آخرین اخباراسلایدشوجهانسیاست

جئوپولیتیک جدید افغانستان

فعالیت‌های تکان دهنده اخیر بیانگر نشانه‌های مهم تغییرات جئوپولیتیکی در بحران افغانستان است. تغییرات در موضع‌گیری‌های بنیادی بازیکنان مهم و نگرش آن ها نسبت به جنگ و صلح، ناشی از تغییرات جئوپولیتیکی است.


فعالیت‌های تکان دهنده اخیر بیانگر نشانه‌های مهم تغییرات جئوپولیتیکی در بحران افغانستان است. تغییرات در موضع‌گیری‌های بنیادی بازیکنان مهم و نگرش آن ها نسبت به جنگ و صلح، ناشی از تغییرات جئوپولیتیکی است.
هفته گذشته، جیمز ماتیس وزیر دفاع ایالات متحده امریکا در یک سفر از پیش اعلان ناشده به افغانستان آمد تا در باره پیش رفت های مذاکره صلح با طالبان گفت وگو کند.
روسیه به تازگی از ۱۲ کشور به شمول طالبان دعوت کرد تا برای گفت وگوهای صلح به روسیه سفر کنند. این نشست برای ماه آینده برنامه ریزی شده بود. گرچه، از آنجایی که افغانستان زمان بیشتری برای ایحاد یک موضع واحد می خواست، روسیه مجبور شد این جلسه را به تعویق اندازد.
در همین حال، دیپلمات های امریکایی – برعکس سیاست های طولانی شان – ماه گذشته، رو در رو با نمایندگان طالبان در قطر گفت وگو کردند.
بازیگران دیگر که در این بحران دخیل هستند نیز طی سال های اخیر ارتباط شان را با طالبان شدت بخشیدند و کوشش می کنند تا در پروسه صلح تاثیرگذار باشند. دولت افغانستان نیز تلاش های خود را افزایش داده تا با طالبان به تفاهم برسند.
پس ار تقریباً دو دهه جنگ نسبتاً شدید، اکنون مشخص شده است که هیچ یک از طرفین درگیر قادر به پیروزی در بعد نظامی نیستند. طالبان هنوز به عنوان یک نیروی تصمیم گیر در افغانستان حضور داشته و بخش هایی از کشور را کنترل می کند. بنابراین، اکثر بازیکنان مهم در جناح دیگر رفتار متعارف خود را با این گروه تغییر داده و اکنون آن را «بخشی از راه حل» می دانند.
باوجود این تحولات چشمگیر، در افغانستان صلح پایدار به احتمال زیاد یک روند بلند مدت است که نیاز به مذاکرات پیچیده، برگشت پذیر و شکننده دارد.
بازیکنان متعدد در سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی بر بحران افغانستان تاثیر می گذارند. در داخل کشور، جناح های مختلف نگرش های متفاوتی نسبت به روند صلح دارند. برخی از آن ها مذاکرات با طالبان را بی حاصل می دانند.
در سطح منطقه ای، تفاوت های قابل توجهی بین نگرش ها و منافع بازیکنان تاثیرگذار وجود دارد. در سطوح گسترده بین المللی، روسیه و ایالات متحده نیز نگرش های متفاوتی نسبت به این بحران دارند. علاوه بر این، رقابت استراتژیک آن ها در سیستم بین المللی احتمالاً بر سیاست های آن ها نسبت به این بحران تاثیر می گذارد.
آیا این رقابت باید در داخل افغانستان گسترش یابد، در این صورت، جغرافیای – سیاسی این بحران و چشم انداز یک صلح پایدار نسبت به آنچه در حال حاضر است، بسیار پیچیده تر خواهد شد.
از یک دید وسیع تر، می توان دید که روند رو به رشد روند انتقال قدرت در نظام بین المللی، هم تعادل قدرت متعارف بین بازیکنان را و هم قوانین شکل گیری تعاملات بین دولت ها را تغییر می دهد.
از لحاظ تاریخی، چنین تغییرات ساختاری بر جئوپولیتیک افغانستان تاثیر می گذارد. در طول سال های آخر جنگ سرد، افغانستان مهمترین عرصه رقابت استراتژیک بین دو ابرقدرت در دهه ۱۹۸۰ بود. اکنون نیروهای جدیدی در جریان تغییرات نظام مند ظاهر می شوند که نمی شود آنان را نادیده گرفت.
مهمترین چالش در تحقق صلح پايدار در افغانستان، شکل دادن يک وضعيت مطلوب بین طيف وسيعی از بازيکنان است که نگرش ها و منافع مشترک خاص و متفاوت دارند.
در طول چهار دهه گذشته، الگوی غالب در این بحران بازی های برد و باخت بوده است. در این چارچوب، یک گروه از بازیکنان سعی در ایجاد ثبات مبتنی بر هژمونی کردند تا منافع خود را به حداکثر برسانند و منافع گروه های دیگر را نادیده گرفتند. شکست تلاش ها و ادامه این بحران، بی فایدگی این روند را نشان می دهد.
وضعیت برد – برد تنها وقتی شکل خواهد گرفت که نگرانی های مشروع تمام طرف ها در نظر گرفته شود. علاوه بر این، افغانستان باید به عنوان یک «اقتصاد جغرافیایی صلح» تعریف شود و واقعیت این است که در دهه های اخیر، این کشور عمدتاً عرصه رقابت های جئوپولیتیک صفر بوده است.
با این حال، افغانستان از لحاظ تاریخی یکی از مراکز مهم جاده ابریشم بوده و می تواند این نقش را بازپس گیرد و به عنوان یکی از مراکز همکاری و ارتقاء منافع مشترک در اقتصاد سیاسی اوراسیا در صورتی که ثبات پایدار برقرار شود، عمل کند.
علاوه براین، پیوند میان تروریزم و تجارت غیر قانونی مواد مخدر باید از یک سو متوقف شود و نوع جدیدی از اقتصاد سیاسی که عمدتاً وابسته به درآمد و منابع ملی به جای کمک های خارجی است، از سوی دیگر شکل بگیرد.
این تغییرات در اقتصاد سیاسی افغانستان می تواند صورت گیرد، اگر بازیکنان تاثیرگذار، به ویژه کشورهای همسایه، ثبات اقتصادی و رشد افغانستان را به عنوان فرصتی و نه یک تهدید در نظر گیرند و منافع مشترک خود را در پایداری ثبات این کشور دریابند.

اگر اقتصاد افغانستان با اقتصاد کشورهای همسایه تداخل داشته باشد و نوعی توافق منطقه ای برای همکاری با افغانستان و ارتقاء منافع مشترک شکل گیرد، یکی از طولانی ترین جنگ ها در تاریخ اخیر، خاتمه خواهد یافت.
منبع: China. Org.cn
نویسنده: محسن شریعتی‌نیا
برگردان: طاهر مجاب

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا