جستجو برای ثبات افغانستان یا ماموریت استراتیژیک جدید؟
رییسجمهور غنی، ساعاتی پس از ورود ترامپ در ریاض، برای شرکت در اجلاس سران کنفرانس کشورهای اسلامی و عربی و ملاقات با رییسجمهور کشور امریکا، در آنجا حضور بههم رساند.
دستاورد این سفر برای رییسجمهور و برای افغانستان چه خواهد بود و چه برنامههای استراتیژیک بدوش او گذاشته خواهد شد؟
در یک نگاه خوشبینانهتر، او در پی تامین صلح و ثبات در کشور است و باید منابع آن را جستجو نماید و یکی از مهمترین منبع تامین صلح و ثبات و پایداری در افغانستان حوزه عربستان و کشورهای متحد با آنست که اگر سازمان کنفرانس کشورهای عربی و اسلامی به آن ضمیمه شود، قدرت، کاربرد و تاثیر آن بسیار افزایش مییابد و حضور رییسجمهور ترامپ در این اجلاس، نیروی فوقالعادهای به آن بخشیده و اثربخشی آن را چند برابر خواهد کرد و رییسجمهور از این فرصت استفاده اعظمی را برای جلب حمایت عربستان، کشورهای حوزه خلیج و امریکا در جهت تامین صلح افغانستان، ثبات و پایداری کشور، خواهد نموده و در عین حال جلب سرمایهگذاری خارجی در کشور برای توسعه و انکشاف اقتصادی و تجارتی، نیز هدفی است که آن را با استفاده از یک فرصت استثنایی، کمنظیر، بدست آورد و در راستای آن به توافقاتی برسد.
ولی در یک نگاه دیگر، برای تصویر دستاوردها و نتایج واقعی سفر رییسجمهور، فهم ماهیت و عمق اجلاس ریاض و حضور رییسجمهور ترامپ ضرورت پیدا میکند.
ترامپ در راس کشوری که مدعی مترقیترین و دموکراتیکترین کشورهای دنیا میباشد با پادشاه سعودی حاکم کشوری که یگانه رژیم پادشاهی مطلقه در دنیا محسوب میشود، پیوند عمیق استراتیژیک یافته است و سنگینترین قراردادهای نظامی و تجهیزات استراتیژیک را بسته است و انبوهی از سوالات و ابهامات ناشی از تناقضات منطقی موجود در این پیوند و ارتباط سیاسی استراتیژیک را به وجود آورده است، امریکای مترقی و دموکراتیک، چه اهداف و منافعی را از دوستی با عربستان کاملا سنتی و استبدادی دنبال میکند؟ آیا در پشت سر این آرایش استراتیژیک و ژئوپولیتیک جهانی و منطقهای که در اجلاس ریاض فراهم شده است، نقشههای جدیدی برای منطقه و جهان درنظر گرفته شده است؟ آیا استراتیژی بزرگ نفوذ در آسیای میانه و ناامن ساختن قلمرو روسیه و چین مستلزم ماموریت خاص برای دولتهای مورد نظر در افغانستان است که در ترانزیت جنگ و ناامنی از جنوب به شمال خلاصه میشود؟ اگر چنین است، تدویر این اجلاسها، به معنای برنامهریزی برای تحقق بخشی از استراتیژی جهانی بازیگران قدرت در جهان است و ضلع غربی آن در حوزه عربی و خاورمیانه متمرکز میشده و ضلع شرقی آن در افغانستان و آسیای میانه عملی خواهد شد و انتقال جنگ و ناامنی از جنوب به شمال افغانستان جزیی از یک انتقال استراتیژیک و جهانی خواهد بود.
در این صورت، ماموریت آقای رییسجمهور، در چارچوب خطوط کلان و استراتیژیک جهانی بازیگران سیاست، تعیین خواهد شد و ممکن است رهاورد سفر اخیرشان سبدی مملو از برنامههای سیاسی-نظامی راهبردی باشد که خشونتها، ناامنیها و جنگهای خونین و جدیدی را در پی داشته باشد. اقدامات سیاسی و سیاستهای گفتاری و رفتاری آینده رییسجمهور، در عمل نشان خواهد داد که کدام نگاه سیاسی-استراتیژیک با واقعیتهای عینی نزدیکتر بوده و روندهای موجود به کدام افق در آینده منتهی خواهد گشت.
دکتور عدالتخواه- خبرگزاری دید