آخرین اخبارافغانستانامنیت و حوادثتحلیلسیاست

حمله انتحاری کابل؛ تأملی بر «کاهش خشونت» و «آتش‌بس»

حمله امروز کابل نشان داد که آتش‌بس می‌تواند دو طرف متخاصم را به سوی صلح و پذیرفتن زندگی غیر نظامی و جنگی رهنمایی کند. در واقع آنچه آتش‌بس را به یک ضرورت مبرم در شرایط جنگ امروز مبدل می‌کند، پیچیده بودن وضعیت جنگی کشور است.

پس چند هفته آرامش، امروز بار دیگر کابل شاهد حمله انتحاری بود که در اثر آن دست کم ۵ نفر کشته شده و ۱۲ تن دیگر زخم برداشت. این حمله در واقع پس از چانه‌زنی‌ها بر سر «آتش‌بس» و «طرح کاهش خشونت‌ها» رخ داده و ضرورت تاملی را روی این دو مفهوم در ادبیات سیاسی-جنگی افغانستان ایجاب کرد.
دوست داریم از آن سیاسیون، احزاب، چهره‌ها، جریان‌ها و جناح‌های بیرون و درون حکومت که منتقد سرسخت خواسته آتش‌بس هستند و این پالیسی را مانع آغاز مذاکرات بین‌الافغانی می‌دانند، بپرسیم که حمله امروز چه بود؟ کاهش خشونت بود، یا خشونت کاهش یافته؟ کشتار نرم بود یا نرمی در کشتار؟ دوست داریم ببینیم این رویداد را چه تعریف می‌کنند.
می‌دانم که پاسخ همه این است: خشونت بود و خونین بود. در این صورت چطور می‌توان به «طرح کاهش خشونت» گروه طالبان اطمینان کرد و اصلاً چرا باید به چنین طرح مضحکی تن داد.
کاهش خشونت چیست؟
ممکن است کسانی در جهان یافت شوند که میزانی برای سنجش خشونت کم و زیاد بیابند و با آن مقیاس و معیار گز نمایند، ولی واقعیت این است که خشونت پدیده‌ای است منفور و کم و زیاد هم ندارد. در آموزه‌های دینی مسلمانان نیز نص صریح وجود دارد که کشتن یک انسان به عمد مساوی است با کشتن کل بشریت. در قرآن شریف آیتی مخصوص قتل عمد نازل شده و به تعریف دقیق خشونت پرداخته است.
مطابق این نص قرآنی، خشونت کم و زیاد ندارد و کشتن و قتل و گرفتن جان یک آدم به صورت عمدی به این می‌ماند که کل بشریت را با سلاح‌های کشتار جمعی از صفحه هستی محو نماییم.
«وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا»(سوره نساء آیه ۹۳)
ترجمه: «و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازات او (آتش) جهنم است، که در آن جاوید (معذّب) خواهد بود و خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید بر او مهیا سازد».
در این نص صریح قرآنی، کشتن انسانی به عمد عذاب جهنم را در پی دارد و قاتل مورد لعنت خداوند قرار می‌گیرد.
با این اتمام حجت، دیده می‌شود که خشونت خشونت است و نمی‌توان گفت که با کشتار کمتر در واقع خشونت‌ها کاهش یافته است.
افلاتون حکیم و فیلسوف یونانی می‌گوید که حقیقت همانند آبستنی است. نمی‌توان گفت که یک زن کمی آبستن است. خشونت نیز همانند آبستنی است. نمی‌توان گفت کشتن ۵۰ نفر خشونت است و کشتن ۵ نفر خشونت کاهش یافته است.
آتش‌بس چیست؟
آتش‌بس در واقع میدان آزمون صداقت است. آتش‌بس کلید واژه باز شدن دروازه صلح است. اگر آتش‌بس برقرار شود، سره از ناسره، دزد از مجاهد و جنگ طلب از صلح طلب تفکیک شده و آنگاه است که آدم با دیدی روشن و ذهنی آگاه تصمیم گرفت که چه باید کرد و چه باید بشود.
حمله امروز کابل نشان داد که آتش‌بس می‌تواند دو طرف متخاصم را به سوی صلح و پذیرفتن زندگی غیر نظامی و جنگی رهنمایی کند. در واقع آنچه آتش‌بس را به یک ضرورت مبرم در شرایط جنگ امروز مبدل می‌کند، پیچیده بودن وضعیت جنگی کشور است. طرح کاهش خشونت همان قدر می‌تواند عملی باشد و کاربرد داشته باشد که اظهارات جنرالان راولپندی در مورد عدم مداخله در امور داخلی کشور دارد.
گروه طالبان در حدود بسیار زیادی وابسته به استخبارات نظامی پاکستان است و به تبع آن، طرح کاهش خشونت‌ها نیز از فیلتر آن سازمان گذشته و به دوحه رسیده است.
چنین می‌پندارم که حضور بی‌قید و شرط پشت میز مذاکره در واقع گفت‌وگو از موضع ضعف است و آتش‌بس را باید حمایت کنیم.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا