.
اگرچه در این خصوص و نیز در مورد این موضوع که چه تبانی و تراضی دوسویه میان کرزی و حکومت سرپرست صورت گرفته، نمیتوان با قاطعیت چیزی گفت، اما قدر مسلم این است که صدور مجوز سفر برای آقای کرزی، دستکم متضمن اطمینان از بیخطر بودن اعطای آزادی سفر به رییس جمهور پیشین افغانستان برای حکومت سرپرست است.
احتمال دیگری که در این خصوص میتواند قابل طرح باشد، توافق حکومت سرپرست و امریکا در مورد پایان یافتن دوره ممنوعیت خروج کرزی از کابل است. آنچه این احتمال را تقویت میکند دیدار کرزی با تام وست نماینده ویژه امریکا برای افغانستان در امارات متحده عربی است. در این فرض، آقای کرزی همزمان هم در زمین کسب مشروعیت برای حکومت سرپرست بازی خواهد کرد و هم به مثابه مهره امریکایی در پی یافتن امکانهایی برای عملیاتیسازی برنامههای ایالات متحده، از جمله در کابل خواهد بود. این برای آن است که امریکا به رغم آن که افغانستان را با خفت و خواری ترک کرده است، اما برنامههای راهبردی و سناریوهای درازمدت خود در افغانستان و منطقه را ترک نمیکند و برای دست یافتن به آنها، نیازمند مهرههایی است که به نیابت از کارگزاران واشنگتن، با تکیه به عقبه سیاسی غنی امریکایی خود، بتواند آن را به منصه اجرا بگذارد.
با این حال، آنچه به حکومت سرپرست باید گفت این است که راه کسب حمایت داخلی و همدل و همسو ساختن مردم افغانستان با خود، مراجعه مستقیم به خود مردم از طریق سازوکارهایی مشروع و مقبولی است که در دنیای امروز متداول است و به موجب آن، مردم در مرکز تصمیمگیریها و تعیین سرنوشت سیاسی خود قرار میگیرند و نسبت به آیندهای آمیخته با آرامش و امنیت و اقتصاد رو به رشد، اطمینان حاصل میکنند؛ نه مراجعه به چهرههایی مثل کرزی.
واقعیت امر این است که مردم نمیخواهند تجربه حکومت گذشته به عنوان یک شرکت سهامی سیاسی تکرار شود و کسانی به نمایندگی از آنان وارد ساختار قدرت و سیاست شوند که همواره آنان را به ثمن بخس فروخته و کار خود را کرده و بار خود را بسته و مردم را در دشوارترین پوستاندازیهای سیاسی و اجتماعی، به حال خود رها کرده و با خانواده و خویشاوندان خود، راه رسیدن به بهشتهای امن و آرام عیش و عشرت در کشورهای پیشرفته شرق و غرب را در پیش گرفتهاند.