جنگ داخل، صلح خارج
این گفته داکتر محب گفته دقیقی است، خواست همه افغانهاست، مگر کسانی که شیفته هوتل و نان و آب خارجند و این نان و آب، حالا سالهاست در گوشت و خون اهل سیاست نفوذ کرده است
داخل از خارج
این اصطلاحیست که اهل علوم غریبه در تشریح جدل و صور فلکی به کار میبرند، این حالا قصه طالبان هم هست؛ جنگجویانی که مدعی [حاکمیت بر] هفتاد فیصد خاک افغانستانند، اما هیچ نشانی برای مذاکره ندارند. برای گفتوگوهای صلح همواره، کشورها و اماکن خارجی را پیشنهاد میدهند که هر کدام بخشی از «بازی» کشورند. هیچ کشوری برای رضای خدا عاشق افغانستان نیست، در ازای سرویسی که میدهند، هزاربرابر جایزه میخواهند. همانگونه که همین حالا هم بخشی از خاک را ما به قطریها واگذار کردهایم.
مشاور امنیت ملی رییس جمهوری افغانستان گفته که مراحل باقیمانده مذاکرات صلح بین افغانستان و طالبان باید در داخل این کشور ادامه یابد. حمدالله محب توییت کرده که دولت افغانستان در مورد مکان مذاکرات ملاحظهای ندارد و آماده است در هرجای کشور که طالبان پیشنهاد کنند، تاسیسات لازم را بسازد و مذاکرات برگزار شود. آقای محب در ادامه گفته که صلح در خارج کشور زیر تاثیر شرایط بیرونی میباشد و تجربه نشان داده که این نوع صلح «به سود افغانها نیست».
این گفته داکتر محب گفته دقیقی است، خواست همه افغانهاست، مگر کسانی که شیفته هوتل و نان و آب خارجند و این نان و آب، حالا سالهاست در گوشت و خون اهل سیاست نفوذ کرده است.
از ابتدای گفتوگوهای صلح هم، این بحث مطرح بود که شهری چون بامیان که به امنیت زبان زد است، میزبان گفتوگوهای صلح شود، گروهی از طالبان، قندهار را پیشنهاد کرده بودند که امن است. اما امنیت، برای طالبان بیمعنی ست چون امن و ناامنی، از جانب آنها میرسد و آنها هستند که ناامن میکنند پس چرا از امنیت میترسند؟!
گفتوگو در داخل افغانستان، میتواند غیر از دو شهر یاد شده در جایی بیطرف هم برگزار شود. برای مثال، مرکز میدانوردک یا غزنی که در دست هر دو طرف مخاصمه است، هم دولت و هم شورشیان، میتواند منطقهای تازه برای صلح ساخته شود، یک شهر مثالی صلح که به تناوب اطراف آن خانهها و آپارتمان ها وامکانات هم ساخته شود، با همین هزینهای که صرف گفتوگوهای صلح تا حالا شده، میشد چندین شهر تازه را ساخت.
حال آن که ساختن یک شهر در افغانستان، دشوار نیست. میدانشهر چون به کابل نزدیک است و مقر رسمی طالبان هم هست، میتواند گزینه خوب باشد. نخست، یک هوتل صحرایی یا موتل ساخته شود با سالون کنفرانسی مثل تالار لویه جرگه که اضطراری ساخته شد و اتاقهای پیش ساخته برای اقامت مهمانان و البته یک میدان هوایی اضطراری که مهمانان خارجی آمده بتوانند. اگر چه فاصله با کابل هم کمتر از نیم ساعت است.
گزینه دوم، منطقه شیبرتو در بامیان است، از طرفی دولت، قصد ساختن میدان هوایی بینالمللی را در آن جا دارد و از طرفی زیر ساختهایش آماده است. هوتلهای خوب فعلاً هم در بامیان هست و یک هوتل یا محل مذاکره ویژه گفتوگو هم میتواند ساخته شود. جدای ازینها، شهر مرزی چمن و نیمروز هم گزینههای دیگر ست، این شهرها هم امکانات اولی را دارند.
به طور خلاصه، گفتوگوهای صلح در داخل افغانستان، مزیتهای زیادی دارد: اول این که دست خارجیها و مداخله جوانب مختلف را کوتاه میکند، دوم در فضای وطن، گفتوگوهای صلح معنی میدهد، هیچ گفتوگوی صلحی در خارج به نتیجه نرسیده است. چه گفتوگوی مجاهدین و دولت کمونیستی، چه گفتوگوهای دیگر کشورها. گفتوگوهای مقدماتی میتواند در خارج و به میزبانی کشورهای منطقه باشد. اما گفتوگوی نهایی معنی ندارد در خارج باشد. به جز این که آیندگان ما را به خاطر این نوع مذاکره و تصمیم درباره وطن در خارج مواخذه خواهند کرد. ما در مقابل نسلهای بعدی لا جواب هستیم که چطور سرنوشت وطن را به دستان خارجی ها سپردهایم، همین حالا روسها، ترکها، آلمانها و دو گروه عربهای قطری و صحرایی با هم سر این مسئله رقابت دارند و هر کدام تلاش میکنند، میزبانی دیگری را با چالش مواجه کنند. گفتوگوهای صلح در داخل این مشکل را نیز حل میکند، تنها کافیست طالبان هم درین باره با دقت بیشتر تامل کنند و هر دو طرف، آینده وطن و اعتماد هم را معیار بگیرند.